زندگی روزمره در دوران قاجار(4)

نان از اقلام مهم مصرفی روزانه بود و نه‌تنها آن را در تمام وعده‌های غذا صرف می‌کردند، به جای قاشق چنگال هم از آن استفاده می‌کردند. نان همان‌طور که هنوز هم در ایران رسم است،همیشه تازه مصرف می‌شد. بنابر این روزی سه بار، یعنی برای هریک از وعده‌های غذا، از مغازه نانوایی که در همه محله‌ها پیدا می‌شد، نان می‌خریدند. در بعضی‌از خانه‌های اشرافی خمیر نان را از آرد انبار خودشان تهیه می‌کردند و برای پخت به نانوایی محله می‌بردند. گوشت، تخم‌مرغ، میوه و سبزی را روزانه می‌خریدند. گوشت روزانه را تازه تازه از قصابی می‌خریدند. مرغ خریدی هر روزه نبود و غذایی بود که تنها خانواده‌های مرفه در مناسبت‌های خاص تهیه می‌کردند. بنابراین مرغ در مغازه‌هایی که در محلات بود پیدا نمی‌شد باید آن را زنده از بازار می‌خریدند؛ از بازار مخصوصی به نام‌بازار مرغ‌فروش‌ها. البته دوره‌گردانی هم بودند که مرغ زنده می‌فروختند، اما معلوم نبود این مرغ‌ها سالم باشند. بعضی از مردم هم خودشان در خانه مرغ نگه می‌داشتند؛ چون مرغ‌خانگی سالم‌تر بود. معمولا مرغ را دست‌کم بیست و چهار ساعت پیش از مصرف سر می‌بریدند و خاک رویش می‌ریختند تا گوشتش ترد شود.

سبزی معطر، میوه و سبزیجات را یا از مغازه یا از فروشندگان دوره‌گردی می‌خریدند که اینها را بار الاغشان می‌کردند و از کوچه پس کوچه‌هایی که در خانه‌های مردم به آنها باز می‌شد می‌گذشتند و با صدای بلند کالای خود را تبلیغ می‌کردند. مغازه خاصی نبود که‌فقط میوه بفروشد، به استثنای معدودی مغازه در محلات مرفه. مردم معمولا میوه را یا از سبزی‌فروشی می‌خریدند یا از بقالی. تصویر مغازه‌ای را که میوه و سبزی می‌فروشد، می‌توان در گنجینه عکس‌ها دید. در عکس یک مغازه از بادمجان، پیاز و سیب‌زمینی هست‌تا سیب درختی، به و خربزه. یخ از دیگر اقلام مصرفی روزانه بود؛ چون متداول بود که شربت و نوشابه‌های غیرالکی دیگر را با یخ می‌نوشیدند. در آن زمان یخچال وجود نداشت، اما یخ را به دو طریق می‌ساختند. یا آن را در زمستان، درون مخازنی عمیق می‌ساختند که دیوارهایی بلند داشتند و نور خورشید بر آنها نمی‌تابید. این مخازن مالک‌خصوصی داشت. این مالک تعداد زیادی کارگر را به کار می‌گرفت و هر شب آنقدر با سطل‌آب در مخزن آب می‌ریختند تا یخ یکپارچه‌ای تمام حجم مخزن را پر می‌کرد. بعد از این یخ‌یکپارچه تکه‌هایی مکعبی می‌شکستند و آنها را برای فروش در انبارهای زیرزمینی نگه می‌داشتند. یخ طبیعی نیز بود که آن را از کوهستان می‌آوردند. فروشندگان دوره‌گرد یخ را بار الاغ می‌کردند و آن را در خانه‌ها می‌فروختند.

محصولاتی که برای مصرف درازمدت خریداری و انبار می‌شد عبارت بودند از برنج، روغن خوراک‌پزی، چای، شکر، زغال‌سنگ، زغال و هیزم. در خانه‌ها انبارهای گوناگونی‌وجود داشت که این اقلام را در آنها، درون کوزه‌های بزرگ سفالی، نگه می‌داشتند. پنیر را کلی می‌خریدند، آن را به صورت تکه‌های کوچک‌تر می‌بریدند، در کیسه‌های پارچه‌ای می‌گذاشتند و در ظروف سفالی بزرگ، داخل آبنمک نگه می‌داشتند. ماست را هم کلی می‌خریدند و آن را در کیسه‌هایی چرمی به نام خیک نگه می‌داشتند؛ البته برخی خانواده‌ها، در برخی از مناسبت‌ها یا همیشه، ماست را خودشان درست می‌کردند. ماست مصارف‌زیادی داشت. آن را همراه وعده‌های غذا، به‌عنوان میان وعده یا به صورت دوغ به‌عنوان نوشیدنی می‌خوردند.برخی از داروهای گیاهی نیز متداول بود که همیشه آنها را در هر خانه‌ای داشتند. سنت‌طب جاری در ایران، سنت طب عربی بود. براساس قواعد این طب، بیماری‌ها را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد: گرم، سرد، تر و خشک. خوراکی‌ها و داروها نیز بسته به‌خواصشان به همین چهار دسته تقسیم می‌شوند. با تجویز غذا یا دارویی که خواصی متضاد با هر بیماری داشت تعادل را برقرار می‌کردند تا سلامتی بیمار بازگردد. اغلب ایرانیان حتی‌تا به امروز که طب عربی سیطره یافته است، نه‌تنها به این قواعد اعتقاد دارند، بلکه تا حدودی هم به آن احاطه دارند. به این ترتیب در هر خانواده، افرادی بودند که گیاهان دارویی مناسب برای مداوای بیماری‌های معمولی و جزئی را می‌شناختند. اگر در خانواده‌ای مرفه، بیماری‌های سخت‌تری پیش می‌آمد، طبیب سنتی، حکیم، برای عیادت بیمار به خانه می‌آمد و برایش نسخه‌ای می‌نوشت. این گیاهان دارویی را از عطاری‌ها می‌گرفتند که علاوه‌بر دارو، ادویه هم داشتند. سه نوع عطار وجود داشت، عطارهای عمده‌فروش، عطارهایی‌که مغازه‌های بزرگ داشتند و عطارهایی که مغازه‌های کوچکشان در هر محله‌ای پیدا می‌شد. عطارهای دوره‌گرد نیز وجود داشتند. از حکیم‌ها گذشته، خود عطارها نیز در درمان بیماری‌ها سررشته داشتند. عطارهایی که در محله‌ها بودند، اقلام دیگری مثل شکر و چای نیز می‌فروختند. نزدیک به اواخر دوره قاجار، عطاری‌ها دیگر کار داروخانه را هم می‌کردند و داروهای غربی مثل آسپرین، داروی سرفه و انواع ملین‌های متداول را هم‌داشتند.سه عکس در گنجینه عکس‌ها هست که انواع عطاری‌ها و مراحل مختلف کار آنها را نشان می‌دهد. عطار دوره‌گرد را می‌بینیم که در خیابان روی زمین نشسته و دارد به مشتری‌اش می‌رسد. جعبه‌ای جلوی اوست که وزنه‌ها و ترازویش روی آن قرار دارند. دور تا دورش را کیسه‌های گیاهان دارویی گرفته است. عکس او را در حالی نشان می‌دهد که مشغول وزن کردن چیزی برای مشتری است.تابستان فصل آماده کردن و انبار کردن مایحتاج زمستان بود. بسیاری از خانواده‌های‌مرفه، روستایی کوچک در نزدیکی شهرستان داشتند که به‌خصوص نیازهای آن خانواده را تامین می‌کرد. بیشتر میوه، سبزیجات و لبنیات مصرفی خانوار مستقیما از همین روستا به‌خانه می‌آمد. محصولات تابستانی‌تر و تازه که بار بر الاغ یا شتر به خانه می‌آمد، هم تازه‌تازه مصرف می‌شد و هم در صورت امکان برای زمستان ذخیره می‌شد. گیاهان معطر یا دارویی را خشک می‌کردند، مربا، ترشی و رب گوجه‌فرنگی درست می‌کردند، سرکه می‌انداختند و آبغوره می‌گرفتند. به‌رغم وجود خدمتکاران، بانوان خانه شخصا در این فعالیت‌ها شرکت می‌کردند و بر آنها نظارت می‌کردند.