آنچه در پی می‌آید بخش دیگری از نامه‌های ریدرویلیام بولارد سفیر انگلستان در ایران است که طی آنها وضعیت ایران را به مقامات ارشد خود گزارش می‌دهد. نامه‌های بولارد را غلامحسین میرزاصالح با عنوان «نامه‌هایی از تهران» ترجمه کرده است. ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۲۵ شهریور۱۳۲۰

رضاشاه رفته است. تهران از این خبر که روس‌ها به کرج - به فاصله سی‌میلی - رسیده‌اند، در هراس به سر می‌برد. وابسته نظامی روسیه به من اطلاع داد که آنها به هر حال تا فردا صبح که قرار است نیروهای انگلیسی هم از راه برسند وارد شهر نخواهند شد و بعد هم به شرط آنکه مقاومتی مشاهده نشود و همه چیز عادی باشد، به جای ورود به تهران در خارج آن چادر خواهند زد. من اطمینان دارم که واحدهای ما هم دستورات مشابهی دارند؛ چون می‌ترسم اشغال تهران اثر مصیبت‌باری روی امور اداری شهر، حمل‌و‌نقل و توزیع ارزاق داشته باشد.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۲۵ شهریور۱۳۲۰

وابسته نظامی ما به وزارت جنگ، محلی که همه افسران ارشد گرد آمده بودند، فراخوانده شد تا پیام شاه جدید به او داده شود. شاه می‌گوید اگر مشخص کنیم چه می‌خواهیم او بی‌قید و شرط آماده همکاری با ماست. (معنی دیگر آن این است که او از ما انتظار دارد مانند یک سپر علیه روس‌ها عمل کنیم.) به هر حال، سوال او این است که آیا ما می‌خواهیم ایرانیان خود، کشور را اداره کنند، یا اینکه روس‌ها و انگلیسی‌ها مایل هستند آن را در اختیار گیرند؛ اگر مقصود حالت اول است، کدام حکومت ایرانی می‌تواند با اردو زدن دو ارتش در اطراف پایتختش حیثیت خود را حفظ کند؟

[ریدر بولارد اخطار می‌کند که] نباید اجازه دهیم به کار اداره کردن تهران کشیده شویم و از این رهگذر به سرپرستی و سیاست‌گذاری در کل مملکت.می‌دانم که همتای روس من نظریات مشابهی دارد، اما از آنجا که اگر گزارش‌های ناخوشایندی تسلیم دولت خود کند، ممکن است بیش از این دچار دردسر شود، احتمالا نظریاتش را بروز نخواهد داد.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۲۵ شهریور۱۳۲۰

حالا که شاه رفته است، فرستنده رادیویی ما باید درباره حکومت مبتنی‌بر قانون اساسی حرف بزند و روی این نکات تاکید کند.

الف - قوام چنین حکومتی به یک زمان طولانی نیاز دارد.

ب - مستلزم شکیبایی و روحیه مسالمت‌آمیز است.

ج - اگر در حکومت مشروطه، به جای انتقاد سازنده و همیاری، از آن به عنوان دستاویزی جهت مشاجرات، قوم و خویش‌‌بازی و اغراض شخصی استفاده شود، ممکن است منجر به بازگشت دیکتاتوری یا سقوط کامل دولت گردد.

وزارت خارجه به ریدر ویلیام بولارد ۲۸ شهریور۱۳۲۰

ولیعهد به واسطه تمایلات شناخته‌شده‌اش به طرفداری از آلمان نباید مورد قبول قرار گیرد و ما نمی‌توانیم کناره‌گیری شاه را به نفع وی، که چیزی جز یک نیرنگ برای تداوم سیاست ضدمتفقین نیست، تایید کنیم. جانشین می‌تواند یکی از پهلوی‌های جوان‌تر، یا بازگشت یکی از افراد سلسله قاجار باشد.

وزارت خارجه به ریدر ویلیام بولارد ۲۸ شهریور۱۳۲۰

[ریدر ویلیام بولارد مایل است که فرصتی به ولیعهد داده شود] وقتی ما بر شقوق دیگر ابرام ورزیم، مسوولیتی مثبت به عهده می‌گیریم نه منفی ... ما هم‌اکنون در محاصره اجتماعی هستیم که مشغول تیز کردن انواع تیر و تبر هستند و اگر مساله مشروطه را دوباره مطرح کنیم سر و صدای آنها گوشمان را کر خواهد کرد.

وزارت خارجه به ریدر ویلیام بولارد ۲۹ شهریور۱۳۲۰

وزیر مختار ایران به دیدار ما آمد. مشکل اصلی این بود که می‌گفت: گزینش شاه جدید انتخابی عالی بوده است و اینکه: ما پی خواهیم برد که شاه هم به اندازه خود وزیر مختار ایران بر ضرورت حفظ نزدیک‌ترین روابط دوستانه با کشور ما متقاعد شده است. [محمدعلی] مقدم همچنین چندین بار گفت که شاه جدید قلب یک فرشته را دارد و اینکه شاه و مقدم نزدیک‌ترین روابط ممکن را داشته‌اند.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۱مهر۱۳۲۰

شاه در بیست و دوم سپتامبر هیات‌های دیپلماتیک را به حضور پذیرفت.حاضران تایید کردند که شاه کاملا با موجود متکبری که پدرش سعی کرده بود از او بسازد تفاوت دارد. شاه رفتار دوستانه‌ای داشت. تا حدی جبون به نظر می‌رسید، اما آشکار بود که دستخوش هیجان شده است.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۱مهر۱۳۲۰

با تاسف به اطلاع شما می‌رسانم که شب گذشته چند تن از سربازان انگلیسی وارد محل نمایندگی آلمان شدند و تعدادی از تابلوها را شکستند و مجسمه نیم‌تنه هیتلر و یک پرچم را از آنجا خارج کردند. من از نخست‌وزیر ایران و کاردار سوئد معذرت‌خواهی کرده‌ام. مقصران پیدا نشده‌اند. این حادثه در مجموع بیشتر از این نظر باعث تاسف است که چون سربازان شوروی به دستور فرمانده‌شان به هیچ وجه اجازه ورود به شهر را ندارند، ایرانی‌ها آنها را منضبط‌تر تلقی می‌کنند.

ریدر ویلیام بولارد به وزارت خارجه ۲مهر۱۳۲۰

واحدهای انگلیسی و روسی هر دو دستور دارند حتی‌المقدور در اداره امور دخالت نکنند. افراد ما از این سعه صدر استقبال کردند و نتیجه بسیار خوبی هم گرفتند. مقامات روس با تنگ‌نظری نسبت به حمل‌و‌نقل به وسیله راه‌آهن، جاده و همچنین کار تلگراف، امور امنیتی، تامین ارزاق و سایر کالاها برای نقاط محروم‌تر کشور، جمع‌آوری مالیات و جز آن تعصب می‌ورزند.[ریدر ویلیام بولارد برای جلوگیری از فروپاشی حیات اقتصادی کشور، به سفیر شوروی پیشنهاد کرد: «کمیسیونی متشکل از نمایندگان شوروی، بریتانیا و ایران تشکیل شود که در جهت رسیدگی به کلیه مسائل غیرنظامی ناشی از اشغال، اختیار داشته باشد... سفیر شوروی در اصل موافق است، ولی آشکارا از دست به کار شدن می‌ترسد. روس‌ها غنی‌ترین بخش مملکت را اشغال کرده‌اند. شاید دولت شوروی با گوشه چشمی به ضمیمه کردن بی‌دردسر شمال ایران به روسیه در زمان آینده، به عمد به آن نواحی توجه نشان می‌دهد.»]