آنچه می‌خوانید بخش دیگری از گزارش ماموران کمپانی هند شرقی از ایران است که در کتاب فروپاشی قاجار و برآمدن پهلوی درج شده است. میرزاکوچک‌خان برای صلح و آشتی با حکومت مرکزی کوچک‌ترین گذشتی از خود نشان نمی‌دهد. وی بار دیگر با لاف و گزاف گیلان را یک جمهوری اعلام کرده است. رضاخان نیز با اینکه به روتشتین قول دو هفته مهلت جهت برقراری صلح داده، بار دیگر تصمیم به حمله گرفته است. نقشه رضاخان این است که با سه ستون نظامی به رشت حمله کند.

پیشتاز این ستون‌ها در حال حاضر در لاهیجان، جوبن و محلی در پنج میلی‌جنوب ماسوله مستقر شده‌اند. ظاهرا اشغال رشت و انزلی و گشودن راه قزوین به انزلی کار دشواری نیست، ولی اگر میرزا کوچک‌خان به جنگل پناه ببرد و به تاکتیک جنگ وگریز متوسل شود محاصره او کار آسانی نخواهد بود.

متن اعلامیه ۱۵ اوت کوچک‌خان که به امضای خود او و چهار نفر از سران کمیته انقلاب ایران صادر شده است به شرح زیر است:

«اطلاع یافتم که احسان‌الله خان در ۱۸ اوت با ۲۰۰ نفر از یارانش با کشتی از انزلی به دارکلا واقع در سی و دو میلی شرق انزلی رفته بود تا از سمت شمال به نیروهای دولتی حمله‌ور شود. در این نقل‌وانتقال یک افسر روس ارمنی به نام سولاک ترورگانوف که به زبان روسی تسلط کامل دارد همراه احسان‌الله خان بوده است. میرزاکوچک‌خان که از اقدامات خودسرانه احسان‌الله خان ناراضی است طی نامه‌ای وی را از تعقیب نقشه‌اش منع کرده است.»

شعبه اداره تجارت خارجی شوروی در انزلی افتتاح شده است. اداره تجارت خارجی تاکنون در مشهدسر، بندرگز، آستارا، نیشابور و بجنورد شعبی دایر کرده است.

مازندران آرام است و تاکنون گزارشی از درگیری بین نیروهای دولتی و شورشیان ارسال نشده است.

گزارش رسیده حاکی است که در ۱۶ اوت کشتی گورچاکف با بار شکر، نفت چراغ، دام و طلا وارد مشهدسر شده است.

کشتی روسی تامارا در ۲۴ اوت با بار لباس و سایر منسوجات وارد بندرگز شد.

یک اعلان دیگر میرزا به شرح زیر بود:

«کمیته انقلاب ایران از تاریخ تشکیل و افتتاح خود تا امروز به حل و تصفیه قضایای عمده اساسی مشغول بوده و به این جهت اصلاحات و تنظیمات دوایر داخلی به عهده تعویق افتاد، در صورتی که نظر کمیته انقلاب نه تنها استقرار آزادی و مبارزه با شاه و شاه‌پرستان و دشمنان انقلاب است، بلکه در همه حال تهیه آسایش عامه را وجهه همت و مراقبت خود ساخته.

الحال برای اینکه به انتظارات جماعت خاتمه داده و آنها را مطمئن نماید که کمیته در آتیه هم خود را مصروف راحت عامه خواهد نمود شروع به اصلاحات و تنظیمات نموده و برای اینکه امورات اداری حسن جریان بوده و در حدود افراط و تفریط و عدم صحت سیر نکند و مجالی برای اشخاص منفعت‌پرست و هرج و مرج طلب باقی نماند دوایر مملکتی را بر پنج پست تقسیم کرده و هر یک از اعضای کمیته لزوما یک پست را عهده‌دار شدند:

مالیه به ضمیمه فواید عامه

خارجه به ضمیمه تجارت، ‌پست و تلگراف و تلفون

جنگ

داخله

قضایی به ضمیمه معارف

اکنون مطابق این اعلان تشکیل حکومت جمهوری شوروی را به قرار ذیل بشارت می‌دهد:

میرزا کوچک‌خان

حیدر عمواوغلی

خالوقربان

میرزا محمدی

سرخوش

سرکمیسر و کمیسر مالیه

کمیسر خارجه

کمیسر جنگ

کمیسر داخله

کمیسر قضایی

و با امیدواری کامل به فضل خدای متعال عن‌قریب آسایش و رفاه عامه در تحت مراقبت تامه و اهتمام کافی حکومت جمهوری شوروی تهیه شده و تشکیل ادارات شوروی به طور رضایت‌بخش انجام خواهد شد.

کمیته انقلاب ایران»

وقایع هفته پیش از ۸ شهریور ۱۳۰۰ تهران

سعدالدوله از شاه نامه‌ای دریافت کرده که در آن از کمک‌های وی به نیروهای دولتی قدردانی به عمل آمده و بر اعمال گذشته‌اش قلم عفو کشیده شده است. شاه در نامه خویش از سعدالدوله دعوت کرده است که به تهران سفر کند.

جمال بیگ که به استخدام دیویزیون قزاق درآمده است با دموکرات‌های قزوین روابط نزدیکی دارد و با سید علی مدیر روزنامه رعد قزوین و رییس کمیته دموکرات قزوین دوستی بسیار صمیمانه‌ای برقرار کرده است.

رضاخان تصمیم به ادغام ژاندارمری در دیویزیون قزاق گرفته است. وی پس از انتقال ژاندارمری از وزارت کشور به وزارت جنگ می‌خواهد نیروی پلیس را هم تحت کنترل خود بگیرد. این امر باعث ناراحتی شدید رییس سوئدی پلیس شده است. او که سال‌ها فرماندهی نیروی پلیس را به عهده داشته است گفت تصمیم دارد در پایان سال جاری از سمت خویش استعفا دهد چون کار کردن زیر دست حکومت فعلی ایران غیرممکن است.

رضاخان پس از مخالفت کلنل محمدتقی خان با شرایط پیشنهادی حکومت مرکزی در حال تدارک یک نیروی چهار هزار نفری جهت اعزام به خراسان است. کلنل گلروپ که ماموریتش با شکست مواجه شده به تهران بازگشته است.

رضاخان مایل به دخالت مستقیم در مساله خراسان و شورش افسران ژاندارمری نیست. او فعلا در اندیشه پایان بخشیدن به غائله میرزا کوچک‌خان است.

رضاخان به کلنل محمدتقی خان همانند یک رقیب می‌نگرد و نگران آن است که مقامات انگلیسی از طریق اعزام دسته‌هایی از نیروهای پلیس جنوب به خراسان به تقویت موضع محمدتقی خان بپردازند. رضاخان از این که بلشیویک‌های محلی با سر و صدای

زیادی به حمایت از کلنل برخاسته‌اند بسیار راضی به نظر می‌رسد، ‌زیرا می‌داند که تداوم این نوع تبلیغات در آخر کار موجب خواهد شد که بدبینی نه چندان آشکار انگلیسی‌ها نسبت به اقدامات کلنل در آینده به ضدیت علنی آنان به افسران ژاندارمری خراسان منجر شود.