روایت مصطفی فاتح از50 سال نفت ایران

بخش نخست

مصطفی فاتح یکی از مدیران باسابقه در صنعت نفت ایران در دوران پهلوی است. او به دلیل سال‌ها حضور در این عرصه از نزدیک شاهد به ثمر رسیدن تلاش‌های ملت ایران در خصوص ملی شدن نفت بوده است. مصطفی فاتح خاطرات و دیده‌های خود را طی سال‌های خدمتش در کتابی به نام «۵۰ سال نفت ایران» گردآوری کرده است. آنچه در پی می‌آید گزیده‌ای از این کتاب در خصوص وقایع ۲۴ مهر ماه ۱۳۳۱ است. در این روز قرار بود دکتر مصدق در مجلس شورای ملی گزارشی از مناسبات ایران و انگلیس در جریان ملی شدن صنعت نفت ارائه کند.

روز ۲۴ سال ۱۳۳۱ مهرماه دکتر مصدق گزارشی برای تقدیم به مجلس شورای ملی تهیه کرده بود، ولی به واسطه آنکه گروهی از نمایندگان در جلسه مجلس حضور به هم نرساندند و حد نصاب حاصل نشد گزارش مزبور از رادیو تهران به شرح زیر پخش گردید:

«مجلس شورای ملی- آقایان نمایندگان محترم مستحضرند که جنبش ملی ایران از روز اول با کارشکنی‌ها و تحریکات عوامل شرکت سابق و دولت انگلیس در داخل و خارج کشور روبه‌رو گردید. این تلاش‌ها و تشبثات که زحمات فوق‌العاده برای ما فراهم نمود ضمنا به آبروی خود آنها نیز لطمه زد، زیرا هریک از این اشتباهات پرده تازه‌ای از روی رفتار ظالمانه زورمندان برداشت و چهره سیاست استعماری آنان را بیشتر نمایان ساخت با مختصر تاملی آقایان به خاطر خواهند آورد که از روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تا امروز که قریب نوزده ماه از اولین تصمیم مجلس می‌گذرد چه مشکلاتی در راه موفقیت ما به وجود آورده و تا چه حد دامنه تحریک و آشوب و اغتشاش را فقط به خاطر منفعت‌طلبی و استفاده‌جویی توسعه داده‌اند. پس از آنکه صنعت نفت به تصویب مجلسین ملی شد و ملت ایران به آرزوی خود رسید دولت انگلیس برای جلوگیری از اجرای آن نخست دست به حربه ارعاب و اخافه زد و برخلاف شرایط دوستی که پیوسته از آن دم می‌زد ملت صلح دوست ما را به دلیل آنکه از یکی از حقوق اولیه خود استفاده کرده بود با کشتی‌های موریشس و فلامنگو و قوای زمینی و دریایی و هوایی متمرکز در دور و نزدیک مرزهای ایران تهدید نمود.

ملت ایران که در راه رسیدن به آمال ملی خویش برای تحمل هرگونه سختی و مشقت خود را آماده کرده و در این راه تا پای جان ایستاده بود از این تهدیدات باکی نداشت، خاصه آنکه می‌دانست با وجود بیداری ملت‌هایی که قرن‌ها طعم تلخ حرمان از آزادی و عدالت را چشیده‌اند و با وجود منشور ملل متفق و سایر مقررات و عهود بین‌المللی از این پس دیگر امکان تجاوز و تعدی دولت‌های زورمند به خاک ملت‌های ضعیف وجود ندارد، مگر آنکه بخواهند به دستاویز و عنوانی آتش جنگ بین‌المللی سوم را روشن کنند و این کار همچنان جنایت عظیمی است که هیچ یک از ملل جهان گمان نمی‌رود حاضر به قبول مسوولیت آن باشد. چون حربه ارعاب حریف بر اثر ثبات و مقاومت ملت ایران از کار افتاد، دولت انگلیس تدبیری دیگر اندیشید و هنگامی که از قدرت‌نمایی طرفی نبست قیافه مظلومانه به خود گرفت و آنچه توانست کوشید تا ملت ایران را در انظار جهانیان مردمی غاصب و متجاوز به حقوق دیگران معرفی کند.

دولت انگلیس در این راه از کلیه وسایلی که در اختیار داشت استفاده کرد از جمله از سرمایه بادآورده‌ای که محصول دسترنج کارگران پابرهنه و گرسنه و مظلوم ایران بود سهمی برای مطبوعات و تبلیغات در پاره‌ای از کشورها اختصاص داد. شرکت سابق نیز با قدرت و اعتبار مالی که از یغمای ثروت ملت ایران اندوخته بود سعی کرد از هرگونه اقدام و عملی که نهضت ملی ایران را در داخله در هم بشکند و از انعکاس آن در خارج جلوگیری کند فروگذار ننماید. دولت انگلیس که به هیچ عنوان حق دخالت در این امر را نداشت با تمام قوا از نقشه‌ها و نیرنگ‌های شرکت سابق پشتیبانی می‌کرد تا آنجا که کار اختلاف بین دولت ایران و یک شرکت طمعکار خارجی را به‌صورت اختلاف بین دو دولت به شورای امنیت کشانید. بیداری ملت رشید ایران در طول این مبارزه حیرت‌بخش تاریخی که هرگونه تشبثات خارجی برای ایجاد شکاف در داخله مملکت را خنثی می‌کرد به دولتی که نماینده مردم بود نیرو و قدرت داد که با تمام ناتوانی مادی بتواند مظالم شرکت سابق و آثار شوم آن را که در تمام شئون اجتماعی ما ریشه و نفوذ داشت به سمع جهانیان برساند.

نتیجه مذاکرات شورای امنیت این شد که تا صدور رای نهایی دیوان بین‌المللی دادگستری درباره صلاحیت خود، مذاکرات در آن شورا متوقف و موضوع مسکوت بماند و دولت انگلیس نه تنها از اقدام خود طرفی نبست، بلکه بدین وسیله مظالم شرکت سابق و دخالت‌های ناروای دولت انگلیس بر جهانیان روشن شد و حقانیت ایران هم در آن شوری مسلم گردید، چنانکه از میان اعضای شورای امنیت که از مردمی بصیر و مطلع و محیط بر اصول حقوق بین‌المللی تشکیل شده بود حتی یک نفر هم نبود که اذعان نکند اقدام مردم ایران به ملی کردن صنعت نفت خود عملی است که هر ملت آزاد و مستقل در حدود حاکمیت خویش می‌تواند انجام دهد. نباید فراموش کرد که در حین اجرای قانون خلع ید، انگلستان توانسته بود به اشتباه قراری به‌عنوان قرار موقت از دیوان به دست آورد.

دولت انگلیس از این راه افکار عمومی جهان را مشوب می‌کرد که ایران به مقررات و عهود بین‌المللی بی‌اعتناست، ولی ما که به وضوح و بداهت حقانیت خود مطمئن و به انصاف و بصیرت قضات دیوان بین‌المللی دادگستری آگاه بودیم برای جلوگیری از این تبلیغات به‌عنوان اعتراض به صلاحیت در دیوان شرکت کردیم و نتیجه این شد که دیوان عدم صلاحیت خود را اعلام کرد و دولت انگلیس در این راه نیز شکست خورد و برای شرکت سابق دیگر چاره‌ای نماند جز اینکه برای اقامه هرگونه دعوائی به محاکم ایران مراجعه کند.

اکنون از حربه دیگری که استفاده می‌کنند همان فشار اقتصادی و مالی است که با قوتی هر چه تمام‌تر از روز نخست تا امروز آن را به کار برده و می‌برند و با کمال وضوح بدون اعتنا به حقوق بین‌المللی و منشور ملل متفق خود دولت انگلیس هم ضمن پیام رسمی هشتم شهریور ماه ۱۳۳۱ به این تجاوز علنی اعتراف و اذعان نموده است. منظور از فشار اقتصادی و تضییقات مالی از قبیل توقیف وجوه و اموال دولت ایران که با هیچ قانونی وفق نمی‌دهد این است که دولت انگلیس به این وسیله مردم این مملکت را مستاصل و پریشان کند و زمینه را برای قبول تحریکات ایادی خود در ایران فراهم نماید شاید بتواند به موقع مقتضی به وسایلی که دنیا و ملت ایران با آن آشنا است دوباره اوضاع را به حال سابق درآورد و حال آنکه در مقابل ملت هوشیار و بیدار دل ایران این آرزوها جز خواب و خیال و این تشبثات جز تحریکات مذبوحانه چیزی نیست و اعاده اوضاع سابق از محالات است، زیرا ملت قهرمان ما می‌داند که حیات بدون استقلال و آزادی معنا و مفهومی ندارد.

این نخستین بار نیست که ملت ایران گرفتار این قبیل سختی‌ها و مشقت‌ها شده است. ملت کهنسال ما در طول تاریخ پرافتخار خود از این حوادث بسیار دیده و از این رنج‌ها فراوان کشیده است.

خدای توانا برای صبر و استقامت در برابر مصائب و مشکلات نیروی شکست‌ناپذیر به ما اعطا فرموده است و ما این توفان زندگی را که می‌دانیم مقدمه فرجی عظیم خواهد بود به عادت قلبی دیرینه خود با آرامش خاطر پذیرفته‌ایم و با توکل به خداوند متعال راه دراز و دشواری را که در پیش گرفته‌ایم برای حصول به هدف عالی که داریم ادامه می‌دهیم و تردید نداریم اکنون که قسمت مهمی از این راه طی شده افق روشن به زودی پدیدار خواهد شد. ملت ایران تربیت یافته تعالیم مقدس اسلامی است و صبر در مقابل شدائد را از فرایض دینی خود می‌داند علی‌الخصوص آنجا که پای حفظ ناموس ملت و دفاع از شرافت مملکت در میان باشد.

اگر دولت انگلیس به مقررات بین‌المللی و اصول منشور ملل متفق معتقد می‌بود پس از رای دیوان لاهه پیشنهاد دولت ایران را استقبال می‌کرد آن را با نهایت خوشوقتی می‌پذیرفت و این آتشی را که مدت‌ها است به دست یک شرکت منفعت پرست افروخته شده خاموش می‌کرد خاصه آنکه دولت ایران در پیشنهاد خود حاضر شده است غرامت مایملک شرکت را در ایران طبق قانون خود انگلیس یا هر قانون دیگری که در هر یک از کشورهای جهان برای حل این موضوع وضع شده و شرکت سابق آن را به سود خود می‌داند قبول کند و قضاوت این امر را به عهده دیوانی که قضات آن از ممالک دیگرند و در بی‌طرفی آنان تردید نیست محول نماید ولی دولت انگلیس به این حسن نیت توجه نکرده و برای درهم شکستن نهضت ملی و تمام هم او مصروف براین است که به طفره و تعلل دفع‌الوقت کند تا وضعی برای ملت ما پیش آید که آخرین رمق اقتصادی خود را هم از دست داده تسلیم مطامع آن دولت شود.

اکنون دولت ایران بدون اینکه از استفاده از منابع نفت خود صرف‌نظر کرده باشد، می‌خواهد اصلاحات اقتصادی و مالی خود را قطع نظر از عایدات نفت شروع کند و توازن بودجه مملکت را براساس عوائد جاری و قطعی خود تامین نماید و اطمینان دارد که ملت و نمایندگان مجلسین برای اجرای این برنامه نهایت تقویت و پشتیبانی را نسبت به دولت مبذول خواهند داشت.

پس از بیان این مقدمات اینک به عرض اقداماتی که بعد از آخرین گزارش خود به مجلس در تاریخ ۲۵ شهریور ماه انجام شده است، می‌پردازد: اینجانب درضمن گزارش اخیر مورخ ۲۵ شهریورماه ۱۳۳۱ صریحا به عرض رسانیدم که روابط سیاسی بین دولت‌ها فقط وسیله‌ای است برای حفظ دوستی و همکاری متقابل و چنانچه این نتیجه حاصل نشود و این روابط سیاسی فقط وسیله حفظ منافع و مطامع یک طرف قرار گیرد مصلحت ایجاب می‌کند که با قطع روابط به تحریکات و تشبثات روزافزون خاتمه داده شود. در همان موقع که گزارش اخیر به عرض مجلسین رسید به استحضار نمایندگان محترم رساندم که اگر دولت انگلیس روش فعلی خود را ادامه دهد معلوم خواهد شد که مناسبات آن دولت با ما دوستانه نیست و در این صورت ملت ایران جز قطع رابطه سیاسی با دولت انگلستان چاره‌ای ندارد.

پیشنهاد متقابل دولت که با کمال حسن نیت تنظیم شده بود راه را برای حل اختلاف بازمی‌گذاشت و گذشت ایران در این پیشنهاد به آنجا رسیده بود که قضاوت دیوان لاهه را که خود نیز اظهار عدم صلاحیت نموده است با شرایطی بپذیرد ولی این آخرین پیشنهاد ایران نیز چنانکه ملاحظه خواهند فرمود از طرف اولیای دولت انگلستان مانند همیشه مورد توجه قرار نگرفت و به نتیجه نرسیده است.