تاریخ ایران
پایتختی نشسته بر فرش ابریشم
جلفاییها در زمان شاهعباس، صرفا مسیحیان تبعیدی نبودند. آنها در تجارت ابریشم دوره صفوی نقشی تعیینکننده داشتند و اقتصاد سیاسی صفوی بر مبنای تجارت آنان میچرخید. به این ترتیب بود که یکی از زیباترین پایتختهای جهان به کمک درآمدهای سیمین ابریشم ارمنیها ساخته شد. تجار جلفای نوبا تامین هزینه «خاصه» در نیمه نخست قرن هفدهم سهم زیادی در تشکیل دولت غلامان داشتند. واردات نقره آنها هم دستمزدها را تامین میکرد و هم سودی برای غلامان فراهم میآورد. نیمههای قرن هفدهم بخت از جلفای نو روگردان شد. قتل ساروتقیخان در ۱۶۴۵/۱۰۵۵ از اقتدار ملکه مادر، مادر شاه عباس دوم که حامی جلفاییها بود کاست. جلفای نوحامیان درباریاش را از دست داد و ناچار به تغییر دین و تحمل سختیهای اقتصادی شد. ولی حتی تحت فشار، فقط معدودی از سران ارامنه حاضر به تغییر دین خود شدند. افزون بر شواهد متنی، سنگقبرهایی هم که کلمه «آزاد» روی آنها حک شده است بر این حقیقت گواهی میدهد. این کلمه فارسی که در روزگار ساسانیان گاه بر یک طبقه دلالت میکرد حال شاید به معنی «اشرافزاده» به کار میرفت. آراکل تاریخنگار قرن هفدهم میگوید که آن را روی قبر بزرگان جلفای نو مینوشتند تا نشان بدهد که شهروندان آزاد بودهاند و غلام نبودهاند. ارامنه جلفای نو از آن استفاده میکردند تا آنها را از غلامان دربار صفوی متمایز کند که حاکمان واقعی اقتصاد ایران در دوران صفوی بودند.
تاجران ارمنی را با توجه به روابطشان با غلامان دربار باید نخبگان قفقازیتباری در خدمت شاهان صفوی به شمار آورد. اگر جلفاییها را صرفا مسیحیانی تبعیدی ببینیم، از نقش تعیینکننده آنها در اقتصاد سیاسی خاندان صفوی غافل ماندهایم. جمعی از این تبعیدیان به اسلام گرویدند و با این حال پیوندهای آنان با دیگران به قوت خود باقی ماند. ارامنه جلفا در ازای مهارتها و شبکه جهانی نهادینه خود ثروت میاندوختند. برخلاف باور رایج آنها فقط بورژوازی تجاری نبودند و نخبگانی در بطن نظام صفوی شده بودند. در نیمه نخست قرن هفدهم منافع آنها با منافع غلامان همسو شد.
ردیابی خطوط کلی اقتصاد سیاسی برنامهداری بر پایه همکاری ارامنه و غلامان از نیمههای قرن هفدهم به بعد دشوار است. اقدامات مختلف طبق مندرجات فرمانها (۱۶۱۹، ۱۶۲۹، ۱۶۳۱،۱۶۳۲) به روشنی نشان میدهد که دستکم در زمینه تجارت ابریشم، اقتصاد سیاسی ایران به این دو گروه وابسته بود. در همان سال ۱۶۱۹/۱۰۲۸ که تیول جلفای نو به ارامنه داده شد، آنها توانستند در تجارت ابریشم صفوی بر انگلیسیها پیشی بگیرند. همزمان به آنها اجازه داده شد که در تجارت ابریشم در خاک عثمانی نقش خزانهدار شاه را ایفا کنند. شاه عباس اول حکم کرده بود (و در ۱۶۲۹ شاه صفی نیز بر آن مهر تایید زد) که ارامنه نقره حاصل از دادوستد ابریشم را برای استفاده دولتمردان به خزانه بسپارند. شاه عباس جلفای نو را به «خاصه» ضمیمه کرد و شاه صفی با تمدید اعتبار حکم در ۱۶۳۱-۱۶۳۲ برهم سنگی جلفاییها با غلامان در همان بخش از حکومت صحه نهاد. در نیمههای قرن، ستاره بخت ارامنه افول کرد و غلامان ارمنیتبار نومسلمان بر دربار و ولایتهای مهم در تجارت ابریشم مسلط شدند. چنان که مشاغل عدهای غلام نشان میدهد، تجارت و سیاست یک کاسه شد. مقاماتی از قبیل محب علی بیگ و ساروتقی خان که پیشتر در تجارت ابریشم دست داشتند سهم بزرگی در عمران پایتخت، اصفهان، بر عهده گرفتند و هر یک در چند نقش ظاهر شدند. بدین سان یکی از زیباترین پایتختهای جهان به کمک درآمدهای سیمین ابریشم ساخته شد.
ارسال نظر