نان نبود مردم بخورند

دکتر مجد در ادامه نوشته خود از دوران قحطی در ایران به گزارش‌های متفاوتی که از طرف خارجی‌های مقیم ایرانی به کشورهایشان ارسال شده است نمونه‌‌هایی می‌آورد. آخرین بخش از این مطلب را می‌خوانید:

گزارش‌های اولیه درباره قحطی

از گزارش‌های مطبوعات کاملا روشن است که در تابستان ۱۹۱۷، ایران در آستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصول (آن سال) تنها و قفه‌ای کوتاه در آن ایجاد کرده بود. روزنامه ایران در ۱۸ اوت ۱۹۱۷ چنین گزارش می‌دهد: در اثر تلاش‌های دولت، هم‌اکنون مقدار قابل‌توجهی غله در حال ورود به شهر است و دیروز قیمت جو در هر خروار از ۳۵ تومان به ۳۰ تومان کاهش یافت.

اما این تسکین‌ گذرا بود. ایران در ۲۱ سپتامبر می‌نویسد: نبود غله دارد در سراسر ایران قحطی به وجود می‌آورد. تاثیر کمبود غله خصوصا در کاشان مشهود است و هیچ ترفندی نمی‌تواند اوضاع را بهتر کند، زیرا حمل غله از قم یا سلطان‌آباد به کاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالی ارسال می‌شود.

کالدول در گزارشی با عنوان «فقر و رنج در ایران» به تاریخ ۴ اکتبر ۱۹۱۷ به تشریح قحطی فزاینده پرداخته و می‌نویسد: کمبود مواد غذایی، خصوصا گندم و انواع نان، سراسر ایران خصوصا مناطق شمالی و حاشیه‌ای و نیز تهران را چنان دربرگرفته که پیش از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست که زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد... حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود طی چندین سال گذشته رسیده و کمبود غله و میوه‌جات حقیقتا هشداردهنده است.

او گزارش می‌کند که قیمت شکر به ازای هر پوند یک دلار باقیمانده است، «هرچند واردات اخیر از هند قیمت را بیست‌وپنج‌درصد کاهش داده است.» کالدول اوضاع نانوایی‌ها را چنین وصف می‌کند: بخش بزرگی از جمعیت که از طبقه زارعان هستند،‌ تنها از نان ارتزاق می‌کنند که قیمت عادی آن سه برابر شده و همان نیز بسیار کمیاب و ذخیره آن اساسا ناکافی است. در نانوایی‌های عمومی افراد زیادی گردمی‌آیند و هر کدام منتظر نوبت یا اقبال خود برای خرید می‌شوند و اغلب ناامید و گرسنه رانده می‌شوند. ماموران نظمیه در این نانوایی‌ها مستقر می‌شوند تا نظم را برقرار کنند و افراد سمج و گرسنه را عقب نگه دارند. نتیجه آن است که اغلب، بلوایی برپا می‌شود و در مواردی خونریزی هم شده است.

کالدول برخی اقدامات انجام گرفته برای آرام کردن اوضاع را توضیح می‌دهد: دولت برای آرام کردن شرایط، در نظر دارد از محل مالیات بر اجناس، گندم مورد نیاز را تهیه کند و به بهای ارزان‌تر از بازار در اختیار نانوایان قرار دهد. اما این کار هم عملا تا این لحظه کمکی به بهبود وضع نکرده است. اقدامات گسترده‌ای برای جلوگیری از انحصار و احتکار به عمل آمده و تمام مسوولیت‌ها در این زمینه برعهده ارباب کیخسرو شاهرخ گذاشته شده است؛ ارباب زرتشتی است و عموم مردم به صداقت و درستکاری او اعتقاد کامل دارند؛ با این حال اوضاع همچنان وخیم است.

کالدول در پایان می‌نویسد: متکدیان چند برابر شده و صدها تن از آنها در خیابان‌ها به شکلی اسفبار می‌گریند و گدایی می‌کنند و گاهی اوقات فردی را محاصره کرده و به او هجوم می‌برند. از دیگر نقاط، استان‌ها و شهرهای ایران نیز شرایط مشابهی گزارش می‌شود.

کالدول در تلگرام ۲۲ اکتبر ۱۹۱۷ گزارش می‌کند: در استان‌ها نبود مواد غذایی هشداردهنده است و شکست و درماندگی و افلاس روزبه‌روز گسترش می‌یابد. بار دیگر کالدول وخامت اوضاع را در پاییز ۱۹۱۷ چنین توضیح می‌دهد: در اینجا فهرستی از قیمت‌های فعلی خرده‌فروشی اجناس پرمصرف را گزارش می‌دهم. این قیمت‌ها با در نظر گرفتن نرخ برابری ارز، به دلار آورده شده است.

او می‌افزاید: با وجود اینکه زمستان هنوز فرا نرسیده، انتظار می‌رود قیمت‌ها که پیش از این به شدت افزایش یافته‌اند، به‌زودی افزایش چشمگیرتری یابند.

کالدول سپس به ارائه قیمت‌های آن روز برخی از اجناس در تهران و ایران می‌پردازد. گندم هر بوشل ۷ تا ۹ دلار؛ جوهر بوشل ۵ تا ۶ دلار؛ زغال هر تن ۵۰ تا ۵۵دلار؛ هیزم هر تن ۳۰ تا ۳۳دلار؛ نفت سفید هر گالن ۶/۱دلار و کفش هر جفت ۱۸ تا ۳۰دلار. کالدول در تلگراف ۱۰ دسامبر ۱۹۱۷، بدتر شدن اوضاع را چنین گزارش می‌کند: به دلیل قحطی افسارگسیخته‌ای که در سراسر ایران در اثر جنگ و نبود غله به وجود آمده، بسیاری گرسنه‌اند. مواد غذایی بسیار کمیاب و قیمت‌های آنها باورنکردنی است. اقدامات امدادی محلی ناکافی است و کمیته‌های کمک‌رسانی توان بهبود بخشیدن به اوضاع را ندارند.

کالدول در گزارش دیگری می‌افزاید: قوت غالب طبقات فقیر تقریبا منحصر به نان یا برنج است. قیمت گندم هر بوشل

۲۰-۱۵دلار است. هرچند با همین قیمت هم به آسانی نمی‌توان آن را یافت. قیمت هر پوند برنج بین ۵۰ سنت تا دو دلار است. البته این قیمت‌ها با نرخ برابری فعلی ارز در نظر گرفته شده‌اند. او در پایان می‌نویسد: دولت ایران با کمیته امدادرسانی متشکل از میسیونرهای آمریکایی و عده‌ای دیگر همکاری می‌کند و هم‌اکنون مقداری برنج و غله رایگان و مقداری نیز در برابر پرداخت قیمت در اختیارشان قرار می‌دهد...