تاریخ ایران
استیضاح ناتمام رضاخان
حسین مکی از جمله سیاستمدارانی است که دوران سلطنت رضاشاه را تجربه کرده و در سالهای پس از ۱۳۲۰ نیز در جریان مبارزات سیاسی بوده است.
آیتالله مدرس در کنار چند تن از نمایندگان مجلس
حسین مکی از جمله سیاستمدارانی است که دوران سلطنت رضاشاه را تجربه کرده و در سالهای پس از ۱۳۲۰ نیز در جریان مبارزات سیاسی بوده است. او که یکی از هواداران و همراهان دکتر مصدق بود و در سالهای اوایل دهه ۱۳۳۰ در کانون مباحث و مجادلههای سیاسی بود، کتابی تحت عنوان تاریخ ۲۰ ساله ایران دارد. وی در این کتاب رویدادهای مربوط به تشکیل سلسله پهلوی را از زوایای گوناگون تشریح کرده است. بخشی از کتاب یاد شده مربوط به استیضاح رضاخان در زمان نخستوزیریاش است که از مشروح مذاکرات مجلس اخذ شده است. نوشته او را در چند بخش میخوانید:
از جلسه دوم اسد ۱۳۰۳ اقلیت هیچ نتیجهای نتوانست بگیرد و مردم بیچاره همچنان در توقیف و تبعید بودند. فشارهای دیگری هم به افراد اقلیت و طرفداران آنها وارد میآمد. از هر طرف عرصه بر مدرس و رفقای او تنگ شد در مجلس هم که نمیگذارند آنها آزادانه هر چه را میبایستی بگویند گفته شود و علل فشارهای بیمورد را بیان نمایند.
تنها چیزی که همواره سردار سپه از آن میترسد یکی انتقاد در جراید بود و دیگر انتقاد در مجلس، جراید اقلیت را که یک باره توقیف و از نیش قلم آنها راحت شده بود در مجلس هم که هر وقت میخواستند انتقاد یا حمله شدیدی به او نمایند طرفدارانش با جار و جنجال نمیگذاشتند اقلیت حرفهای خود را بزند.
بالاخره اقلیت تصمیم به استیضاح گرفت، زیرا در استیضاح اقلیت میتوانست هر چه در دل دارد بگوید و چون دسته بیطرف هم در مجلس با افکار اقلیت موافق بودند ممکن بود قضیه، صورت دیگری پیدا نماید و تا اندازهای از قدرت سردار سپه گرفته شود یا اینکه لااقل مردم بیچاره را که در زندان بودند آزاد نمایند و از فشار بیحد دولت بر اقلیت و منتسبین آنها کاسته شود.
این بود که تصمیم خود را عملی و روز هفتم برج مدرس اجازه گرفته پشت تریبون رفت و به شرح ذیل دولت سردار سپه را استیضاح کرد.
نطق مدرس
نقل از صورت مذاکرات مشروح مجلس مورخه ۷ اسد ۱۳۰۳ برابر ۲۶ ذیحجه ۱۳۴۲
رییس - آقای مدرس اجاره خواستهاند مطلبی را اظهار کنند.
مدرس - مطلبی را که میخواهم به عرض آقایان برسانم این است که در حقیقت از روز انعقاد مجلس شورای ملی هر روز یا هر ماه (مبالغه نشود) یک وصفیات و یک رنگهایی مختلفی برای ماها اتفاق افتاده که در حقیقت حالا خوب بوده یا بد؟ در نتیجهاش یک زحمتهایی هم برای دولت هم برای مجلس و هم برای مردم تولید شد که نتوانستیم درست آن خدمتی که در این چند ماه بایستی کرده باشیم به عقیده من آن خدمت را به خوبی انجام داده باشیم، حالا این رنگهای بشاش چه بوده؟ صلاح بود؟ فساد بود؟ خوب بود؟ بد بود؟ داخل در آن مذاکرات نمیشوم همین قدر رنگهای عجیب و غریب بیسابقهای بوده که ما فکرش را نکرده بودیم تا رنگ اخیر که مساله حکومت نظامی بود و مساله حکومت نظامی را به عقیده من قانون شامل نمیشد یا باید از مجلس اجازه گرفت یا صلاح نبود هر چه بوده با این صدماتی که به مردم وارد میآید که مشهور تمام مردم و تمام دنیا هست خوب نیست یا اینکه صلاح نیست ماها مخالف بودیم و مخالف هم هستیم و بعضی رفقا چون میل نداشتند این مساله در مجلس مذاکره شود که بنده هم یک جا از آنها بودم خواستم در خارج مجلس یک کمیسیونی از عقلا این مساله را حل بفرمایند. در کمیسیون هم آقایان مشیرالدوله و مستوفیالممالک و سایر وجوه تشریف داشتند که نخواستم این مساله زیاد در مجلس مذاکره شود، بلکه در خارج مجلس در آن کمیسیون حل شود. اگرچه بنده خودم عضو کمیسیون نبودم که کاملا مذاکرات آن را بفهمم، ولی کیف کان مقصود ما این بود که بلکه این مساله در خارج مجلس حل شود و در مجلس خلاف نزاکتی صحبت نشود. متاسفانه این هم نشد و بالاخره منتهی به این شد که بعضی آقایان رفقا مجبور شدند به جهت بیان وضعیت ناگوار در مجلس صحبتی بدارند.
آقای ملکالشعراء صحبت نمودند، آقای حایری زاده اظهاراتی فرمودند، البته حفظ شئون و مراتب مجلس بر هر چیز مقدم است. آقای رییس هم به مقتضای وظیفه خودشان که موجب شکر است البته باید حفظ نظم و حفظ نظامنامه را بکنند که وضعیات مجلس محفوظ باشد، لهذا اگر بنا شود همه روزه بنده یا یکی از آقایان بخواهیم از ناگواری وضعیات و عملیاتی که میشود و رفتارهایی که بنده عقیدهام این است که در سیصد چهار صد سال استبداد هم سابقه نداشته است و اگر بود در تاریخ هم خوانده میشد که فلان بچه هفت ساله را حبس کنند یا فلان زن را کتک بزنند و نبایست همه روزه در مجلس که ابهت و جلالتش لازم است و باید وضعیاتش خیلی وضعیات نیکو باشد و بعضی اوقات هم ملاحظه میشود که آقای رییس مجاهدت فوقالعاده میفرمایند که این مساله محفوظ بماند ما هم عقیده نداریم که هر روز یک ذکری بشود که سوء بیانی باشد، گمان میکنم سایر آقایان هم مایل نباشند و من فکر میکنم که این نحو بیانی که چند روز قبل شد کانه همه آقایان میل نداشتند این نحو بیان بشود، حتی من که ملتفت نشدم کدام یک از آقایان بودند گویا شاهزاده سلیمان میرزا بودند که فرمودند از آنجایی که نمیشود سکوت کرد از این وضعیات از آن طرف هم باید ابهت وجلالت و نزاکت در مجلس شورای ملی محفوظ باشد، بنده عرض میکنم وضعیت ناگوار است سکوت هم نمیشود کرد. لذا اجابت کردیم دعوت دعوتکننده را و این ورقه استیضاح را تقدیم میدارم.
نجات- استیضاح هیچوقت سابقه نداشت که با ذکر مقدمه باشد.
مدرس- این کلمه را هم اجازه میخواهم عرض کنم فقط استیضاح من از حیث بودن سردار سپه در راس سیاست و الا از حیث وزارت جنگی ایشان اگر تربیتی بشود که وزیر جنگ باشند بنده هم طرفدار ایشان میباشم و همیشه هم طرفدار بودهام و خواهم بود.
(استیضاح نامه به شرح زیر قرائت شد)
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
اینجانبان راجع به مواد ذیل از آقای رییس الوزراء استیضاح مینماییم:
۱- سوءسیاست نسبت به داخله و خارجه.
۲- قیام و اقدام بر ضد قانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین به مجلس شورای ملی.
۳- تحویل ندادن اموال مقصرین و غیره به خزانه دولت.
حایریزاده- عراقی- کازرونی- مدرس- اخگر- ملکالشعراء- سید حسن زعیم.
رییس- به موجب ماده ۴۴ نظامنامه باید به دولت اجازه داده شود تشریف بیاورند تا روز استیضاح معین شود.
آقای سلیمان میرزا(اجازه).
سلیمان میرزا- اینکه آقای مدرس فرمودند بنده این دعوت را کردهام خواستم مختصرا توضیح بدهم که ایشان آن روز در ضمن مذاکرات فرمودند دولت اکثریت ندارد بنده عرض کردم نظام نامه داخلی تکلیف این کار را معین کرده آقایان مخالفین دولت وقتی که یقین دارند دولت اکثریت ندارد میتوانند استیضاح بکنند و در حقیقت یک ماده نظامنامه داخلی را برای ایشان خواندم.
انعکاس استیضاح در خارج
و در جراید طرفدار دولت
مدرس ورقه استیضاح خود را به کیفیتی که دیدیم در مجلس علنی قرائت کرد. خبر آن هم در جراید منتشر شد. مخالفین سردار سپه قلبا از این پیشآمد خشنود و راضی بودند و تصور میکردند بر اثر استیضاح دولت سردار سپه ساقط خواهد شد.ولی جراید طرفدار دولت از عمل اقلیت سخت متغیر گردیده بنای حملات شدید را به مدرس و اقلیت گذاشتند.منجمله روزنامه ستاره ایران در شماره ششم سال دهم مورخه ۲۷ ذیحجه الحرام ۱۳۴۲ برابر هشتم اسد ۱۳۰۳ در زیر عنوان «استیضاح-افتضاح» خطاب به مدرس در هفت ستون از صفحه اول و صفحه بعد آن را اختصاص به این موضوع داده حملات شدیدی به مدرس و اقلیت کرده در ضمن سردار سپه را ستوده بود، سایر جراید طرفدار دولت نیز هر یک به سهم خود و بنا به اشاره ارباب خود در این زمینه قلمفرسایی کرده حملات شدید به مدرس و اقلیت کرده بودند و این موضوع همچنان ادامه داشت تا اینکه استیضاح به کیفیتی که خواهیم دید صورت نمیگیرد. منظور این است که خوانندگان متوجه گردند که اقلیت اگر میخواست از حقوق قانونی خود هم استفاده نماید جراید طرفدار دولت آنها را به باد ناسزا گویی میگرفتند، ولی با این وصف اقلیت به مبارزه خود ادامه میداده است.
ارسال نظر