نگاه- ایران در ورطه سیاست بینالملل-۸
پوندهای انگلیسی برای طرفداران وثوقالدوله
هندیها با حفظ موقعیت بریتانیا در ایران مخالفتی نداشتند، بلکه به این معترض بودند که مسوولان سیاست خارجی در لندن قادر به درک روحیه همبستگی ملی ایرانیان نیستند.
احمدشاه همراه با رجال ایرانی و خارجی
هندیها با حفظ موقعیت بریتانیا در ایران مخالفتی نداشتند، بلکه به این معترض بودند که مسوولان سیاست خارجی در لندن قادر به درک روحیه همبستگی ملی ایرانیان نیستند. سر همیلتون گرانت، دبیر امور خارجی حکومت هند در طول جنگ که اینک در مقام مشاور مسائل مربوط به برقراری صلح در لندن به سر میبرد، در اواسط دسامبر در جلسه «کمیته شرقی» که مسوول امور سرزمینهای عربی، قفقاز، ترکستان، افغانستان و ایران بود به تاکید خاطرنشان ساخت که بریتانیا باید افکار عمومی در ایران را نسبت به حفظ تمامیت ارضی آن کشور مطمئن سازد. او سپس یادآور شد که بهرغم «بیشخصیتی» بعضی از ایرانیان «نوعی وطنپرستی و ملیتخواهی عجیب و غریبی در میان آنان وجود دارد که نه میتوان آن را با پول خرید و نه میشود با ایجاد ترس و وحشت سرکوب کرد.» به اعتقاد گرانت دولت انگلستان برای اطمینان بخشیدن به ایرانیان از هیچ کاری نباید سرباز زند.
حکومت هند با تحتالحمایه کردن ایران مخالف بود و با رها کردن این کشور در هرج و مرج نیز نظر مساعدی نداشت. مقامات هندی معتقد بودند که بریتانیا برای جلب نظر مردم ایران باید پلیس جنوب را منحل سازد، قرارداد ۱۹۰۷ را لغو نماید و در قوانین گمرکی تجدیدنظر به عمل آورد.
توصیههایی که وزارت امور خارجه انگلیس اعتباری برای آن قائل نبود و همچنان دلنگران رواج افکار ناسیونالیستی در ایران بود و آن را با روحیه ناسیونالیستی آلمانها در روزگار پیش از جنگ بزرگ مقایسه میکرد.
کرزن به پشتیبانی بیچون و چرای وثوقالدوله و کاکس دل خوش داشت که در این موقع در مقام وزیر مختار موقت در تهران به سر میبرد. وثوقالدوله در ۱۹۱۸ با حمایت فعال بریتانیا به قدرت رسید. ماموران سفارت انگلیس برای به راه انداختن تظاهراتی ساختگی در حمایت از صدور فرمان نخست وزیری او بیست و پنج هزار پوند به این و آن پول داده بودند. هزینه کلان دستگاه حکومتش را سفارت انگلیس تامین میکرد. مخالفان داخلی انگلستان به رهبری حزب دموکرات که در زمان جنگ در هنگامه طرفداری از متفقین و متحدین باعث گسترش شور سیاسی در میان مردم شده بود، اینک انسجامی نداشت و در دو گروه تشکیکی و ضدتشکیکی دست به تبلیغات میزد؛ بنابراین شرایط برای طرح و تصویب یک قرارداد مناسب به نظر میرسید. در یازدهم ژانویه ۱۹۱۹ کرزن با ارسال تلگرامی برای کاکس نظریات خویش و تصمیم کمیته شرقی را به او اطلاع داد و اعلام داشت که امپراتوری بریتانیا آماده است تا تمامیت ارضی و استقلال ایران را تضمین کند، قرارداد ۱۹۰۷ را باطل سازد، در ایجاد نیروی نظامی متحدالشکل کمک نماید، مشاوران مالی و نظامی در اختیار ایران قرار دهد و در اولین فرصت نیروهای خود را از ایران خارج کند. کرزن تصور میکرد که این پیشنهادها از شدت مخالفت و بدبینی ایرانیان نسبت به انگلیس خواهد کاست.
کاکس براساس رهنمودهای کرزن چندین بار با وثوقالدوله و وزرای کابینهاش صارمالدوله و نصرتالدوله که ریاست مالیه و عدلیه را به عهده داشتند، دیدار و گفتوگو کرد. دو وزیری که خود و پدرانشان، یعنی ظلالسلطان و عبدالحسین، فرمانفرما از سرسپردگان و خانهزادان انگلیس در ایران بودند. در شرح فساد و جنایات ظلالسلطان که دو پنجم ایران را زیر سلطه داشت بسیار خواندهایم و در مورد عبدالحسین فرمانفرما جامهدار مظفرالدین میرزا که وکیلالرعایا (حاج شیخ محمدتقی) نماینده مردم همدان در مجلس اول در وصفش گفته بود: «اگر ایران را میان صد نفر قسمت کنیم، فرمانفرما بیش از همه دارد» همین بس که ماهی شش هزار تومان از سفارت انگلیس مزد جاسوسی میگرفت. در اسناد و مکاتبات وزارت امور خارجه انگلیس و سفارتخانه آن کشور در تهران از این سه تن تحت عنوان «تریوم ویراتوس» یاد شده است، قیاسی نامربوط به هیات حاکمه ثلاثه روم و امپراتوران سرشناسی چون قیصر، پومپیوس و کراسوس یا اوگوستوس و دو تن دیگر.
وثوقالدوله و دو وزیر یادشده بیش از هر موضوعی نگران هیات نمایندگی ایران در پاریس بودند. آنان به حق فکر میکردند که اگر اعضای هیات با نمایندگان و احتمالا سران دولتهای دیگر وارد گفتوگو شوند همه چیز از دست خواهد رفت؛ بهخصوص آنکه شاه ابنالوقت هم از آن گروه اعزامی حمایت میکرد و اجازه نداده بود که وثوقالدوله ریاست آن را به عهده گیرد.
در اوایل ۱۹۱۹ حکومت هند بار دیگر، ضمن تایید سیاست کاکس در مورد انجام اصلاحات مالی در ایران، از گسترش دامنه طرح مورد نظر او و مقامات وزارت امور خارجه اظهار ناخشنودی نمود. کاکس پیشنهاد کرده بود که نه تنها برای تنظیم بودجه و وزارتخانههای داخله، فواید عامه، فلاحت، عدلیه و معارف مشاورانی به ایران اعزام گردند، بلکه برای هر یک از ایالات هم مستشارانی تعیین شوند و فرمانده نظامی انگلیسی به منظور تاسیس ارتش متحدالشکل استقلال کامل داشته باشد. هندیان که براساس گزارش کنسولی نمایندگان خویش از آنچه که در ایران میگذشت اطلاع موثقی داشتند، اینک به خوبی میدانستند این طرح جامع و فراگیر حتی برای آنگلوفیلهای دوآتشهای چون اعضای «باند سه نفره» یعنی وثوقالدوله، نصرتالدوله و صارمالدوله هم قابل هضم نیست:
ما که میدانیم این افراد، یعنی وثوق و پسران ظلالسلطان و فرمانفرما محلی از اعراب ندارند و نماینده افکار عمومی ایرانیان نیستند. ما نباید در این ایام بحرانی، اشتباه برنامه پلیس جنوب را تکرار کنیم که تصویب آن از سوی وثوق باعث سقوط کابینهاش گردید و تایید او در کابینه بعدی تکذیب شد. از نظر حکومت هند تصویب طرح وزارت امور خارجه انگلیس پایان کار نبود.
این قرارداد به مشام مقامات انگلیسی در هند «طعم مصری» داشت. طعمی که پیشتر ذائقه انگلیسیان را تلخ کرده بود. کارشناسان امور ایران در دستگاه حاکمه هند معتقد بودند که به جای اعزام شبکهای از ماموران انگلیسی به ایران تنها یک مستشار باید به این کشور گسیل داشت و کلیه امور اجرایی را به دست کارگزاران ایرانی سپرد. کرزن، بیاعتنا به توصیههای حکومت هند، به دو دستاورد تازه خویش میاندیشید و دلشاد بود. نخست آنکه کنفرانس صلح رای به عدم حضور کشورهای بیطرف در اجلاس داد و در ضمن شاه که ظاهرا حامی هیات نمایندگی ایران در پاریس بود، سر به راه شد و به باند سه نفره پیوست.
آخرین شاه قاجار که از زمان بر تخت نشستن دست به احتکار گندم میزد و لقب فروشی میکرد و قصد داشت برای روز مبادا ثروت کلانی در خارج از کشورگرد آورد و از بریتانیا هم ماهانه مستمری میگرفت، در فوریه ۱۹۱۹ چون پدر و پدر بزرگش به فکر سفر به اروپا افتاد، سیاحتی که به پول و حمایت انگلیسیان احتیاج داشت. کاکس کوشید تا او را از این کار منصرف سازد، اما موفق نشد. کرزن هم با خرج شاه از کشور مخالف بود و فکر میکرد با آمدن او به پاریس و برقراری تماس با هیات نمایندگی ایران در کنفرانس، مشکلی بر مشکلات بریتانیا افزوده خواهد شد. کرزن به کاکس سفارش کرد که سفر شاه را به عقب بیاندازد و وثوقالدوله را وادار نماید که او بگوید در غیاب شاه قادر به انجام وظیفه نیست. این ترفند نیز شاه را قانع نکرد و در مقابل تهدید نمود که مانند دوران جنگ دست به کارشکنی و توطئهچینی خواهد زد.
ارسال نظر