تاریخ ارامنه ایران
پرداخت وام بدون بهره به ارمنیها
شاه عباس صفوی با تفویض حق نمایندگی ارمنیان به کلانتری از ملیت خودشان تقریبا جلفای نو را به جامعهای خودگردان تبدیل کرد. اما به واقع شاه صفوی از این سیاست مسالمتآمیز و البته در نوع خود بینظیر چه هدفی داشت وچه اندیشهای را در سر میپروراند؟ در بخش دیگری از مقاله آرپی مانوکیان با عنوان «واقعه کوچاندن ارمنیان» که از فصلنامه شماره ۴۰ پیمان انتخاب شده است؛ دلایل رفتار شاه صفوی شرح داده میشود. آبراهامیان هم مطالب مشابهی در مورد کوچ ارمنیان جلفا دارد. او مینویسد: «پس از مدتی شاه عباس، که هنوز تحت تاثیر مهماننوازی اهالی جلفا بود و البته، درایت و مهارت خاص اهالی این ناحیه در امر تجارت برای او ارزش ویژهای داشت دستور داد تا ساکنان این شهر را نیز به ایران کوچ دهند. آنها از خانههای مجللشان به زور خارج شدند. صدای گریه و زاری زنان وکودکان در فضای شهر پیچیده بود. آنها اهالی شهر را وادار به عبور هرچه سریعتر از رودخانه کردند و شهر زیبای جلفا طعمه حریق شد!»
استقرار ارمنیان در جلفای نو
شاه عباس مردمی را که از جلفا به ایران کوچ داده بود ابتدا به اصفهان برد. او پیش از این نیز در این شهر بخشی از اهالی ایروان را پس از تصرف آن شهر و مراجعتش به ایران ساکن کرده بود و اکنون نیز، اهالی جلفای ارس را به جمع آنان میافزود. از آنجا که مکانی مناسب برای اقامت این جمعیت تازه از راهرسیده وجود نداشت ماموران شاه آنان را در چند کاروانسرا مستقر کردند. اکثر این جمعیت که در فقر و تنگدستی شدید به سر میبردند، پس از مدتی حتی مجبور به فروش لوازم اندکی شدند که هنگام عزیمتشان به ایران به همراه خود آورده بودند تا از این طریق بتوانند برای مدتی کوتاه مایحتاج روزانهشان را تامین کنند. پس از آنکه تعدادی از ماموران دولت صفوی وضعیت دشوار ارمنیان مهاجر را به شاه عباس گزارش دادند او تصمیم گرفت مبلغی را به منزله وام در اختیار ارمنیان قرار دهد تا با استفاده از آن پیشهای برای خود فراهم آورند و از وضیعت تنگدستی و فقر خارج شوند.۱ بعدها، شاه عباس، که فکر ایجاد مرکزی تجاری را با استفاده از تجربههای بازرگانان ارمنی جلفای ارس در ذهن میپروراند، تصمیم گرفت شهری جدید برای آنان بنا کند. او ابتدا به ارمنیان جلفا اجازه داد در بخشی از املاک سلطنتی که دارای زمینهایی مسطح بود و معمولا برای اهداف زراعی استفاده میشد به طور موقت ساکن شوند اما بعد این ناحیه را گسترش داد به طوری که در اندک زمانی تبدیل به شهری بزرگ و باشکوه شد. شاه عباس این شهر را به یاد جلفای ارس جلفای نو نامید.۲ جلفای نو در جنوب اصفهان قرار داشت. از غرب به چهار باغ منتهی میشد و در امتداد ساحل جنوبی زایندهرود قرار گرفته بود و اهالی اصفهان با پای پیاده تقریبا نیم ساعته به این شهر میرسیدند.شاه عباس پس از مدتی برای ارمنیان ساکن این شهر امتیازات ویژهای در نظر گرفت از جمله اینکه به آنها اجازه داد تا مراسم مذهبی خود را بجا آورند و حتی برای ساخت و تزئین کلیسا مبالغی به آنها اعطا کرد و به زنان و مردان جلفا اجازه داد مانند سایرین لباس بپوشند.۳ شاه عباس تمام تلاش خود را به کار بست تا به چهرهای محبوب در میان ارمنیان تبدیل شود. هدف پادشاه صفوی از این اقدامات آن بود که برای ارمنیان محیطی آرام همراه با رفاه فراهم آورد تا دیگر در اندیشه موطن اصلی خود و بازگشت به آن نباشند. شاه فرمان داد تا باغات فراوان در جلفای نو احداث کنند و بر شمار درختان این ناحیه بیفزایند تا به محیطی فرح بخش تبدیل شود. در زمینه مذهبی نیز علاوه بر آزادیهای فراوانی که به ارمنیان اعطا کرده بود حتی دستور داد تعدادی از سنگهای بنای کلیسای اجمیادزین را برای ساخت کلیسایی جدید به اصفهان بیاورند.۴ روحانیان کلیسای ارمنی همواره از سوی مقامات ارشد دولتی مورد توجه و احترام قرار میگرفتند و شورای کلیساها در انجام امور و خدمات خود مستقل عمل میکردند.۵ شاه همچنین دستور داده بود چنانچه کسی با ارمنیان بدرفتاری کرد به سختی مجازات شود. گفته شده اگر نزاعی بین مسلمانان و ارمنیان درمیگرفت او به طرفداری از ارمنیان برمیخاست و از این طریق سعی داشت اعتماد آنها را هر چه بیشتر به خود جلب کند و شرایط اجتماعی مناسبتری برای آنان به وجود آورد.از جمله سیاستهای اقتصادی شاه عباس تخفیف میزان مالیات برای ساکنان و به ویژه بازرگانان این شهر بود. او با تفویض حق نمایندگی ارمنیـان به یـک کـلانتر (شهردار) از ملـیت خودشان تقریبا آنها را به جامعهای خودگردان مبدل سـاخت۶ اما به واقع شاه صفوی از این سیاست مسالمتآمیز و البته در نوع خود بینظیر چه هدفی داشت و چه اندیشهای را در سر میپروراند؟ پاسخ واضح است. هدف پادشاه صفوی به کار گرفتن طبیعت ساعی و مقتصد و تخصص تجاری بازرگانان ارمنی در راه تعالی اقتصاد دولت صفوی بود. شاه عباس با اعطای وامهای بدون بهره بـه بازرگانان ارمـنی شرایطی مناسب برای فعالیتهای تجاری آنان فراهم آورد. بازرگانان ارمنی نیـز با مسافرت به کشورهای اروپایی خیلی زود مهارت خود را در این کار به اثبات رساندند. آنها از هلند و انگلستان کالاهایی چون لوازم خیاطی کوچک، حلقههای میناکاری شده و مرواریدهای مصنوعی به ایران میآوردند. ارمنیان به تدریج مرکزی تجاری در جلفای نو تشکیل دادند و به سرعت انحصار تجارت ابریشم را در ایران به دست گرفتند. قدرت آنها در چانهزنی بیشتر و خرید اجناس به قیمتی پایینتر باعث شد که از رقیبان یهودی، ایرانی و هندی خود پیشی بگیرند و خیلی زود به رقیبی جدی برای کمپانی هند شرقی تبدیل شوند. به این ترتیب، پس از مدتی، بازرگانان ارمنی جلفای نو به ثروتی کلان دست یافتند.۷ اندک زمانی بـعــد محلات اعیان نشین جلفای نو تبدیل به اماکنی بیهمتا و باشکوه با کوچههایی منظم و ساختمانهای دو طبقه با تزئینات بینظیـر شد۸ تا آنجا که توجه جهانگردان اروپایی را نیز به خود جلب کرد چنان که شاردن این شهر را بسیار باصفا و دارای خانههایی باشکوه توصیف میکند که در میان باغات سرسبز واقع شده است و اکثر خانههای آن در امتداد رودخانه قرار گرفتهاند و خانههای بعضی از بازرگانان این شهر به قدری زیبا هستند که میتوان آنها را در ردیف کاخهای سلطنتی قرار داد.۹ با همه این احوال، پرسشی که بر جای میماند آن است که آیا کوچاندن ارمنیان به ایران کاری خـیــرخواهـانـه و در جـهت منـافع آنان بوده یا اگر به ایران نمیآمدند و در سرزمین پــدری شــان بــه حیات خــود ادامـه مــیدادنـد سرنــوشـت بــهتــری در انتظار آنــان بــود؟ بــرای رسیدن به پاسخی صحیح لازم است دیدگاه تعدادی از مورخان ارمنی را که این واقعه مهم را در تاریخ ارمنیان به ثبت رساندهاند مورد توجه قرار دهیم.
۱- آ.گ. آبراهامیان، تاریخ مختصر مهاجرنشینهای ارمنی (ایروان: انتشارات دولتی ارمنستان،۱۹۶۴)، ج۱، ص ۱-۱۳۱
۲- اسماعیل رائین، ایرانیان ارمنی (بیجا: موسسه تحقیق رائین، بی تا)، ص ۲۷
۳- در این دوره مسیحیان باید لباسهایی بر تن میکردند که علامت صلیب آنها را از دیگران ممتاز سازد.
۴- هاروتیون درهوهانیان، تاریخ جلفای نو، ترجمه بغوس پطروسیان (جلفای نو: چاپخانه کلیسای وانک،۱۹۸۰)، ج۱، ص۶۳- ۶۲
۵- بغوس پطروسیان، سرگذشت ارمنیان جلفای نو (جلفای نو: چاپخانه کلیسای وانک،۱۹۷۴)، ص۱۷
۶- آندرانیک بگیجانیان، بازیک (جلفای نو: چاپخانه کلیسای وانک،۱۹۷۹)، ص ۵۸ ـ۶۱
۷- راجر سیوری، ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی (تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۴)، ص ۱۰۰- ۹۵
۸- آ.گ. آبراهامیان، تاریخ مختصر مهاجرنشینهای ارمنی (ایروان: انتشارات دولتی ارمنستان،۱۹۶۴)، ج۱، ص ۲۶۱
۹- شاردن، سفرنامه شاردن، ترجمه اقبال یغمایی (تهران: توس،۷۵ ـ۱۳۷۲)، ج۴، ص۱۵۶۹
ارسال نظر