رجال معاصر - مردان و زنان نامدار ایران-۳۰
نورالدین الموتی: وزیر دادگستری قاطع و مبارز
الموتی: در ۱۲۸۰ در الموت قزوین متولد شد. پس از رسیدن به سن رشد و تمیز وارد حوزه علمیه قزوین شد و تحصیلات مقدماتی و متعارف زمان را آموخت و چند سالی نیز به تعلیم معارف اسلامی در کسوت روحانیت پرداخت. حدود ۱۳۰۰ به استخدام در وزارت معارف درآمد و به شغل آموزگاری در مدارس اسلامی قزوین اشتغال ورزید و یک باب کتابفروشی در آن شهرستان دائر نمود که عصرها مرکز تجمع فضلا و روشنفکران آن دوره بود. علیاکبر داور وقتی عدلیه را در ۱۳۰۶ منحل نمود و عدلیه تازهای بنا کرد، برای تربیت قضات کلاس قضائی تشکیل داد که دوره آن سه سال بود و فارغالتحصیلان با رتبه یک قضائی وارد خدمت میشدند. الموتی وارد این کلاس شد و پس از فراغت از تحصیل به شغل قضا پرداخت و در چند شهرستان امین صلح بود. در ۱۳۱۶ که شبکه حزب توده به وسیله شهربانی کشف شد و ۵۳ نفر را توقیف کردند، الموتی نیز جزء آنها بود و قریب ۴ سال با شرایط نامساعدی در زندان به سر برد.
در مهرماه ۱۳۲۰ که کلیه زندانیان استخلاص یافتند، او نیز آزاد شد و فعالیتهای سیاسی خود را کنار گذاشت و فقط به خدمات قضائی در دادگستری مشغول بود. ظرف چند سال مشاغل مختلفی را احراز نمود تا سرانجام رییس اداره کل تصفیه ورشکستگی شد. در این سمت بود که پس از فوت وثوقالدوله، امین و حکم وراث شد و در کمال صداقت و درستی و دقت این وظیفه را انجام داد. وراث هم برای او خانه و باغی تهیه کردند و او را از مستاجری نجات دادند.
در ۱۳۳۷ که دکترمحمدعلی هدایتی به وزارت دادگستری منصوب شد، نورالدین الموتی را به مستشاری دیوان عالی تمیز ارتقا داد و در ۱۳۴۰ که دکترعلی امینی به نخستوزیری رسید، وزارت دادگستری را به وی سپرد. الموتی برای تصفیه دادگستری و مجازات کسانی که به بیتالمال شبیخون زده بودند دست به اقدامات حادی زد. از جمله دکتراسدالله مبشری را به ریاست بازرسی کل کشور و احمد صدر حاج سیدجوادی را به دادستانی تهران و بنیفضل را به دادستانی دیوان کیفر منصوب نمود و دستور توقیف و محاکمه مقامات مختلفی را صادر کرد. از بین نظامیان سپهبد علوی مقدم وزیر سابق کشور، سرلشکر ضرغام وزیر پیشین دارایی، سپهبد کیا رییس اداره دوم، سرتیپ نویسی رییس شیلات توقیف و به محاکمه کشیده شدند. ابوالحسن ابتهاج رییس سابق سازمان برنامه، فتحالله فرود شهردار اسبق تهران و محسن فروغی مهندس مشاور کاخ سنا نیز بازداشت و محاکمه شدند. غیر از اینها، عده زیادی نیز تحت تعقیب قرار گرفتند. الموتی در برکناری سپهبد آزموده دادستان و رییس دادرسی ارتش نقش اساسی داشت و به وی لقب آیشمن ایران داد. با قاطعیت برنامههای اصلاحی خود را تعقیب نمود، ولی با کنار رفتن دولت امینی، او نیز خانهنشین شد. حتی کار قضائی او را که مستشاری دیوان عالی تمیز بود به او ندادند. تمام کاسه و کوزهها را بر سرش شکستند و هرکس که با اقدامهای اصلاحی او مخالف بود، پیرایهای به او بست. ذهن شاه را نسبت به او فوقالعاده مشوب نمودند، ولی الموتی از اقدامات خود کاملا راضی بود و میگفت تا آنجا که توانستم در سمت وزیر دادگستری دزدان را تحت تعقیب قرار دادم.بعد از وزارت دچار کسالت شد و در ۱۳۴۴ درگذشت. از وی تشییع جنازه مفصلی به عمل آمد و عده زیادی از مقامات قضائی جنازه او را تشییع نمودند. ماموران سازمان امنیت و شهربانی در این مورد به شاه گزارش دادند. در یکی از اعیادی که در دربار مراسم سلام بود، وقتی محمد سروری رییس دیوان عالی کشور اظهار نمود تمام قضات وطنپرست و شاهدوست هستند، شاه متغیر شد و گفت: «تمام قضات؟ حتی آنهایی که زیر جنازه الموتی رفته بودند؟» اشاره شاه به مرتضی ویشکائی رییس دادگاه تجدیدنظر انتظامی قضات بود که در کنار سروری ایستاده بود و با الموتی مناسبات حسنهای داشت. فردای آن روز وزیر دادگستری و رییس تمیز به اخراج دوستان الموتی پرداختند. ویشکائی را بازنشسته کردند. حتی پسر او را که رییس بانک رهنی بود و به اتفاق پدرش جنازه الموتی را تشییع نموده بود از ریاست بانک رهنی معزول نمودند. نورالدین الموتی یکی از قضات بسیار خوب و مبارز و قاطع دادگستری بود. گرچه از نظر مالی وضع خوبی نداشت، ولی همواره عزت نفس خویش را حفظ مینمود. صالحین را تقویت میکرد و نادرستان را عقوبت میداد.
ارسال نظر