چهره - افسانه حاج امین الضرب (۱)
صراف یا بندتنبان فروش
ایران در سر راه تجارت میان شرق و غرب قرار داشت و به همین دلیل نخستین سرمایههای خارجی که به ایران آمدند با هدف توسعه تجارت بود. هدف آنها از یک سو بازار مصرف ایران و از طرف دیگر حملونقل کالاهای خویش از ایران به سایر کشورها بود. به همین دلیل زاد و رشد بازرگانان و بورژوازی تجاری در ایران زودتر و شتابانتر بوده است.
لیلا باقری
ایران در سر راه تجارت میان شرق و غرب قرار داشت و به همین دلیل نخستین سرمایههای خارجی که به ایران آمدند با هدف توسعه تجارت بود. هدف آنها از یک سو بازار مصرف ایران و از طرف دیگر حملونقل کالاهای خویش از ایران به سایر کشورها بود. به همین دلیل زاد و رشد بازرگانان و بورژوازی تجاری در ایران زودتر و شتابانتر بوده است. درحالی که در دوران قاجار نوعی استبداد شاهی حاکم بود، اما فقدان حکومت مرکزی نیرومند و دارای ارتش منسجم سرکوبگر در اختیار حکومت موجب شده بود که بازرگانان در کنار روشنفکران جایی برای نفس کشیدن داشته باشند. در این دوره است که بازرگانان نامداری در ایران پدیدار شده و بعضی از آنها به سمت صنعت نیز گرایش پیدا کرده و حتی در امور عمرانی هم سرمایهگذاری کردند. حاج محمدحسین کمپانی مشهور به امینالضرب از برجستهترین بازرگانان قرن نوزدهم ایران و نخستین سرمایهگذار صنعتی در ایران است. او آنقدر نامدار بود که لرد کرزن انگلیسی در کتاب ایران و قضیه ایران از او نام میبرد و کار او برای کشیدن خط آهن در شمال ایران را نکوهش میکند. پژوهشگران تاریخ ایران به ویژه محققانی که تاریخ دوره قاجار را نوشتهاند، هرگز از کنار نام امینالضرب نتوانستهاند عبور کنند. درباره فعالیتهای او علاوه بر متن کتابهای تاریخ قاجار، کتاب «زندگی نامه حاج محمدحسن کمپانی (امینالضرب) نوشته شیرین مهدوی که توسط منصوره اتحادیه و فرحناز امیرخانی حسینکلو ترجمه شده است یک کتاب مستقل به حساب میآید. آنچه در اینباره میخوانید، تلخیص بخشهای مختلف کتاب درباره این بازرگان نامدار ایرانی است.
حاج محمدحسن امینالضرب در نیمه اول قرن نوزدهم (۱۲۵۰ قمری) و در اوایل سلطنت محمدشاه قاجار در اصفهان متولد شد. پدربزرگ او حاج محمدحسن عنوان «حاجی» داشت که به معنای متمولبودن اوست. همه فامیل او به شغل صرافی اشتغال داشتند که در دوره قاجار دارای اهمیت اقتصادی همراه با منزلت اجتماعی بود.
محمد حسن جوان در اصفهان بزرگ شد و روزها همراه پدر و پدر بزرگش برای کار به بازار میرفت و حضور در بازار منبع شگفتیهای روزانه او بود. جدا کردن افسانه از واقعیتهای آغاز زندگی این اضطراب دشوار است زیرا کامیابی سریع خود کسب ثروت کلان وی در زمان زندگیاش موجب داستان سراییها و افسانهگوییهای پرشماری درباره او شده است. در زندگینامه ناتمامی که محمدحسین از پدرش نوشته آمده است: وقتی امین الضرب در جوانی حدود ۱۸۵۳میلادی به تهران رسید دارایی او در دنیا شامل یک عبا، یک چرتکه و ۱۰۰ ریال پول بود. براساس زندگی نامه دیگری که توسط پسر عمه امین الضرب به نام حاج محمد علی امین التجار نوشته شده دارایی وی شامل ۲۶ تومان پول نقد و یک الاغ بود. واقعیتهای مستند درباره او در همین حد است و بقیه حدس و گمان میباشد.
در زندگی نامه ناتمام دیگری آمده است محمد حسن به محض رسیدن به تهران مغازهای اجاره و شروع به کار تجارت کرده. قبول این امر با توجه به سرمایه اندک محمدحسن دور از ذهن است.
بیشتر منابعی که درباره امین الضرب نوشتهاند تاکید دارند او کارش را از دوره گردی و دستفروشی آغاز کرده است.
برخی میگویند او صراف بوده و مخالفان محمد حسن او را بند تبنان فروش نام نهادهاند. با توجه به این که پدر و پدربزرگ او صراف بودهاند این گمان که او نیز کار صرافی را پیشه کرده درستتر به نظر میرسد.
محمد حسن در بازار راه میافتاده و برای خرید طلا و سکههای خارجی از بازرگانان خارجی و سایر مردم سفارش میگرفت و اجناس سفارش شده را از مغازهها و حجرههای دیگر پیدا کرده و میخرید و سپس همان را با سود بیشتر به مشتریان میفروخت. روایات متضادی از این که محمد حسن چگونه با مشتریان آشنا بوده نقل شده است. یک روایت نه چندان محکم این است که او بهترین راه برای شناسایی مشتریان را حضور در حمامها و سلمانیها تشخیص داده بود. اما پسرش میگوید، او در شغل خود موشکاف و دقیق و وفادار بود و دادوستد را در سرزمان وعده داده شده انجام میداد و همین ویژگی موجب اعتماد مشتریان به
امین الضرب بوده است. محمد حسن جوان در ۸ ماه فعالیت خود ۱۳۰۰ تومان سود برد و با بخشی از این سودها ۴۰۰ مثقال طلا خرید و آن را نزد حاج محمدکاظم صراف در اصفهان گذاشت. در روزگاری که امینالضرب در تهران دادوستد میکرد چندین تجارتخانه خارجی از جمله تجارتخانه رالی انگلیس در تبریز شروع به کار کرد. رییس این تجارتخانه مقیم استانبول بود و دفتری در تبریز باز کرد. این شرکت چون تحت تبعیت یک روس قرار داشت مزیت پیدا کرده بود و فقط ۵درصد حق گمرکی میداد.
امینالضرب کارش در دادوستد خارجی را با آموزش دیدن نزد فردی به نام پانایتی که از مدیران رالی بود شروع کرد.
ممتحن الدوله که از مخالفان امینالضرب است در این باره گفته بود: «محمدحسن با ماهی دو تومان داخل خدمت پانایتی نام، گماشته تجارتخانه رالی گردید. این بنده مکرر او را در پای صندلی پانایتی در اداره محاکمات وزارت امور خارجه دیدم... محمدحسن در نوکری پانایتی محمدرحیم برادر خود را نیز مثل آشپز داخل خدمت کرد. این پانایتی وسیله موثری در نخستین کامیابی عمده تجاری محمدحسن بود.
محمدحسن متوجه شد که پانایتی با صدور پشم گوسفند سود بسیار برده و تصمیم گرفت همین کار را خودش انجام دهد. او تمام پول خود را که هزار تومان بود پشم گوسفند خرید و علاوه بر این ۸هزار تومان نیز قرض کرد و با آن پشم خرید و آنها را برای پانایتی فرستاد.
ادامه دارد
ارسال نظر