تاریخ انقلاب -اختلافات مالی ایران و آمریکا - ۸
ناگزیریم که توافق کنیم
نبوی- چرا قربان، اجازه بدهید ضرر چطوری میشود آنها روزانه ششمیلیون بشکه نفت را از شما به ثمن بخس میخریدند و میبردند. آنها هر چه کالای بنجل داشتند به شما آب میکردند. مگر سرمایهداران آمریکایی الان ضرر نمیکنند و آنها مگر آدم نیستند و آنها هم از این بابت ضرر کردهاند. پس این قدر مساله را به این شکل مقطعی نبینید. یکی از برادران دیروز به من میگفت که هنوز بعد از بیست و چند سال از انقلاب کوبا گذشته است، کوباییها وجوه نقدی که در بانکهای آمریکایی داشتهاند نتوانستهاند وجوهشان را بگیرند. با وجود اینکه اشغال جاسوسخانه هم نکردهاند که هیچ، رفتهاند آنجا دست هم دادهاند و یک خرده لبخند هم زدند و یک کمی نزدیک و سازش هم کردند ولی هنوز نتوانستهاند پولهای نقدشان را از بانکهای آمریکا بگیرند. اختلاف چین و آمریکا در این زمینه تازه بعد از اینکه چین خودش را در اختیار آمریکا قرار داده است میبینیم که تازه ممکن است که به یک نتایجی برسد. اینها در واقع صدقه رفع بلایی است که شما دادید. فرضا هم اگر که شما چیزی نتوانید بگیرید و فرضا اگر آنها هزار ادعا علیه انقلاب اسلامی ما بکنند، که خواهند کرد و هر جا که بتوانند اقامه دعوا خواهند کرد در این زمینههایی که به فرض ما حکمیت را در موردش نپذیریم. بالطبع یا ما بایستی به این طرف میرفتیم و به یک جایی قضیه را برسانیم که متضمن پایان کار باشد یا اینکه بایستی در یک نقطهای میایستادیم که اصولا قائل به پایان این کار نباشیم. اعتقاد ما هم این بود که بعد از این که این مساله را مجلس تصویب کرد. آن جنبه سیاسی و آن ملاحظات سیاسی هم که قبل از تصویب مجلس وجود داشت که بعضی از برادران هم در مجلس خیلی اعتراض داشتند دیگر آن ملاحظات سیاسی برای دولت وجود ندارد. آن موقع یک شرایط خاصی بود و یک سری ملاحظاتی وجود داشت که دیگر آن ملاحظات هم وجود ندارد. خوب، پس به این ترتیب ما رسیدیم به اینکه ما دعاوی مطالبات واقعی را باید بپردازیم. اگر مطالبات واقعی هم داریم باید بگیریم.
مصطفی تبریزی- آقای نبوی شما سوالها را جواب میدهید یا موافق صحبت میکنید.
رییس- ایشان درباره هر چیز میتواند صحبت کنند.
بهزاد نبوی- من نمیدانم، اگر نباید این صحبتها را بکنم آقای رییس مجلس تذکر بدهند و من صحبت نکنم.
رییس- چرا آقای نبوی میتوانید صحبت کنید.
یکی از نمایندگان- آقای نبوی شما در مورد آنچه که برای ما مفید است بفرمایید.
بهزاد نبوی- خوب، من خیال میکنم که آنچه را میگویم مفید است خوب همه ما فکر میکنیم که آنچه را میگوییم مفید است و اگر بدانیم مضر باشد شرعا گناه دارد که وقت مجلس را بگیریم.
رییس- آقای نبوی اگر میخواهید خیلی مفید باشد حرفهای آقای غفوری را تکرار کنید (خنده نمایندگان) را بگیریم.
موحدی ساوجی- مطالب شما بسیار منطقی و مستدل است.
بهزاد نبوی- خب، یکی دو تا از برادران اعتراض به ما کردند که ما داریم به سراغ داوری میرویم که مرضیالطرفین باشد. خب اگر اصولا حکمیت مرضیالطرفین نباشد که حکمیت نیست. یعنی ما یک نفر را تعیین بکنیم و بگوییم این حکم خوب وقتی طرف مقابل نپذیرد که دیگر آن حکم نمیشود و دیگر نمیشود گفت که آن حکم است دلیلی وجود نداشت که ما دیگر به مجلس شورای اسلامی ارجاع بدهیم. میگفتیم این را که میگوییم این است فرض کنیم که دولت الجزایر هر چه در این رابطه گفت همین است شما میخواهید بپذیر میخواهید نپذیر این با اصل حکمیت تعارض دارد حکمیت یعنی دو طرف یک کسی را حکم کنند توافق کنند روی حکمیت شخص سوم این را که میگویند باب مذاکره را باز میکند و منوالله نمیدانم که آیا میشود مثلا ما با یک کمپانی آمریکایی اگر پولی از آن میخواهیم یا پولی را به آن بدهکاریم مثلا ما بایستیم پشت دیوار آن هم آن طرف بایستد چه کار کنیم؟ بالاخره یا باید برویم یواشکی در را باز کنیم از آن کنار بهم یک چیزی بگوییم. نمیشود که این جوری گذاشت مساله را که نبایستی مطلق کرد مذاکره کردن یک بحثی است دو تا قاضی سه تا قاضی ما مشخص کنیم آنها هم مشخص کنند دعاوی را بررسی کنند آن یک بحث دیگری است خود من شخصا از کسانی هستم که مخالف هر نوع مذاکرهای با آمریکا هستم مذاکره اصولی و ضوابطی دارد بین مقامات مسوول یک کشور انجام میشود اینجا من برایتان عرض میکنم در همین طرح ارجاع به حکمیت دولت آمریکا نوشته بود که اگر دعاوی از طریق طرفین دعوا حل نشد یعنی مثلا از طریق فلان کمپانی آمریکایی و از طریق فلان وزارتخانه ایرانی آن موقع دو دولت برای حلش با هم مذاکره کنند؟ و اگر نشد به حکمیت ارجاع کنند ما از آنجایی که کاملا در این زمینه وسواس هم داریم، شاید در این زمینه خیلی از اشخاص دیگر وسواسیتر باشیم به خاطر این که آن مساله پیش نیاید آمدیم گفتیم اول اگر طرفین دعوا یعنی کمپانی جنرالموتورز که در واقع البته اگر راستش را بخواهید جنرالموتورز است که حکومت آمریکا را در دست دارد یعنی اگر ما نخواهیم مذاکره کنیم با جنرالموتورز هم نباید صحبت بکنیم چون در واقع کارتر و ریگان و امثال اینها در واقع نوکر جنرالموتورزها هستند نه اینکه آقا و ارباب آنها که در واقع در مرحله بعد گذاشتهاند ولی معالوصف چون از نظر سیاسی و از نظر حقوقی دولت تلقی نمیشوند و بالطبع یک سری مطالباتی داریم یک سری بدهیهایی داریم قبول کردیم که طرفین با هم به توافق برسند وزارت دفاع مثلا با کمپانی جنرالموتورز یا وزارت راه با کمپانی جنرالموتورز اگر به توافق نرسید دیگر آن بند بعدی که ارجاع به دولتین بود آن را حذف کردیم.
ادامه دارد
ارسال نظر