رویداد - ماجرای قتل ماژور ایمبری-بخش پایانی
قتل، بهانهای برای مذاکرات اقتصادی شد
حسین مکی نویسنده کتاب تاریخ بیست ساله ایران در بخش دیگری از ماجرای قتل ماژور ایمبری به چگونگی بهرهبرداری آمریکا از مرگ کنسول خود در ایران میپردازد. اینک مکاتباتی که در این باره بین دولت ایران و آمریکا جریان یافته ذیلا ذکر میشود:
یادداشت سفارت آمریکا و جواب آن روز ۱۷ عقرب ۱۳۰۳ یادداشت ذیل از طرف سفارت آمریکا به وزارت خارجه ایران واصل گردید.
تهران نهم نوامبر ۱۹۲۴ نمره ۴۹
جناب مستطاب اجل آقای مشارالملک وزیر امور خارجه،
دولت متبوعه اینجانب دستور داده است مراتب رضایت آن را نسبت به اطلاعات واصله در خصوص اقداماتی که دولت ایران نموده و مینماید که احکام محکمه نظام را درباره اشخاصی که برای شرکت در تهاجم علیه قنسول ایمبری مقصر واقع شدهاند اجرا نمایند به استحضار خاطر جناب مستطاب اجل برسانم.دولت متبوعه این جانب به علاوه دستور داده است که اقدامات دولت جناب مستطاب اجل را در پرداخت مبلغ ۶۰ هزار دلار غرامت به زوجه قنسول ایمبری و اجرای احترامات لازمه برای رجعت دادن جنازه مستر ایمبری اعتراف نمایم.یک مساله که اکنون بین دولتین راجع به قضیه اخیر باقی مانده است پرداخت مخارج فرستادن کشتی جنگی آمریکایی به ایران میباشد که جنازه قنسول را مراجعت دهد و پرداخت این مخارج را دولت طی مراسله ۲۹ ژوئیه (هفتم اسد ۱۳۰۳) نمره ۹۵۱۰ خود متقبل شده است این طور پیشبینی شده است که مخارج مزبور تقریبا یکصد و ده هزار دلار خواهد شد.دولت متبوعه اینجانب میل دارد این مساله را به نحوی تسویه نماید که باعث ترقی و توسعه مناسبات دوستانه بین مملکتین بشود و بنابراین به این جانب اجازه داده است پیشنهاد نمایم که تعهد دولت در این خصوص به این ترتیب به موقع اجرا گذاشته که ودیعه به امانت گذاشته شود که به مصرف تحصیل محصلین ایرانی در مدارس اتازونی برسد. عین ترتیباتی که به وسیله آن این پیشنهاد به بهترین طرزی به موقع اجرا گذاشته شود ممکن است به محض وصول اطلاع راجع به اینکه دولت علیه حاضر برای اجرای این پیشنهاد میباشد به آسانی داده شود دولت متبوعه این جانب عقیده دارد که دولت ایران کاملا موافقت دارند در این که طریقه فوق نتیجهاش ترقی و توسعه مناسبات نزدیکتر و موافقت بهتری بین ملتین ایران و آمریکا خواهد بود. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینمایم.
امضا اسمیت موری شارژدافر
جواب زیر در تاریخ ۲۳ قوس از طرف دولت ایران داده میشود:
آقای مستر موری شارژدافر دولت فخیمه آمریکا،
آقای شارژ دافر محترما زحمت افزا میشود که مراسله نمره ۴۹ مورخه نهم نوامبر ۱۹۲۴ واصل گردید و از مندرجات آن استحضار به عمل آمد، راجع به پرداخت یکصد و ده هزار دلار مخارج کشتی آمریکایی که حامل جنازه مسترایمبری متوفی بوده است به وزارت جلیله مالیه دستورالعمل داده شد که مبلغ مزبور به طریقی که برای آن وزارتخانه میسر شود بپردازد، ضمنا متذکر میگردد که پیشنهاد اولیای دولت فخیمه آمریکا دایر به اینکه مبلغ مزبور به مصرف اعزام محصلین ایرانی به آمریکا برسد مورد تقدیر اولیای دولت واقع گردیده و از این حسننیت اولیای فخیمه آمریکا بیان امتنان نموده و احترامات فائقه خود را تجدید مینماید.
موضوع راهآهن
مجلس چهارم امتیاز نفت شمال را به کمپانیهای آمریکایی واگذار کرده بود و نمایندگان کمپانیهای آمریکایی هم به تهران آمده راجع به طرز واگذاری و شرایط امتیازنامه مشغول مذاکره با دولت بودند و تقریبا کار آنها در شرف پایان بود زیرا شور اول لایحه نفت تمام شده بود و قرار بود، به کمپانی سینکلر بدهند. ولی قتل ماژور ایمبری آنها را ترسانیده گفتند در کشوری که اتباع خارج مصونیت و امنیت جانی نداشته باشند چطور ممکن است بتوانند به اکتشافات و حفر چاههای نفت و استخراج آن موفق شوند بنابراین نمایندگان کمپانیهای آمریکایی ایران را ترک و به سوی کشور خویش رهسپار گردیدند.علاوه بر نمایندگان کمپانیهای نفت آمریکایی، نمایندگان کمپانیهای دیگر نیز به ایران آمده با دولت وارد مذاکره بودند من جمله مستربنت نایب رییس کمپانی «یولن» به تهران آمده بود تا راجع به راهآهن با دولت وارد مذاکره شود. مهندسین کمپانی یولن پس از مطالعه در اطراف وضعیت جغرافیایی ایران عقیده داشتند که راهآهن برای ایران مقرون به صرفه نخواهد بود و صرفه ایران در این است که راههای خود را شوسه نمایند و نقشهای راجع به راههای شوسه ایران تهیه کرده با رییس دولت وارد مذاکره شدند. نماینده یولن در ملاقاتی که با سردار سپه مینماید .در حدود سه ساعت مذاکره از محسنات جاده شوسه و زیان راهآهن میگوید، مخصوصا یکی از دلایل آنها این بود که موقعیت جغرافیایی ایران و کوههای مرتفع آن برای ساخت راه مقرون به صرفه نخواهد بود. بالاخره سردار سپه از پشت میز خود برخاسته و پای نقشه ایران میرود و به مترجم نماینده یولن میگوید: اگر بنا باشد که زنهای ایران گوشوارههای خودشان را بفروشند و خرج این راهآهن بشود من راه را خواهم ساخت. اگر شما میتوانید پیشنهاد درباره راهآهن بدهید و الا خودمان با بیل و کلنگ راه شوسه را خواهیم ساخت.
ارسال نظر