وضعیت اقتصاد ایران در آستانه مشروطه چگونه بود؟

تلخیص از: علی طجوزی

انقلاب مشروطه ایران با آنکه صدو پنج سال از عمر آن گذشته است هنوز رخدادی مهم و تاثیرگذار در تاریخ ایران به شمار می‌رود. اینکه آنچه را که آن سال‌ها مشروطه خواهان جویایش بودند تا ایران را وارد عرصه نوین کنند و ایرانشهری برپا سازند درخور نام ایران وایرانیان بدان رسیده اند یا خیر، مجال دیگری می‌طلبد. اما آنچه در این نوشتار می خوانید گزارشی کوتاه از وضعیت اقتصاد ایران در آن دوران است.

مطالعه منابع موجود درباره وضعیت اقتصادی کشور در آن دوران نشان می دهد که اقتصاد کشور در شرف نابودی بود. وضع کشاورزی بسیار بد بود و اگر فعالیتی در این زمینه بود به سختی کفاف امور خود کشاورز را می‌داد . صنایع داخلی و کارگاهی هم در حال برچیده شدن بود چند کارخانه‌ای را هم که «امین‌السلطان» در این اواخر دایر کرده بود، از آنجا که یارای برابری با کالاهای مشابه خارجی را نداشت تقریبا به حال تعطیل در آمده بودند. تجار ایرانی، کالاهای ایرانی را توزیع و خرید و فروش نمی‌کردند و در عمل به صورت واسطه و دلال محصولات خارجی درآمده بودند. دراین هنگام وضع به صورتی شده بود که که تجار ایرانی خود را تحت حمایت سفارتخانه‌های خارجی در می‌آوردند تا از آسیب در امان باشند. از سوی دیگر بخش‌های بزرگی از تجارت پر سود روس‌ها با ایران توسط بازرگانان خود آنها انجام می‌گرفت و جایی برای تجار ایرانی باقی نمی‌گذاشت. دهقانان به بدترین وضعی امرار معاش می‌کردند. اغلب آنان همراه با صاحبان کارگاه‌ها و کارگرانی که در اثر رقابت خارجی و فقر عمومی مردم کارگاه‌هایشان به حال تعطیل درآمده بود جهت کار مزدوری در داخل و خارج به مهاجرت دست می‌زدند . در قرن سیزدهم که زمان ظهور عواملی چون رقابت امپراتوری‌ها، تجارت آزادو تکنولوژی جدید بود، اقتصاد ایران همانند سیاست آن بود. اقتصاد کشور در پی جنگ و از دست رفتن پاره‌ای از مناطق فقیرتر شد. از جمله پیامدهای این امر انعقاد موافقت‌نامه‌های تعرفه‌ای ویژه‌ای بود که صنعت داخلی را که از لحاظ اقتصادی کم بنیه و از حیث فنی عقب افتاده بود، در رقابت با محصولات ماشینی ارزان قیمت بی‌دفاع گذاشت، حاصل این فرآیند از دست دادن صادرات کالاهای ساخته شده، گرایش به سمت تولید فرآورده‌های کشاورزی تجاری، کاهش تولید مواد غذایی اصلی و افزایش عمومی واردات بود. در نتیجه تسلط سیاسی روسیه و انگلستان، تغییراتی در تجارت ایران رخ داد و تجارت با اروپا افزایش یافت. تعرفه‌های گمرکی متفاوت برای کالاهای مربوط به ملیت وارد کننده یا صادرکننده که طبق پیمان بازرگانی منعقده براساس پیمان ترکمانچای( ۱۸۲۸ م )معمول شده بودبرای تجار ایرانی زیان آور بود. به علاوه رقابت اروپائیان تاثیرات زیان‌آوری بر بسیاری از صنایع محلی به ویژه صنعت نساجی داشت. نمونه‌های متعددی از شکایات بازرگانان محلی علیه ورود کالاهای خارجی و نیز ورشکستگی‌هایی که نتیجه تغییر شرایط متغیر تجارت خارجی بود وجود دارد. رقابت خارجی فزاینده، عامل کمکی در رشد نارضایتی و احساس بی عدالتی بود و چون این رقابت نیز از غیر مسلمانان سرچشمه می‌گرفت، به عنوان تهدیدی برای شیوه زندگی اسلامی تلقی می‌شد .اعتراض مردم نیز از طریق علما ومجتهدین بیان می شد (ماجرای موسیو نوز یکی از این موارد بود).از سوی دیگرموانع داخلی رشد اقتصادی ایران در د وره قاجار به طور کلی ریشه در ویژگی‌های نظام اقتصادی سیاسی ایران در این دوره داشت. از مهم ترین موانع مذکور در رشد اقتصادی ایران می‌توان به نبود امنیت در کشور در دوران حکومت قاجار اشاره کرد و این نا امنی که جان و مال مردم تا کاروان‌ها، شهر‌ها و آبادی‌ها را تهدید می‌کرد ریشه در نبود دولت مرکزی قدرتمند داشت. به نحوی که در هر کوی و برزن، زورگیران به چپاول اموال مردم می‌پرداختند و در عمل از دست دولت مرکزی برای ایجاد امنیت کاری ساخته نبود. از دیگر عوامل باید به خصوصیات شیوه‌ تولید اشاره کرد . این شیوه تولید سبب توسعه نیافتن تقسیم کار اجتماعی میان کشاورزی و بازرگانی و صنعت شد. این روند باعث ناتوانی جامعه در جدا ساختن تولید شهری، روستایی و تمایز آنها از یکدیگر شد. اگر چه این چرخه بر اهمیت شهر‌ها می‌افزود اما مانع خویش‌فرمایی اجتماعات شهری به ویژه استقلال اصناف و تشکیل تشکل‌های صنفی مختلف و مستقل از دولت می‌شد. انجمن‌ها و اصناف موجود نیز در نگاه هیات حاکمه به مثابه ابزاری برای گردآوری مالیات‌ها و ساماندهی بیگاری به نفع حکومت بود. بدین ترتیب مازاد تولید جمع آوری شده و طبقات اجتماعی فرودست مورد استثمار واقع می‌شدند و این رویه مانع اساسی در راه ظهور سرمایه‌داری صنعتی از درون بازار‌های ایران می‌شد. این بی تدبیری و بی اهمیت بودن به شیوه‌ای اقتصادی دست دولت را خالی کرد ؛ آنها راه پر کردن خزانه را با دراز کردن دست جلوی دول خارجی به خصوص روسیه و انگلستان پیدا کردند. اما این راه نه تنها مشکل اقتصاد ایران را حل نکرد بلکه از آن پس مشکل عمده دیگری با نام قرضه خارجی را گریبانگیر اقتصاد کشور ساخت، به طوری که این روند تا سالیان متمادی پس از مشروطیت نیز ادامه یافت. معضل قرضه خارجی از آنجا حادتر می‌شد که منابع مطمئن ثروت و درآمد کشور از جمله گمرکات به عنوان ضمانت بازپرداخت وام‌های یاد شده در گروی روس و انگلیس گذارده شدند. در وضعیت نیمه استعماری- که از طریق نیم قرن کشاکش میان روسیه و انگلستان در ایران استقرار یافت- دو قدرت بزرگ روس و انگلیس بدون آن که سرزمین ایران را دوپاره کنند و مستقیما امورش را به دست گیرند، ایران را به عنوان منطقه حائل بین خود نگه داشتند و آن را به حوزه‌های نفوذ تقسیم نموده، برای تثبیت نفوذ با هم رقابت کردند. هدف از این نفوذ در وهله اول سیاسی و در مرحله دوم اقتصادی بود. اولین مرحله نفوذ با تحمیل کاپیتولاسیون در ترکمانچای شروع شد- اعطای حق قضاوت کنسولی به کشور خارجی که به تدریج بیش از یازده کشور اروپایی موفق به اخذ آن شدند، ضعف دولت مرکزی در تسلط بر امور اقتصادی و نیاز قدرت‌های بزرگ به بازارهای جدید و مواد خام، باعث ورود سرمایه‌داری و سرمایه‌داران غرب به ایران از راه‌های مختلف شد. دو چهره تمدن غرب، از یک سو با حمایت از نهادهای کهن و حفظ وضع موجود، ماندگاری استبداد کهن را به مدت بیش از پنجاه سال تداوم بخشید و برای اولین بار با زیر نفوذ قرار دادن اعیان و اشراف و دست زدن به تحریکات مداوم، وابستگی سیاسی به وجود ‌آورد، از سوی دیگر زمینه یک آگاهی دوم برای رهایی از نظام بسیط سلطانی در پایان قرن نوزدهم را فراهم ساخت.مهم‌ترین اشکال نفوذ اقتصادی روس و انگلیس عبارت بود از: اخذ امتیازهای متعدد؛ ورود تجار و تاسیس تجارت‌خانه‌های غربی؛ تاسیس بانک‌های خارجی و سرمایه‌گذاری در بخش صنایع. مهم‌ترین امتیازات روس عبارت بودند از: استفاده و تفتیش خطوط تلگراف شمال و شمال شرقی کشور؛ بهره‌برداری از شیلات دریای خزر؛ تاسیس بانک استقراضی؛ تاسیس شرکت بیمه حمل‌ونقل؛ چهار امتیاز برای احداث و بهره‌برداری راه انزلی- قزوین، راه قزوین-همدان و راه قزوین- تهران و لایروبی و بهره‌برداری از مرداب انزلی، احداث و بهره‌برداری راه شوسه و راه‌آهن در منطقه آذربایجان و احداث خط لوله انتقال نفت از انزلی به رشت. امتیازهای مهم انگلیس عبارتند بودند از: احداث خطوط تلگرافی میان تهران خانقین و تهران- بوشهر و تهران - بلوچستان و تهران- تبریز- جلفا و خط تلگرافی میان بنادر گوادر- جاسک- بندر عباس؛ امتیاز رویتر برای تاسیس بانک شاهنشاهی، استخراج معادن و نشر اسکناس؛ احداث راه و راه‌آهن در مناطق جنوب(راه‌های تهران-اهواز، بروجرد- اصفهان، تهران- قم، قم- اصفهان و خرمشهر- خرم‌آباد-بروجرد)؛ امتیاز اکتشاف و استخراج و بهره‌برداری از معادن نفت و موم طبیعی در ایران برای دارسی و احداث فانوس‌های دریایی در خلیج فارس. در هر صورت انقلابیون مشروطه‌خواه با هزاران آرزو و آمال از جان و مال خود گذشتند تا انقلاب را به پیروزی رساندند و مسرور از آغاز دورانی نوین برای ایران شدند، اما آنچه که آنها می‌خواستند نشد و کشور پس از انقلاب به مسیری غیر از آنچه قرار بود برود، هدایت شد و آنگونه که قرار بود بشود، نشد.

***

برخی منابع که در این گزارش از آنها استفاده شده است عبارتند از:۱- ایران در دوره سلطنت قاجار- علی اصغر شمیم، ۲- مقاومت شکننده- جان فوران ۳- اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی- محمدعلی همایون کاتوزیان ۴- موانع رشد سرمایه‌داری در ایران دوره قاجاریه، احمد اشرف ۵- قرض ایران و نتایج آن، مظفر شاهدی ۶- موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.