پای کمپانی شل درمیان بود؟

جمعی از رجال سیاسی ایران

حسین مکی نویسنده کتاب تاریخ ۲۰ساله ایران نکات زیر را برای توضیح قتل یک آمریکایی گردآوری کرده‌است. چنانکه قبلا گفته شد روایات مختلفی راجع به چگونگی قتل ماژور ایمبری نقل شده که یکی از آنها به شرح زیر است: در کتاب «جنگ پنهان برای نفت» تالیف هانی گن که در سال ۱۹۳۴ در نیویورک به چاپ رسیده است در صفحه ۲۳۰ و ۲۳۱ چنین نوشته است: «ماژور رابرت ایمبری کنسولیار آمریکا در تهران پایتخت ایران بود، مجله جغرافیایی ملی از او تقاضا کرده بود عکس‌هایی از نقاط جالب توجه ایران بردارد. روزی بامدادان در سال ۱۹۲۴ با دوربین عکاسی خود به همراه دوستی موسوم به «بالوین سیمور» با درشکه‌ای عازم شد. در سرچاه مقدسی (منظور سقاخانه است) که بسیار مورد تکریم و پرستش‌ مردم مذهبی ایران بود توقف کردند.

موقعی که ایمبری دوربین خود را متوجه چاه کرد از طرف گروهی مورد حمله قرار گرفت. ایمبری را سخت زدند و همین که خواست با درشکه خود فرار کند او را دنبال کردند، سیمور را هم مانند او مورد ضرب قرار دادند و هر دو را بیمارستان بردند. جمعیت وارد بیمارستان شد و کار ایمبری را تمام کردند و سیمور نیز فرار کرد.

بی‌درنگ در اخبار جراید که از طرف خبرنگاران جراید انگلیس کنترل شده بود این طور توضیح دادند: حمله مزبور در نتیجه نفرت دائم التزائد نسبت به اروپایی‌ها بوده است و کوشش ایمبری در عکسبرداری از یک نقطه مقدس توهین به مذهب و باعث تسریع این حمله شده است.

لکن خبری در روزنامه نیویورک هرالدتریبون پاریس منتشر شد و از قول «هارولداسپنسر» که سال‌ها عامل مخفی انگلیس در خاورمیانه بوده است، بدین مضمون نقل شد که ماژور ایمبری در حقیقت از طرف گروهی به قتل رسیده است که آن گروه به دست سرمایه داران انگلیس و آمریکا به وجود آمده بود. سرمایه‌داران مزبور تصور کرده بودند که نفوذ ماژور ایمبری ممکن است اختیار معادن نفت ایران را از کمپانی«شل»(انگلیسی) به یک سندیکای آمریکایی که قسمت عمده آن در دست «سینکلر» می‌باشد منتقل نماید. این مساله ظاهر بود که قتل ماژور ایمبری تنها در نتیجه تعصب مذهبی نبوده است. چرا شهربانی ایران که کاملا مسلح و در محل واقعه حاضر بود ماژور ایمبری را حفظ نکرد؟

سال‌هاست مقامات رسمی ایران نسبت به آمریکایی‌ها حسن نظر داشتند و در آن موقع نیز یک مستشار مالی آمریکایی در خدمت دولت ایران بود. علاوه بر مراتب فوق کاشف به عمل آمد که سربازی ماژور ایمبری را به قتل رسانده بود و حال آنکه وظیفه سرباز دفاع از او بود.ونیز کشف شد که سیمور مصاحب ایمبری کارشناس حفر معادن نفت جنوب (منظور کارمند کمپانی نفت جنوب بوده است) که در یک نزاعی بین کارگران مداخله کرده بود، پس از آنکه دادگاه کنسولی آمریکا سیمور را به توقیف محکوم کرده بود او را به قید التزام آزاد کرده بودند. تا این اندازه بوی نفت از واقعه قتل ماژور ایمبری به مشام می‌رسد.»

یادداشت سفارت ترکیه

«حضرت اشرف سردار سپه رییس‌الوزرا و وزیر جنگ دولت شاهنشاهی ایران سفیر کبیر ترکیه با سمت(شیخ‌السفرایی) هیات نمایندگان سیاسی مامور دربار ایران به نام سفیر افغانستان- آلمان- شوروی- فرانسه- شارژدافر انگلیس- بلژیک- ایتالیا- مایل است نفرت خود و همکارانش را که در اثر سوءقصد غدارانه‌ای که منجر به هلاکت ماژور روبرت ایمبری کنسول دول متحده آمریکا و جراحت سهمناک مسیو سیمور تبعه دیگر آمریکا حاصل شده است اظهار بدارد.این سوءقصد در وسط روز در شهر تهران به وقوع پیوسته و مداخله ضعیف قوای تامینیه کاملا بلااثر مانده و از عواقب سوء آن نتوانستند جلوگیری نمایند. ابدا بر اضافه یا تفرقه جماعت و یک تیر تفنگ هم نینداخته‌اند و بالاخره پس از آنکه مجروحین بدبخت را به مریضخانه رسمی نظمیه تهران می‌رسانند نمایندگان قوای عمومیه نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند از ورود جمعیت به عمارت مریضخانه ممانعت نمایند و جمعیت در آنجا اهانات جدیده مرتکب شدند.بنابراین شک نیست که یک وضعیت خطرناکی وجود دارد که هیات مامورین سیاسی خود را مجبور دیدند در مقابل وضعیات مزبور شدیدا در مقام اعتراض برآیند.نظر به مراتب فوق‌الذکر، هیات نمایندگان سیاسی توجه جدی اولیای دولت شاهنشاهی ایران را جدا به لزوم اتخاذ فوری ووسایل موثر برای استقرار نظم و امنیت اتباع خارجه در ایران و همچنین اقلیت‌های مذهبی که به تحریکات متعصبانه تهدید شده‌اند معطوف می‌نمایند.از حضرت اشرف متمنی است احترامات فائقه را بپذیرید.»

سفیر کبیر ترکیه- محیی‌الدین جواب یادداشت سفارت ترکیه

بلافاصله پس از وصول یادداشت اعتراضیه سفارت ترکیه از طرف نمایندگان سیاسی مقیم دربار ایران،‌ دولت جلسه فوق‌العاده خود را تشکیل داد و مدتی در اطراف آن بحث نمود، بالاخره جواب ملایمی مبنی بر تعقیب جدی موسسین و محرکین و مجازات آنها تهیه کرده به سفارت ترکیه ارسال داشت. سفیر ترکیه در روز دوم مرداد ۱۳۰۳ کلیه نمایندگان سیاسی و دیپلماتیک مقیم دربار ایران را به سفارت ترکیه دعوت نموده و جواب دولت ایران را مطرح مذاکره قرار داد. در این جلسه سفیر دولت شوروی پیشنهاد کرد که چون جواب دولت ایران و اقداماتش در تعقیب قضیه امیدبخش است از طرف هیات سفرای مقیم دربار ایران به دولت جواب داده شود که تعقیب قضیه امیدبخش می‌باشد و منتظر نتیجه اقدامات بعدی دولت ایران می‌باشیم.

قاتلین ماژور ایمبری

پس از قتل ماژور ایمبری و اعتراض سفیر ترکیه(شیخ‌السفرا) دولت مجبور بود در پیدا نمودن محرکین قتل ظاهرا هم شده تحقیقاتی نموده مسببین آن را مجازات نماید. عده‌ای گرفتار شدند، حکومت نظامی و شهربانی بنای بگیر و ببند را گذاشتند، اشخاص مختلفی گرفتار شده که ضمن آنها چند نفری هم گویا در قضیه جرح و قتل ماژور ایمبری دخالت داشتند مامورین تحقیقات و رسیدگی ضمن تحقیق به کمپانی نفت جنوب نیز سوءظن حاصل کرده و موضوع را ساده تلقی نمی‌نمودند. بنابراین در اطراف کارکنان کمپانی نفت شروع به تحقیقات کردند. مصطفی فاتح که بیش از سایرین مورد سوءظن و در بین جمعیت هم دیده شده بود و یکی از مستخدمین کمپانی نفت به شمار می‌رفت، تحت بازداشت و تعقیب درآمد. از تحقیقاتی که از فاتح به عمل آمده هیچ گونه اطلاعی در دست نیست و معلوم نشد که آیا مشارالیه در قضایا دخالت داشته یا نداشته یا بر اثر چه چیز پس از چند روز توقیف او را آزاد کردند.نسبت به سایرین که تحت تعقیب درآمده بودند عده‌ای که ظاهرا در قضیه ضرب و جرح و بالاخره قتل دخالت داشتند محکمه نظامی تشکیل داده دو سه نفری را که یکی از آنها سرباز بود بدون گناه محکوم به اعدام کردند.به طوری که از پرونده تنظیم شده استنباط می‌شود و با اطلاعاتی که در این زمینه از خارج کسب شده جریان استنطاق سه نفری که متهم به قتل ماژور ایمبری بوده‌اند، بدین طریق بوده: در جلسه اول استنطاق که هیچ نوع فشار و اذیت و آزاری برای گرفتن اقرار از متهمین به کار نرفته است. صورت استنطاق کاملا عادی و متهمین هم کاملا قتل ماژور ایمبری را انکار کرده‌اند. ولی در جلسات بعدی که رییس شعبه آگاهی متوسل به اذیت و آزار‌های سخت گردیده و حتی برای گرفتن اقرار دستبند و اذیت‌های شدید دیگری نموده متهمین بیچاره برای رهایی از آن همه صدمه اقرار به قتل کرده‌اند و مخصوصا یکی از متهمین را که گویا نگهبان درب بیمارستان شهربانی بوده در استنطاق بدوی با دلایل برائت خود را با ثبات می‌رساند ولی در جلسه بعدی که گویا او را شکنجه‌ای سخت کرده‌بودند بیچاره برای رهایی از آن همه صدمه اقرار به قتل کرده است.در صورتی که پس از معاینه جسد مقتول جای چند زخم شمشیر بر بدن مقتول بوده که همان زخم‌ها هم کار او را تمام کرده بود و اگر قاعدتا می‌خواستند قاتلین حقیقی را به دست آورند بایستی کسانی را که استعمال شمشیر کرده و از نظامیان بودند دستگیر نمایند و بین این سه نفری که محکوم به قتل شدند هیچ یک به آن سلاحی که جای زخم ‌آن بر بدن مقتول بوده مجهز نبودند. یکی دیگر از متهمین را که معروف به سیدلب شکری بوده به جرم اینکه پس از اینکه ایمبری کارش تمام شده با چهارپایه چوبی بر سر مقتول زده محکوم به اعدامش کردند.در صورتی که اگر می‌خواستند قاتلین حقیقی را به دست آورند راه تحقیقات و تشکیل پرونده در شهربانی بایستی غیر از آن باشد که بعدا تنظیم یافته است. خلاصه مطالعه این پرونده بی‌نهایت مورد اهمیت است و اگر دقیقا در این پرونده رسیدگی شود کاملا معلوم خواهد شد که جریان بازرسی و تحقیقات و حکم اعدام سه نفر بی‌گناه از چه قرار بوده است. مخصوصا که نسبت به تمام متهمین یکسان رفتار نشده، فاتح را سه چهار روز محترمانه در اطاق یکی از روسای آگاهی زندانی می‌نمایند ولی نسبت به سایرین متوسل به آزارهای شدید برای گرفتن اقرار شده‌اند.

دولت از قتل ماژورایمبری استفاده کرد

به طوری که دیدیم به محض اینکه ماژور ایمبری مقتول شد دولت اعلان حکومت نظامی کرده نسبت به مخالفان خود بنای سختگیری را گذاشت. عده‌ای از اشخاص موثر که با اقلیت رفت و آمد داشتند تحت‌نظر و تحت‌توقیف درآمدند؛ جرائد اکثریت واقعه قتل را به اقلیت نسبت داده بنای حملات را به مدرس و سایرین گذاشتند؛ مدرس مجبور شد در جلسه‌ای که راجع به قتل ماژور ایمبری اظهار تاسف می‌شد در مجلس راجع به این موضوع اظهاراتی بنماید و خود را مبری معرفی کند که اینک صورتجلسه مذاکرات مجلس راجع به قتل ماژور ایمبری در زیر ذکر می‌شود:

در مجلس

رییس - قبل از اینکه داخل دستور شویم چند کلمه عرض خدمت آقایان داشتم. البته از قضیه فاجعه روز جمعه و قتل قنسول ناکام آمریکا همه مطلع هستند و لازم نیست توضیح واضحی کرده و عرض کنم از این قضیه بهت‌آور متالم و متاثریم (عموم نمایندگان صحیح است) بلکه می‌توانم عرض کنم تمام ملت ایران از این واقعه مولمه متاثر هستند و خبر این واقعه را با کمال تنفر و خشم و غضب تلقی خواهند کرد (نمایندگان صحیح است)، برای اینکه ما یک ملت غریب و میهمان‌نوازی هستیم که هیچ نوع حسیات سوئی نسبت به خارجی‌ها نداریم و همیشه آنها را با یک آغوش باز پذیرفته‌ایم مخصوصا آنهایی که می‌توانسته یک درس‌هایی به ما یاد بدهند و در طریق تعالی و ترقی به ما کمک بکنند، غرض از عرض بنده این بود که هر کس در چنین موقعی یک تکلیفی دارد و البته باید به تکلیف خودش عمل کند، دولت تکلیفش این است که جدا این امر را تعقیب کند و مرتکبش را به دست آورده مجازات نمایند (نمایندگان صحیح است)، ما هم به نوبت خودمان به نام انسانیت و به نام حفظ شئون ملی و به نام حفظ نام نیک ایران باید کمک‌ها و معاونت‌هایی بکنیم که این لکه سرخی که در تاریخ ما پیدا شده است زایل شود و اگر اثرات سوئی برخلاف واقع و حقیقت واقع شده به زودی مرتفع شود (نمایندگان صحیح است).

پس از بیانات رییس مجلس وزیر خارجه (فروغی) چنین اظهار کرد:بیانات شافی و وافی که آقای رییس محترم مجلس شورای ملی راجع به تاسف و تالم از وقوع واقعه روز جمعه فرمودند هیات دولت را مستغنی می‌کند از اینکه در اظهار تاسف و تالم واقعه شرح و بسطی بدهد، بیانات ایشان البته احساسات کلیه ملت ایران است (نمایندگان صحیح است) و حاجت نیست به اینکه عرض کنم هیات دولت کاملا و تماما با این احساسات همراه است و واقعه روز جمعه را یکی از بزرگ‌ترین ضرباتی به قلب ایران وارد آمده تلقی می‌کند، زیرا همان طوری که آقای رییس فرمودند ملت ایران همیشه ملت میهمان‌نوازی بوده است.