بازرگانی خارجی ایران در دست دولت قرار گرفت

نوشیروان کیهانی‌زاده- با تصویب متمم قانون انحصار تجارت، از ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۹ بازرگانی خارجی ایران در دست دولت قرار گرفت. قانون مربوط با عنوان «انحصار تجارت خارجی» در نهم اسفند و متمم آن در بیستم این ماه به تصویب مجلس شورای ملی رسیده بود. رضاشاه بی درنگ آن را امضا و ۲۲ اسفند دستور به اجرای آن داده بود.

دولت وقت از دیرزمان درصدد به دست گرفتن امور واردات و صادرات به منظور تنظیم اقتصاد کشور و حمایت از کارخانه‌های روزافزون نوپا بود که انتقاد روزنامه‌ها از ورود کالای بنجل و غیرضروری و نیز صدور اجناس داخلی مورد نیاز مردم و نایاب شدن آنها در داخل کشور، بهانه تسریع تسلیم لایحه مربوطه به مجلس قرارگرفت که شاید هم به اشاره دولت دست به انتقاد زده بودند تا زمینه آماده شود.

این لایحه تحت عنوان تعدیل تجارت به مجلس داده شد و امر واردات و صادرات در دست دولت قرار گرفت که برپایه سیاست خود آن را تنظیم و هر سال در اسفندماه مورد تجدید نظر قرار دهد. از آن زمان رسم شد که دولت هرسال پیش از پایان اسفند ماه فهرست کالاهای مجاز و غیرمجاز (ممنوع الورود) و شرایط واردات و صادرات در سال بعد را اعلام دارد و بازرگانان تنها برپایه این فهرست، مجاز به دریافت پروانه واردات و صادرات شدند. به استناد همین قانون بود که سازمان معاملات خارجی به وجود آمد.

در اسفندماه سال ۱۳۰۸ (یک سال قبل از تصویب قانون انحصار تجارت خارجی)، قانون ایجاد کمیسیون ارز و کنترل دولت بر معاملات ارزی و وارد کردن و خارج کردن طلا و نقره به تصویب مجلس شورا رسیده بود و این کمیسیون اندکی بعد تشکیل شده بود.

حسین فاطمی دستگیر شد

فرمانداری نظامی تهران و حومه اعلام کرد که دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه سابق ۲۲ اسفند ۱۳۳۲ در خانه‌ای در شمیران دستگیر شده و در زندان است. دکتر فاطمی ۲۸ مرداد در جریان حمله به خانه دکتر مصدق واقع در خیابان کاخ جنوبی (فلسطین) از آنجا فرار کرده بود. دکتر فاطمی ناشر روزنامه «باختر امروز» پس از خروج شاه از کشور در امرداد ۱۳۳۲ شدیدترین انتقادها را به او وارد ساخته و ۲۵ مرداد این سال شخصا کاخ‌های سلطنتی را لاک و مهر کرده بود تا مردم بدانند که سلطنت در ایران پایان یافته است. وی همچنین پس از خروج شاه از کشور به سفیران ایران در خارج دستور داده بود که با او ملاقات نکنند و او را به سفارتخانه‌ها راه ندهند. دکتر فاطمی اعلام کرده بود که فرار شاه برابر است با کناره گیری او و بنابراین دیگر سمتی ندارد.

فاطمی ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ در کودتای مقدماتی سرهنگ نصیری (بعدا ارتشبد و پس از انقلاب اعدام شد) دستگیر اما موفق به فرار شد. روز ۲۸ مرداد در خانه دکتر مصدق بود و چون می‌دانست که شاه دشمن خونی اوست، پس از به محاصره درآمدن خانه، از آنجا فرار کرد و پنهان شد و تا اسفند همان سال که در خانه‌ای در کوچه رضائیه منشعب از میدان تجریش دستگیر شد هر چند وقت در یک خانه پنهان بود. همسایه آن خانه به تصور این که یک توده ای ریش گذارده و خود را به بیماری زده و در آنجا پنهان گردیده جریان را اطلاع داد و ماموران فاطمی را گرفتند و به فرمانداری نظامی بردند که در آنجا چند نفر (گویا با نقشه قبلی برخی مقامات) وی را هنگام انتقال تحت الحفظ از ساختمانی به ساختمان دیگر چاقو زدند!! و مجروح کردند. درباره شکنجه او در زندان روایات زیاد وجود دارد.

محاکمه دکتر فاطمی غیرعلنی انجام شد و کسی جز اعضای محکمه نتوانست حرف‌های او را بشنود. شاه با فرجام خواهی دکتر فاطمی موافقت نکرد، درخواست روحانیون و بزرگان اصفهان را هم در دادن یک درجه تخفیف به او نپذیرفت و با این که غیر نظامی بود و اقدام مسلحانه نکرده بود سحرگاه ۱۸ آبان ۱۳۳۳ در میدان تیر لشکر دو زرهی به جوخه اعدام سپرده و تیرباران شد.

آغاز کار فولادسازی اصفهان

کاسیگین نخست‌وزیر وقت شوروی ۱۳ مارس ۱۹۷۳ (۲۲اسفند ۱۳۵۱) برای شرکت در مراسم گشایش فولادسازی اصفهان وارد ایران شد. تاسیسات فولادسازی اصفهان با کمک شوروی ساخته شده است. قبل از جنگ جهانی دوم، ایران درصدد برآمده بود باکمک آلمان در کرج یک کارخانه فولادسازی دایر کند و مقدمات کار آماده شده بود که جنگ شروع شد.

آنارشیست‌هایی که نخست‌وزیر اسپانیارا کشتند

درست یک ماه پس از قتل پتر کروپوتکین فرضیه پرداز آنارشیسم، پیروان او هشتم مارس ۱۹۲۱ در شهر مادرید «ادواردو داتو» نخست وزیر وقت اسپانیا را که از جلسه پارلمان به خانه‌اش می‌رفت هدف گلوله قراردادند که ۱۳ مارس (پنج روز بعد) درگذشت. آنارشیست‌ها «داتو» را متهم به جاه طلبی و ضدیت با حقوق کارگران کرده بودند.

«کروپوتکین» فرضیه پرداز آنارشیسم یک شاهزاده روس بود که بر پایه عقاید «زنو» فیلسوف و ریاضیدان یونانی قرن پنجم پیش از میلاد معتقد به کاهش هرچه بیشتر اختیارات دولت و سپردن اختیارات حکومتی به انجمن‌ها و حکومت گروهی و تامین عدالت اجتماعی ــ اقتصادی و قرارگرفتن ثروت و منابع تولید در دست جامعه بود. انتشار این افکار که با سوسیالیسم مشابهت داشت سبب شد که در سال ۱۸۷۲ او را در روسیه دستگیر و زندانی کنند که بعدا با کمک پیروانش از زندان فرار کرد و به اروپای غربی رفت و در اینجا هم مانند روسیه هواداران فراوان به دست آورد. پاپیولیست‌ها و سوسیالیست‌های رادیکال و کسانی که خواهان جامعه بدون دولت بودند به او پیوستند.