ملی شدن نفت در نوشتهها
چهره خاکستری مصدق
زندگی، شخصیت و اندیشههای دکتر محمد مصدق به عنوان یکی از مهمترین چهرههای تاریخ معاصر ایران، بهرغم اینکه سالیان درازی از نهضت ملی شدن نفت میگذرد، همچنان در محاق قرار دارد. صرفنظر از اینکه واقعیت تاریخی او وجهالمصالحه صفبندیهای سیاسی قرار گرفته، نکته مهم دیگری نیز وجود دارد که درخور توجه است: فشردگی رخدادهای سیاسی دوران نهضت ملی و نخستوزیری دکتر مصدق و اهمیت این دوره تاریخی هرگز اجازه نداده است که زندگی شخصی و سیاسی طولانی او پیش از اردیبهشت ۱۳۳۰ مورد توجه قرار گیرد. این هم از طنزهای تاریخ است که گستره زندگی شخصیتی، تنها برحسب حوادث دو سال از آخرین سالهای عمر او تقریر شود.
بیرون کشیدن مصدق از این محاق و تاباندن نوری بر قطعاتی مهم از تاریخ معاصر ایران از خلال آن، انگیزه اصلی احمد بنیجمالی در نگارش کتاب «آشوب» است. این کتاب همچنین با پرداختن به زندگی مصدق، درعینحال امکانی برای راهیافتن به احساسات، آرزوها و دغدغههای نسلی از سیاستورزان ایران هم هست. بنی جمال در «آشوب» برای دستیابی به نکات و اطلاعات از منابع گوناگون به ویژه اسناد و مطبوعات بهره برده است. البته تکیه کتاب بر مراکز آرشیوی داخل کشور است و فقدان گزارش سفارتخانههای خارجی درباره شخصیت و عملکرد مصدق محسوس است. هر چند نویسنده سعی کرده فقدان گزارشهای سفارت انگلستان را با بهرهگیری از کتاب فرهاد دیبا درباره مصدق جبران کند. نکته اساسی درباره کتاب، روش نگارش و سامان آن است. کتاب با قلمی روان و جذاب به رشته تحریر درآمده و خواننده را برای پیگیری روایت به دنبال خود میکشد. سخن پایانی آنکه کتاب «آشوب» شاید در نظر و فرهنگ ایرانیان که به سیاه و سفید دیدن آدمها و وقایع عادت کردهاند خوش نیاید، اما به نظر نگارنده، این کتاب چهرهای خاکستری و زمینی از مصدق ترسیم کرده است. پیشوایی که اگرچه از «محبوبیت و ابراز احساسات و عواطف مردم لذت میبرد» اما از جایگاه ویژه تاریخی خود در پیشبرد نهضت ملی ایرانیان برخوردار است.
ارسال نظر