بخش آخر نوشته‌ای که در آن موضوع استیضاح رضاخان ناکام ماند را می‌خوانید. نایب چلویی سیلی محکمی به صورت مدرس زد، سایرین نیز ضربانی به حائری‌زاده و کازرونی وارد ساختند، مخصوصا که یک ضربه شدیدی با چوب به دست کازرونی وارد آمده بود، عمامه حائری‌زاده را نیز به یغما بردند. ولی حائری‌زاده به خانه داور پناه برده در را به روی خود می‌بندد، دیری نگذشت که در این گیرو دار اهالی سرچشمه و خیابان نظامیه جمع شده و به اشرار حمله نمودند، زد و خورد بین دو دسته در گرفت و جنجال غریبی برپا گردید؛ بالاخره همین که اشرار عاقبت کار را وخیم دیده تحمل مقاومت نیاورند و فرار را بر قرار ترجیح دادند، مردم مدرس و کازرونی و حائری‌زاده را با حال اجتماع مشایعت کرده هر یک از آنها را به منزلشان رسانیدند. از این سه نفر فقط میرزا علی کازرونی که ضربات وارده به او خیلی شدید بود بستری شد، ولی ضمن‌نامه‌ای که رییس مجلس نوشت علت عدم‌حضور خود را در جلسه توضیح داده در خاتمه آن متذکر شده بود که چنانچه استیضاح صورت بگیرد او حاضر خواهد بود که با «برانکارد» به مجلس بیاید و در موقع اخذ رای شرکت کند و ورقه کبود خود را بدهد.

بعد از ظهر نمایندگان اکثریت و اقلیت به مجلس حاضر شدند، زنگ جلسه علنی آنها را برای تشکیل جلسه دعوت نمود. مدرس و سایر افراد اقلیت در اطاق فراکسیون اقلیت مانده در جلسه شرکت نکردند و در اطراف واقعات روز و پیشامدهایی که شده بود به شور پرداختند و چون از قیافه مجلس و جمعیتی که در صحن و فضای پارلمان گرد آمده بودند پیدا بود که اگر استیضاح بخواهد صورت عمل بگیرد حوادث دیگری را ممکن است از پی داشته باشد؛ بنابراین هیچ گونه تامینی برای شرکت در جلسه نخواهند داشت و از طرفی با آن وضعی که مجلس به خود گرفته بود و با آن همه اشخاص مختلفی که در لژهای تماشاچی نشسته بودند برای اقلیت حدس موفقیت زده نمی‌شد و همچنین در اطراف این مسائل مذاکراتی در فراکسیون اقلیت جریان داشت. جلسه هم تشکیل شده بود؛ هیات دولت هم در مجلس حاضر بود و چون از افراد اقلیت هیچ کس در مجلس نبود دوستان اقلیت به وسیله یادداشت فراکسیون اقلیت را برای حضور در جلسه دعوت می‌نمودند. جلسه اقلیت طولانی شد و بالاخره یک ساعت به غروب مانده اقلیت تصمیم گرفت که از شرکت در جلسه خودداری نماید، ولی فقط مدرس ملک‌الشعرا بهار را به جلسه فرستاد که در آنجا جریان را به اطلاع مجلسیان برساند و ضمنا بگوید چون اقلیت آزادی نطق و بیان ندارد و همچنین چون دولت که قاعدتا باید ضامن آزادی و امنیت مردم باشد خود دست به اقداماتی زده و افراد اقلیت از این حیث تامین ندارند، با چنین وصفی استیضاح چگونه صورت خواهد گرفت و مجلس برای استیضاح چه تکلیفی معین خواهد کرد؟ به همین نظر فقط ملک‌الشعرا به جلسه حاضر شد که اینک جریان این صورت جلسه عینا در زیر نقل می‌شود و ضمنا اضافه می‌نماید که نقل این قبیل صورت مذاکرات مجلس معرف روحیه وکلایی بوده است که از سردار سپه پشتیبانی می‌نموده و همین صورت جلسات است که به آیندگان درس عبرت می‌دهد که در محکمه تاریخ مرور زمان هیچ گونه در قضاوت و رای قضات محکمه تاثیری نخواهد داشت و اگر اشخاص به غلط یا صحیح خود را آزادیخواه و طرف را به عکس معرفی نمایند تشخیص آن برای خوانندگان تاریخ کاملا آسان بوده و به روحیات بازیگران موجدین تاریخ پی می‌برند.

صورت‌جلسه هفدهم اسد ۱۳۰۳

بالاخره هر چه بود جلسه یک ساعت به غروب مانده به ریاست موتمن‌الملک تشکیل یافت. رییس دولت و وزراء حضور یافتند.

رییس - دستور امروز چنانچه گفته شد استیضاح است، چند نفر از آقایان وکلا از آقای رییس‌الوزرا استیضاح کرده‌اند.

رییس - آقای حائری‌زاده بفرمایند (گفته شد غایب است) بعد از ایشان آقای عراقی بفرمایند (گفته شد غایب است) آقای ملک‌الشعرا بفرمایند.

ملک‌الشعراء - خیلی متاسف هستم که ماموریتی را که آقایان نمایندگان اقلیت در موضوع استیضاح به بنده داده‌اند به عرض آقایان نمایندگان برسانم، زیرا هیچ حاضر نبودم این قضایا اتفاق بیفتد که بنده این ماموریت را قبول کنم.