زبان فارسی حتی اگر معنای لغات آن را ندانید زبانی زیباست. اما پیچیدگی‌های زبانی همیشه موجب سوءتفاهم‌هایی می‌شود. ایرانی در انجام وظیفه‌ای که برای او تعیین شده است راحت است. به سادگی نمی‌توان گفت آیا شرایط اجتماعی ایران، ترس از بروز جنگ، قحط سالی‌ها، وضعیت آب و هوا یا سرکوب‌های مستمر و رسمی در این کشور ایرانی‌ها را به این رفتار واداشته یا اینکه ایرانی به صورت نهادی همیشه این گونه بوده است. آنچه قحطی است این است که ایرانی امروز صاحب چنین رفتار و فرهنگی است.در کنار این، ایرانی صاحب یک غرور و جاه‌طلبی نامحدود است. با هر ایرانی که صحبت می‌کنی خود را بزرگ‌ترین مرد روی زمین معرفی می‌کند؛ مردی که بهترین زندگی را داشته است. نفوذ مذهبیون افراطی در این کشور باعث شده است که اصلاحات و بهبودها [از نوع غربی] صورت نگیرد. لذا توسعه اقتصادی تولید و توزیع ثروت در ایران معنا ندارد. با نگاه دقیق‌تر در کمال تعجب درمی‌یابیم که حد تجارت در ایران هم همین قدر است نه بیشتر و جایی برای توسعه آن وجود نداشته است.

مشکل دیگری که فراراه اقتصاد ایران وجود دارد پول است. در ایران طلا استخراج نمی‌شود. طلا در حجم بسیار کم از اقلام وارداتی به ایران است. سکه طلا در ایران صرفا یک کالا است. سکه طلا بسیار کمیاب است و برای هدیه دادن استفاده می‌شود. مقدار کمی لیره ترک و ایمپریال روسی وارد ایران می‌شود که تبدیل به سکه‌های طلای ایرانی می‌گردد. اگرچه مقداری طلا و نقره برای مقاصد صنعتی وارد ایران می‌شود، اما زرگرهای ایرانی از مسکوکات خارجی برای کار خود استفاده می‌کنند. نقره هم به جز مقداری محدود، در ایران استخراج نمی‌شود. نقره از انگلستان و از مسیر خلیج فارس یا هامبورگ و روسیه به ایران وارد می‌شود. در سال ۱۹۰۱ دولت ایران با کمک وامی که از روسیه دریافت کرد معادل سه میلیون تومان نقره برای تولید سکه وارد کرد. معادل یک میلیون تومان دیگر هم به وسیله بانک شاهی ایران وارد شده و معادل نیم‌میلیون تومان دیگر را واردکنندگان بخش خصوصی به ایران انتقال دادند. در شرایط عادی معمولا سالانه معادل چهارمیلیون تومان نقره وارد بازار ایران می‌شود. در سال ۱۹۰۰ این مقدار بین دو تا دو و نیم میلیون تومان بوده است. ضرابخانه ایران مثل بقیه بخش‌ها در این کشور آشفته است. تجهیزات ضرابخانه‌ قدیمی ایران که در سال ۱۸۷۷ تاسیس شده عملا بی‌استفاده مانده و نمی‌توان با آن سکه‌ای ضرب کرد. به دلیل ناکارآیی ضرب سکه در ایران و در کنار آن به دلیل صادر شدن بخشی از نقره‌های موجود در ایران به آن سوی دریای خزر و از همه مهم‌تر به دلیل فرهنگ ایرانی که همیشه از متن بازار خارج می‌شود و به حاشیه گرایش دارد، بازار نقره در ایران دچار کمبود شدید سکه نقره است. سکه نقره ایرانی به دلایلی که برشمردیم بیست درصد بیشتر از قیمت واقعی‌اش قدرت خرید دارد. در شهرهای دور مانند یزد یا کرمان امکان تهیه مقادیر زیادی سکه نقره به قیمت واقعی آن وجود ندارد. با وارد شدن سکه نقره به بازار بلافاصله نایاب شده و به سمت روستاها سرازیر می‌گردد. تقاضا برای سکه نو بسیار زیاد است. به همین دلیل این سکه‌ها بازار سیاه خوبی دارند.

بنابراین سکه نقره به محض ضرب در مقدار قابل ملاحظه‌ای از بازار تهران خارج می‌شود و بیشتر به سمت استان‌های شمال و شمال شرقی کشور روان می‌شود. این سکه‌ها در بازار جریان پیدا نمی‌کنند. بعد از خرید پنهان می‌شوند و دیگر چشم کسی به آن نمی‌افتد. ایرانیان سکه را در مقادیر زیاد به عنوان گنج و خزانه نگهداری می‌کنند. این سکه‌ها بعدا از دریای خزر گذشته به آن سوی خزر انتقال داده و سرانجام راهی افغانستان می‌شود. سکه ایرانی در افغانستان به خصوص در مناطق مرزی این کشور با ایران با ارزش بالا رایج است. در روسیه یعنی در آن سوی خزر سکه نقره ایرانی طالب دارد چراکه در سکه ایرانی نقره‌ای بیشتر از سکه‌های روسی یافت می‌شود. سکه‌های روسی بیشتر پول معتبر و وسیله‌ معامله‌اند تا یک سکه نقره‌ای تمام عیار. بنابراین چیزی معادل نیمی از نقره موجود یک سکه استاندارد بین‌المللی در آن یافت می‌‌شود. سکه ایرانی معادل دو درصد وزن کمتری نسبت به سکه‌های استاندارد بین‌المللی دارد. با این وجود معادل ۹۲/۲۱ درصد بیشتر از سکه روسی ارزش دارد؛ سکه‌های نقره ایرانی که به آن سوی خزر برده می‌شوند سرانجام به ترکستان چین حمل می‌شوند. در آنجا سکه نقره ایرانی را ذوب و تبدیل به شمش کرده به شرق چین انتقال می‌دهند. روس‌ها تلاش زیادی انجام داده‌اند تا مانع از رقابت سکه نقره ایرانی با سکه نقره روسی شوند. یازده سال پیش در روسیه فرمانی صادر شده که ورود نقره به روسیه را ممنوع اعلام کرده است. در سال ۱۸۹۷ هم قانون جدیدی تصویب شده که بعد از سیزدهم ماه مه [۱۹۰۰] ورود سکه نقره را از خارج به روسیه ممنوع می‌داند. سکه وارداتی به روسیه مشمول بیست درصد عوارض گمرکی خواهد بود. در نتیجه ورود نقره به روسیه به‌صورت قاچاق صورت می‌گیرد. اما این قوانین و فرامین نتوانسته مانع از ورود نقره به روسیه شود. نقره به اندازه قبل به روسیه وارد می‌شود.دولت ایران اسکناس چاپ نمی‌کند. امتیاز چاپ اسکناس انحصارا به بانک شاهی ایران داده شده است.

اعطای این انحصار نتایج خوبی به بار آورده است. در تهران که مقر مرکزی بانک هم در آن قرار دارد اسکناس مورد استقبال قرار گرفته است. در شهرهای دیگری که بازدید کرده‌ام اسکناس توزیع نشده است. اسکناس فقط در بانک‌ها و در بازار و از سوی برخی تجار پذیرفته می‌شود. تجار اسکناس را با دیسکونت یعنی با کم کردن مبلغ کمی از بهای واقعی آن قبول می‌کنند.

طبیعتا با روش‌های ابداعی ایرانیان و با ناامنی غالب بر سراسر ایران قانع کردن مردم به اینکه یک تکه کاغذ چاپی معادل این همه سکه نقره ارزش دارد و اینکه سکه نقره هم در زمان تقاضا به راحتی در اختیار آنان قرار می‌گیرد دشوار بوده است. اما اعتبار بانک شاهی و شخصیت محبوب مدیر آن آقای رابینو بخشی از سوءظن‌ها و نگرانی‌های مردم را نسبت به اسکناس از بین برده است. از سال ۱۸۹۰ اسکناس جای خود را در میان پول‌های رایج باز کرده است. در سپتامبر ۱۸۹۰ بالغ بر ۲۹ هزار تومان اسکناس در ایران توزیع شده است. در سال ۱۸۹۵ این مبلغ به ۲۵۴ هزار تومان افزایش یافته است. در سال ۱۹۰۰ این رقم به یک میلیون و ۵۸ هزار تومان رسیده است. جالب است بدانیم که در سال ۱۸۹۹ مقدار اسکناس در گردش ۵۸۹ هزار تومان بوده است که ظرف دوازده ماه این رقم به دو برابر افزایش یافته است.اما این ارقام و آمار فقط محدود به تهران و چند شهر مهم ایران است. در شهرهای کوچک و دور افتاده و در روستاها اسکناس اصلا موضوعیت ندارد. سکه نقره مبنای معامله است که آن هم نایاب است. کسی نمی‌تواند یک سکه نقره دو قرانی جدید پیدا کند. سکه‌های غیرمتعارف گاه دردسترس پیدا می‌شود؛ اما سکه‌ای که فراوان در دست مردم می‌چرخد سکه مسی است. سکه‌های مسی پول خرد حساب می‌شود که زیرمجموعه سکه‌های نقره است. قیمت این سکه‌ها در هر نقطه از ایران با توجه به فراوانی یا کمیابی آن و با عنایت به ملاحظات دیگر محلی فرق می‌کند.نظام نامطمئن و بی‌ثبات کشاورزی همراه با فساد مقامات رسمی، این فرصت را به وجود آورده است تا از ضرب و انتشار سکه‌های مسی سوءاستفاده گسترده‌ای صورت گیرد. واحد سکه‌های نقره، قران است. واحد سکه‌های مسی، شاهی است. هر قران بیست شاهی ارزش دارد. سکه‌های مسی با ارزش ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شاهی ضرب می‌شود. در شرق ایران سکه ۸۰ شاهی هم ضرب می‌شود. من در طول سفرم در ایران آخر نفهمیدم قران چقدر ارزش دارد. در هر شهری که قران خرج می‌کردم باقی پولم را در نرخ‌های متفاوت به صورت شاهی دریافت می‌کردم. در بیرجند و سیستان این اختلاف به شدت زیاد بود.این وضعیت ناشی از سوءمدیریت بر طبقات فقیر تاثیر بدی داشته است. سکه مسی همه دارایی فقرا را تشکیل می‌دهد. شاه جدید [مظفرالدین شاه قاجار] وقتی به تخت سلطنت نشست تلاش زیادی انجام داد تا فقر مردم ایران را تخفیف دهد. دستور داد معادل ۷۲۰ هزار تومان پول از نوع سکه مسی را به قیمت هر قران ۲۵ تا ۳۰ شاهی جمع‌آوری کنند. این اقدام تاثیر خوبی داشت. اما بیشتر این سکه‌های تعدیل شده دوباره به خصوص در نقاط دورافتاده به جریان افتادند. اما جریان این سکه‌ها در شهرهای بزرگ تقریبا متوقف شده است.

اخیرا دولت سیاست ضرب و توزیع سکه‌های نیکلی را آغاز کرده است. سکه‌های جدید با ارزش یک و دو شاهی توزیع شده است. این سکه‌ها در نگاه اول به دلیل نیکلی بودن غیرقابل اعتماد به نظر می‌آیند؛ اما مدت‌هاست که در دست مردم به راحتی می‌چرخند و مورد قبول عامه، به خصوص در رشت، قزوین، تهران و اصفهان قرار گرفته‌اند اما در شهرهای دیگر کسی این سکه نیکلی را قبول نمی‌کند. در روستاها هم که اصلا خبری از این سکه‌ها نیست. اما هرجا که امکان توزیع این سکه‌های نیکلی بوده است با استقبال مردم روبه‌رو شده است. سکه‌ها در بروکسل ضرب شده و بسیار زیباست.سکه‌های قدیمی طلا که در ایران توزیع شده بسیار کمیاب است. این سکه‌ها با ارزش یک تومان،‌نیم تومان [پنج قران] و دو قران ضرب شده است. عیار طلای این سکه ۹۹۰ است. وزن قانونی آنها به این شرح است: سکه یک تومانی ۲۸/۵۳ گندم، سکه نیم تومانی ۶۴/۲۶ و سکه دو قرانی ۶۵۶/۱۰ گندم وزن دارد. با توجه به عیار طلای سکه‌ها وزن طلای خالص این سکه‌ها هم به این شرح است: سکه یک تومانی ۷۵۷۲/۵۱، سکه نیم تومانی ۳۷۳۶/۲۶ و سکه دو قرانی ۵۴۹۴۴/۱۰ گندم طلای خالص دارد.سکه‌های جدید دو تومانی هم اخیرا ضرب شده است. سکه‌های دو تومانی و یک تومانی جدید در سال ۱۸۷۹ ضرب و توزیع شده است. علاوه بر این سکه‌های نیم تومانی و دو قرانی جدید هم توزیع شده است. درجه خلوص سکه‌های جدید ۹۰۰ عیار است. سکه‌های قدیمی ضرب ۱۸۵۷ تا ۱۸۷۸ صرفا یک قرانی، نیم قرانی و ربع قرانی بوده است.سکه‌های قبل از سال ۱۸۵۷ بسیار نامنظم بوده و فقط یک قران ارزش داشته است. درجه خلوص این سکه‌ها ۸۵۵ عیار و وزن آنها ۸۸/۷۵ گندم بوده است. وزن خالص آنها ۸۷۷/۶۴ گندم نقره بوده است که معادل ۷۶/۶ درصد کمتر از میزان استاندارد است.

سکه‌های جدید دو قرانی بیشتر در شهرها رایج است و برای پرداخت مبالغ بالا مورد استفاده قرار می‌گیرد. عیار این سکه‌ها ۱۶۶/۸۹۲، وزن ناخالص ۷۷۱/۱۱۹ و وزن خالص آن ۶۹/۱۲۴ گندم و ۵۵/۲ درصد زیر استاندارد است.

سکه‌های نیکلی از ۲۵ درصد نیکل و ۷۵ درصد مس ساخته شده است. سکه‌های مسی بسیار متنوع است. عباسی، یک بیستم قران است و چهار شاهی ارزش دارد. سکه عباسی بسیار نایاب است. صنار، معادل یک دهم قران است و دو شاهی ارزش دارد. یک شاهی هم یک بیستم قران و نیم عباسی است. یک هشتم قران را جندک می‌خوانند که یک چهارم شاهی اعتبار دارد [که کوچک‌ترین واحد پول در ایران در این تاریخ بوده است]. این سکه در خراسان رایج است.به یاد بیاوریم که در حال حاضر در ایران نرخ برابری قران معادل پنج پنس انگلیسی است. تومان معادل یک دلار آمریکاست. ملاحظه می‌کنید که واحدهای کوچک‌تر پول ایرانی در مقیاس ارزهای اروپایی بسیار ناچیز به حساب می‌‌آید. در ایران امروز هنوز چیزهایی پیدا می‌شود که به یک جندک خرید و فروش شود.