مظفر اعلم: معروف به القاب (سالار مظفر-سردار انتصار). در ۱۲۶۱ در قفقازیه متولد شد. پدرش میرزا علی اکبرخان معتمدالوزاره قزوینی از اعضای برجسته وزارت امور خارجه بود و مدتی در بادکوبه، اسلامبول، دمشق و بغداد مقام کنسولی داشت. مظفر تحصیلات و مقدماتی را در بادکوبه و تهران به اتمام رسانید و برای ادامه تحصیل به کشور عثمانی رفت و مدرسه حربیه آن کشور را به پایان رسانید. سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد و دانشکده افسری سن سیر پاریس را طی نمود. پس از ورود به ایران به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد و مدتی کنسول در دمشق بود. در ۱۲۸۹ از وزارت امور خارجه استعفا داد و در دوران وزارت جنگ احمد قوام‌السلطنه در همان سال با درجه سرهنگی به فرماندهی قوای خراسان منصوب شد و در این سمت توانست امنیت نسبی در منطقه برقرار نماید.

در این سمت لقب «سالار مظفر» و درجه سرتیپی گرفت.

در ۱۲۹۰ به حکومت کردستان منصوب شد ولی رفتار و اعمال وی مورد پسند مردم واقع نشد و مالا اهالی او برشوریدند. در این شورش جمعی از همراهان او مقتول شده و خود از بیراهه به تهران گریخت و جان به سلامت برد.

پس از شهادت یپرم خان ارمنی، رییس نظمیه در جنگ با سالارالدوله که در حوالی کرمانشاه رخ داد، سالار مظفر به ریاست نظمیه گمارده شد. در این سمت تلاش بسیار کرد و تهران را که دستخوش ناامنی بود امنیت بخشید مخصوصا در مبارزه با فساد و فحشا توفیق زیادی پیدا کرد و از سلطان احمدشاه به پاس خدماتش درجه سرداری و لقب «سردار انتصار» گرفت و به ریاست بریگاد مرکزی که از اهم مشاغل قزاقخانه بود، منصوب شد.

در ۱۲۹۷ وثوق‌الدوله رییس الوزراء او را برای سرکوبی سمیتقو یاغی کرد که قسمتی از آذربایجان را مورد تاخت‌وتاز قرار داده بود و بعضی از دهات را غارت کرده بود، با سمت ریاست قشون به آذریجان فرستاد و پس از ورود نیابت حکومت هم به او سپرده شد. سردار انتصار پس از ورود به آذربایجان شرفخانه اردو زد و به جمع‌آوری قوا پرداخت و با حمایت از طرف حزب دموکرات که لیدر آن شیخ محمد خیابانی بود قوای سمیتقو را شکست داد و با وی قرارداد عدم تعرض به ایران انعقاد نمود. پس از ماموریت آذربایجان به حکومت و فرماندهی قشون اصفهان منصوب گردید.

در ۱۳۰۲ نظمیه تهران توطئه‌ای را کشف کرد که در حال تکوین بود. در این توطئه قصد این بوده است که سردار سپه رضاخان وزیر جنگ را به قتل برسانند. در رابطه با این موضوع عده‌ای از جمله قوام‌السلطنه نخست‌وزیر سابق و مظفرخان سردار انتصار بازداشت شدند. قوام به اروپا تبعید شد، ولی سردار در زندان باقی ماند و پس از مدتی آزاد شد.

در ۱۳۰۳ برای بار دوم به حکمرانی کردستان منصوب شد، چون حکومت مرکزی قدرتی به هم زده بود چند سالی بلامعارض در آنجا حکومت کرد. سپس به حکومت بنادر جنوب و خلیج‌فارس، حکومت بروجرد و لرستان، استانداری فارس، استانداری آذربایجان غربی منصوب شد و سرانجام در ۱۳۱۴ به ریاست ادره کل تجارت برگزیده شد و در این سمت به ریاست هیاتی برای توسعه مبادلات بازرگانی به شوروی سفر کرد و زمینه قرارداد پایاپای بین ایران و شوروی را فراهم نمود.

مظفراعلم جندی در سمت ریاست اداره کل تجارت باقی ماند تا با عنوان وزیر مختار به بغداد رفت.

در ۱۳۱۷ به تهران احضار و در کابینه محمود جم به وزارت امور خارجه منصوب و معرفی شد و این سمت را در کابینه‌های دکتر احمد متین دفتری و علی منصور حفظ کرد. در ۱۳۱۹ از خدمت وزارت‌ امور خارجه معاف شد و بعد مجددا استاندار آذربایجان غربی گردید.

اعلم پس از شهریور ۱۳۲۰ به چند ماموریت موقتی برای تعیین حدود مرزی به اروپا و آسیا اعزام شد. در سال ۱۳۳۰ سمت امیرالحاج گرفت. سرانجام در حکومت دکتر محمد مصدق به وزیر مختاری ایران در عربستان سعودی منصوب گردید. در سال ۱۳۳۲ وزیرمختار ایران در بغداد شد. روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ پس از کودتای نافرجام لشکر گارد شاه از رامسر به بغداد رفت. دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه وقت تلگرافی به اعلم اطلاع داده بود که شاه منعزل است هیچ‌گونه استقبال و تماسی با وی نباید گرفته شود. اعلم با توجه به دستورالعمل وزارت امور خارجه برخلاف تاکید و اصرار نوری سعید پاشا، نخست‌وزیر عراق در استقبال از شاه به فرودگاه نرفت. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمدرضا شاه پهلوی از رم به بغداد بازگشت. در فرودگاه بغداد نوری سعید پاشا و وزیران کابینه وی حضور به هم رسانیدند. مظفر اعلم هم در فرودگاه حاضر شد و بین او و نوری سعید پاشا مشاجره تندی رد و بدل شد. اعلم همان روز ورود شاه به بغداد عراق را ترک کرد و به سوریه رفت. مدتی در آنجا اقامت داشت سپس چندی در اروپا گذرانید و چندین عریضه به حضور شاه تقدیم داشته ولی موثر واقع نشد و اجازه ورود به ایران به وی ندادند. اقدامات برادرش دکتر امیر اعلم نیز به جایی نرسید. سرانجام در سال ۱۳۵۰ اجازه ورود به ایران داده شد. دو سالی در اختفا زندگی می‌کرد تا اینکه در سن ۹۰ سالگی درگذشت.