اعلام قطع رابطه سیاسی با انگلستان

آنتونی ایدن، وزیر امور خارجه انگلیس

در این بخش مصطفی فاتح نویسنده کتاب «۵۰ سال نفت ایران» به ذکر دلایل ایران برای قطع رابطه سیاسی با انگلستان می‌پردازد و یادآوری می‌کند که ایران تمام راه‌های مسالمت‌آمیز را پیش از آن طی کرده است اما دولت انگلستان حاضر به پذیرش آن نشده است و ایران مجبور به انتخاب این راه شده است. در این بخش ادامه گزارش مصدق که از رادیو پخش شد و پس از آن یادداشت وزارت خارجه ایران برای قطع ارتباط با انگلستان را می‌خوانید.

دولت ایران برای نشان دادن حداکثر حسن نیت و گذشت در جواب پیام مشترک ترومن و چرچیل پاسخی فرستاد. با این حال دولت انگلستان بدون توجه به مفاد این پیشنهاد که از روی نهایت حسن نیت تنظیم شده و راه عملی موضوع را روشن ساخت در تاریخ ۱۳ مهرماه ۳۱ به ارسال این نامه مبادرت نمود چون روزنه امیدی در پیام جناب آقای ایدن وزیر امور خارجه دیده می‌شد، ولی مصرح و روشن نبود برای اینکه بار دیگر دولت ایران حسن نیت خود را اظهار و از قطع روابط سیاسی احتراز کند از نمایندگان شرکت سابق دعوت نمود که به تهران بیایند شاید بین دولت و آنان توافق حاصل شود. پس از انقضای یک هفته از ارسال نامه‌های فوق ساعت شش‌و‌نیم بعد از ظهر روز سه‌شنبه ۲۲ مهرماه ۱۳۳۱ کاردار سفارت انگلیس در تهران یادداشتی را به اینجانب تسلیم نمود. گزارش بعد از ۲۵ شهریور به عرض رسید و آقایان نمایندگان محترم کاملا از آن مستحضر شدند ولی قبل از اطلاع از نظر دولت لازم است توضیحاتی چند راجع با آخرین جواب دولت انگلیس داده شود.

در پیام‌های دولت انگلیس مکرر از سوءتفاهماتی که بدون جهت برای دولت ایران حاصل شده بحث نموده و به دنیا و مخصوصا به ملت ایران خواسته‌اند ثابت کنند که احتیاطات دولت ایران مبنی بر سوءتفاهم است و اساس ندارد. یادداشت اخیر دولت انگلیس به خوبی روشن می‌کند که نگرانی‌های دولت ایران مبنی بر سوءتفاهم نیست، بلکه ناشی از دقت و توجه کامل به منویات آنها است، زیرا در این یادداشت ذکر شده است؛ که «دولت علیا حضرت ملکه انگلستان در موقع اقامه دعاوی شرکت از دیوان تقاضا خواهد نمود که رسیدگی به این موضوع نماید که چه مبلغ غرامت نه تنها بابت از دست رفتن تاسیسات شرکت در ایران بلکه نیز بابت لغو یک طرفه امتیازنامه سال ۱۹۳۳ که برخلاف تعهد صریحی است که در امتیاز نامه مبنی بر نهی از این طریق به عمل آمده باید تادیه شود. در هیچ یک از ممالک دنیا که صنایع خود را ملی کرده‌اند برای از میان رفتن قراردادهای خصوصی نافذ و صحیح هم غرامتی نپرداخته‌اند. دولت انگلیس می‌خواهد از ملت ستمدیده ایران به عنوان لغو قرارداد غرامت بگیرد یعنی مدعی است که دولت ایران نه فقط قیمت دارایی شرکت سابق در ایران را باید به حساب بیاورد، بلکه به عنوان غیرمعقول عدم‌النفع از ایران مطالبه غرامت می‌نماید و حال آنکه قرارداد ۱۹۳۳ نه تنها باطل است و به هیچ عنوان قدرت قانونی ندارد، بلکه اگر هم صحیح می‌بود اکنون با ملی شدن صنعت نفت کان لم یکن شده و هیچ گونه اثر قانونی ندارد. بی‌مورد نیست در این جا یادآوری شود قرارداد ۱۹۳۳ زاده کودتای ۱۲۹۹ می‌باشد و دولت انگلستان با تقویت دیکتاتوری در ایران اهم منظورهای خود را که صورت‌سازی برای تجدید و تمدید قرارداد دارسی بود تحت عنوان امتیاز ۱۹۳۳ بر این کشور تحمیل نمود و همین قرارداد باطل را که هرگز ملت ایران آن را نپذیرفته است، اکنون وسیله مطالبه غرامت قرار می‌دهد و نمی‌خواهد به این نکته مهم توجه کند که امروز دیگر وضع جهان اجازه نمی‌دهد که دولت‌های استعماری از این‌گونه امتیازات که با اجبار و اکراه تحصیل کرده‌اند، استفاده کنند. دولت انگلیس چنین وانمود می‌کند که دولت ایران حاضر نیست قضاوت امر را به طور کلی به محاکم دادگستری واگذار نماید. این ادعا نیز برخلاف حقیقت است، زیرا چنانکه سابقا به عرض رسانیده‌ام، پس از صدور قرار عدم صلاحیت دیوان بین‌المللی دادگستری در سراسر جهان مرجع قضایی دیگری که صالح برای رسیدگی به اختلاف دولت ایران و شرکت سابق نفت باشد جز محاکم وجود ندارد. اگر شرکت نفت بر طبق اصول کلی آئین‌ دادرسی بخواهد به محاکمه صالحه یعنی محاکم ایران رجوع کند البته می‌تواند هر نوع ادعایی را تحت عنوان غرامت در عرض حال خود بگنجاند. زیرا هر مدعی وقتی به حکمه‌ای که بالاصاله واجد شرایط رسیدگی است رجوع کند حق دارد موضوع دعوای خود را هر قدرت می‌خواهد توسعه دهد؛ ولی همین مدعی اگر خواست به محکمه‌ای دیگر یعنی به محکمه‌ای که به خودی خود واجد صلاحیت نیست مراجعه کند موافقت مدعی علیه هم لازم می‌آید و اولین شرط توافق این است که طرفین در ماهیت و حدود اختلاف فی‌مابین با هم کنار بیایند؛ یعنی معلوم کنند چه مطالبی را می‌خواهند به حکمه مورد توافق رجوع کنند؛ به عبارت واضح‌تر شرکت سابق و دولت ایران باید معلوم نمایند که چه موضوعاتی را می‌خواهند در دعوای خود مورد رسیدگی قرار دهند و دولت ایران در پیام‌های خود این موضوع را معلوم و تصریح نموده است. اکنون با این توضیحات آقایان نمایندگان محترم تصدیق می‌فرمایند که دولت اینجانب تا آنجا که ممکن بوده سعی و مجاهدت خود را برای حل اختلاف به کار برده ولی با کمال تاسف دولت انگلیس تاکنون مانع حصول توافق شده و ملت ایران را برخلاف موازین بین‌المللی همچنان در فشار اقتصادی قرار داده است و اکنون نیز با ادامه مکاتبات بی‌حاصل می‌خواهد از مرور زمان به نفع خود استفاده کند و ما را از تعقیب رویه اقتصادی دیگری که باعث نجاح و فلاح مردم ایران باشد بازدارد. هرچند درباره روش دولت نسبت به حل موضوع نفت در گزارش سابق به عرض مجلسین رسیده و در آن تصریح شده است هر گاه نتیجه آخرین پیشنهاد و گذشت‌های دولت اینجانب اثر مطلوب مترتب نداشته باشد ناچار باید رویه دولت انگلستان را مخالف با شرایط دوستی که همیشه از طرف دولت ایران رعایت می‌شده بدانیم و روابط سیاسی موجود را بی‌اثر بشناسیم و آقایان نمایندگان محترم نیز با آن موافقت فرموده‌اند. معذلک اکنون که متاسفانه دولت مجبور به اتخاذ تصمیم مبتنی بر قطع روابط سیاسی شده است لازم می‌داند مجددا مراتب را به استحضار آقایان نمایندگان محترم برساند. در پایان باید اضافه کنم که قطع روابط سیاسی دولتین با دولت انگلستان مستلزم قطع علایق دوستی بین دو ملت نمی‌باشد؛ زیرا ملت ایران همیشه به ملت انگلیس به دیده احترام نگریسته و امیدوار است که زمامداران آن دولت نیز اندکی بیشتر به حقایق اوضاع فعلی جهان و بیداری ملل توجه کنند و از روشی که تا امروز معمول داشته‌اند منصرف شوند و سیاست خود را با وضع دنیای امروز منطبق سازند تا ملتین انگلیس و ایران بتوانند به وسیله تجدید مناسبات سیاسی از روابط دوستی و وداد برخوردار شوند. اکنون بر عموم افراد ملت ایران فرض و لازم است که بیش از پیش مراقب اوضاع باشند و با بیداری و استقامت راهی را که در پیش گرفته‌اند، ادامه دهند و تردیدی ندارم که چون این مجاهدت در راه حق انجام می‌شود خداوند متعال مدد خواهد فرمود که به نتیجه مطلوب برسد.

روز سی‌ام مهرماه ۱۳۳۱ وزیر خارجه ایران یادداشت زیر را به سفارت انگلیس فرستاد:

«توقیرا تصمیم دولت شاهنشاهی ایران را مبنی بر قطع رابطه سیاسی با دولت علیا حضرت ملکه انگلستان به اطلاع شما می‌رساند. دولت ایران بسیار متاسف است که مجبور به اتخاذ این تصمیم شده است. در جریان اختلاف با شرکت سابق نفت دولت دوستدار همواره سعی و کوشش لازم به کار برده که این اختلاف لطمه‌ای به روابط دوستانه بین دو دولت وارد نیاورد و عقیده دارد که هرگاه دولت انگلستان به منظور ملت و دولت ایران که منحصرا درصدد استیفای حقوق تضییع شده خود بوده و هست توجه عادلانه و مطابق با انصاف و دوستی مبذول داشته بود، هرگز روابط بین دو دولت به این مرحله نمی‌رسید، ولی متاسفانه دولت متبوع شما در این امر که برای ملت ما حیاتی است نه تنها کمک به حل اختلاف نکرد، بلکه با حمایت غیرقانونی از شرکت سابق مانع از حصول نتیجه گردید. به‌علاوه بعضی از مامورین رسمی آن دولت نیز به واسطه تحریکات و مداخلات ناروای خود مشکلاتی به قصد اخلال در نظم و آرامش کشور فراهم ساختند. دولت شاهنشاهی ایران امیدوار است که دولت علیا حضرت ملکه انگلستان به کیفیت و حقیقت نهضت و آرزوهای ملت ایران پی برده و در روش سیاسی خود تجدیدنظر خواهد نمود. در صورتی که چنین محیط مساعد و حسن تفاهمی ایجاد شود، دولت ایران که همواره علاقه‌مند به روابط حسنه بین دو دولت بوده با کمال میل در تجدید روابط سیاسی اقدام خواهد کرد. در خاتمه به استحضار می‌رساند که به اعضای سفارت کبرای دولت شاهنشاهی در لندن دستور داده شده است که در ظرف یک هفته از تاریخ سی‌ام مهرماه ۱۳۳۱ به تهران حرکت نمایند.