شاه: همه کارها نتیجه‌اش غلط است

خداداد فرمانفرماییان که در سال‌هایی از طول فعالیت سازمان برنامه و بودجه به ریاست این سازمان نیز رسید و از اقتصاد خوانده‌های غرب بود، در تهیه برنامه سوم عمرانی رژیم گذشته (۱۳۴۷-۱۳۴۲) نقش و سهم فوق‌العاده‌ای داشت. او در نقل خاطرات خود از فعالیت در سازمان برنامه و بودجه و در ارتباط با اخراج ابتهاج از این سازمان می‌نویسد: «... ابتهاج یک نفر بود در مقابل تمام وزرا، وکلا و جانبداری شاه از او پس از دو - سه سال اول کم‌کم ضعیف شد و در آخر کار تبدیل به مخالفت علنی گردید. ابتهاج می‌گفت، من به شاه روز اول گفتم، شما با این همه کمک که به من می‌کنید و طاقت می‌آورید، بعد از مدتی با این شکایت‌هایی که وزرا، افراد و دولت مرتب نزد شما می‌آورند، یواش یواش از من زده می‌شوید و به طرف دیگر می‌چرخید و مرا کنار می‌گذارید...

شاه همین کار را کرد و با تشکیل شورای اقتصاد با حضور خودش، وارد جزئیات سیاست‌گذاری اقتصادی شد. شاه به عنوان یک حاکم مستبد و کسی که نقش کمی برای دیگران قایل بود، از اوایل دهه ۱۳۴۰ در همه امور دخالت می‌کرد و در شورای اقتصاد فرمان‌های خود را بر سازوکار اقتصاد دیکته می‌کرد و تکنوکرات‌های برجسته نیز در برابر اراده او کاری از پیش نمی‌بردند. این اتفاق که افتاد، اقتصاد دولتی شده آن روزگار آرام آرام از پویایی و نشاط درونی تهی شد و متغیرهای اقتصادی اما کار خود را می‌کردند. درج «صورت‌جلسات شورای اقتصاد» با هدف نشان دادن خود رایی شاه و رویدادهای مربوط به شرایط اقتصاد ایران در اوایل دهه ۱۳۴۰ صورت می‌پذیرد. این صورت مطالب درج شده از کتاب «مجموعه‌ای از اسناد تاریخ معاصر ایران» اخذ شده که غلامرضا نیک‌پی، شهردار تهران در دهه ۱۳۵۰ آن را گردآوری کرده است.

روز ۲۵شهریور ۱۳۴۳، حسنعلی منصور نخست‌وزیر، علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد، عطا‌ا... خسروانی وزیر کار، هوشنگ نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن، جواد منصور معاون نخست‌وزیر، صفی اصفیا مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه و مهدی سمیعی رییس کل بانک مرکزی حضور داشتند و موضوع‌های زیر مطرح شد:

حفر چاه‌های عمیق

شاه گفت: حفر چاه در کشور و استخراج آب به شرط آن که از روی حساب و نقشه باشد و ارزان تمام شود از واجبات است. البته اگر بخواهیم در هر نقطه برای هر چاه یک موتور نصب و یک متخصص استخدام نماییم، این امر جنبه اقتصادی ندارد، ولی اگر مرکز برق در نزدیکی باشد و آب را با قیمت مناسب به مزارع برسانیم، شاید بتوان علاوه بر محصول صیفی برای کشت سایر محصولات نیز از آن استفاده نمود. این بی‌آبی برای کشور بلایی شده شاید بتوان در چند نقطه به میزان محدودتری با رعایت توازن خرج و دخل شروع به حفر چاه عمیق نمود و چنانچه نتیجه مطلوب به دست آمد به توسعه آن پرداخت.

مدیرعامل سازمان برنامه گفت: برای اجرای اوامر شاهانه جهت حفر چاه‌های عمیق در سی نقطه بررسی‌هایی به عمل آمده است.

کارخانه نان ماشینی تهران

شاه گفت: چرا کارخانه‌هایی که چند سال قبل جهت تهیه نان خریداری شده تا حال به کار نیفتاده.

وزیر کار گفت: کارخانه نان ماشینی سال‌ها است به علل مختلف بلااستفاده و راکد مانده، ولی اشکال اساسی در عدم استقبال و رغبت مردم به مصرف کردن این نوع نان و بیکار ماندن نانوایان قبلی بوده. حالیه هم برای پیدا کردن راه‌حل باید مطالعات لازم به عمل آید.

شاه گفت: موارد مشابهی که گوشزد می‌کنم شبیه به قضیه نان ماشینی و قدر مسلم آن است که سرنوشت این موضوع نمودار و منعکس‌کننده وضع غالب کارهای ما در این کشور می‌باشد. این مطالعات که حالا انجام می‌شود باید قبلا انجام می‌گردید. قریب پانزده میلیون تومان پول چندین سال است حبس مانده. با این پول چه کارها که نمی‌شد انجام دهیم. کارخانه آجر می‌آوریم همین است. کارخانه نان می‌آوریم همین است. کارخانه باتری می‌آوریم همین است. همه کارهایی که ما می‌کنیم نتیجه‌اش غلط است. باید علت اصلی آن را جست‌وجو نمود. حالا کامیون‌داران دور هم جمع شده‌اند، شاید بتوانند عامل فروش باتری ساخت ایران بشوند. عده‌ای دزدی کرده‌اند و دادگاه هم به این امر رسیدگی و تکلیف آنها را روشن خواهد نمود. در قسمت‌های نظامی این کارها را می‌کنیم، ولی دستگاه‌های اداری وضع دیگری دارند. همین موضوع نان ماشینی را باید رسیدگی کرد. اگر سوءاستفاده شده چرا نباید تنبیه شوند و به هر صورت این امر قابل قبول نیست که پانزده میلیون تومان سرمایه‌گذاری شود و بعد هفت سال راکد وعاطل بماند.

معاون وزارت دارایی گفت: وزارت دارایی دو کارخانه نسبتا کوچک برای تهیه نان ماشینی در اختیار دارد که یکی از آن دو به مناسبت نبودن تقاضا خوابیده است.

نخست‌وزیر گفت: بهترین راه برای بهره‌برداری از کارخانجات مورد نظر آن است که محصول آنها در مرحله اول توسط سازمان‌های دولتی به مصرف برسد. اگر اجازه فرمایند موضوع از این لحاظ بررسی و نتیجه معروض گردد. شاه گفت: فکر بسیار خوبی است. همین موضوع رامطالعه نمایید.

منظور ما روز اول از ایجاد کارخانه نان ماشینی این بود که طبقاتی که روزانه نمی‌توانند بیش از یک مقدار معینی صرف غذای خودشان نمایند بتوانند با پول کمتر، نان خوب سالم مقوی بخورند. اگر کسی هم خواست و وضع مالی‌اش اجازه داد نان لواش یا سنگک یا انواع دیگر نان که امروز در بازار عرضه می‌شود خریداری نماید، مانعش نمی‌شویم. ما می‌خواستیم نان سالم و ارزان از قرار هر کیلو پنج یا حداکثر شش ریال برای مصرف طبقات بی‌بضاعت فراهم کنیم. آن وقت دیگر لازم نبود اداره غله در مورد تهیه انواع دیگر نان کمک مالی بکند. مضافا با اینکه نان فعلی چندان سالم نیست.