رجال- زنان و مردان نامدار ایران- ۸
امینالسلطان، نخستوزیری که ترور شد
در تاریخ معاصر ایران افرادی هستند که بهرغم نگاشته شدن کتاب و مقالات بسیار درباره آنها مرور دوباره رفتار و عملکرد آنها در هنگام تکیه بر کرسی صدارت و وزارتها خالی از لطف نیست؛ هر چند که بعضی از این افراد نه تنها منشا خیر و برکت برای ملت و مملکت نبودند، بلکه رفتار و کردار سیاسی آنان آثار سوئی بر زندگی معاصر و چه بسا نسل بعدی داشته است. با این حال به دلیل اینکه آنان سالهای سال دارای مناصب مختلف حکومتی بودهاند جزئی از تاریخ معاصر ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی) شدهاند. میرزاعلی اصغرخان اتابک که با القاب امینالملک، امینالسطان و اتابک اعظم نیز شناخته میشود، یکی از این رجال است.
آنچه در پی میآید گزیدهای از زندگی اتابک اعظم است که از کتاب «شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران» به قلم دکتر باقر پرهام برگرفته شده است.
***
میرزاعلی خان اصغرخان سومین نخستوزیر مشروطه پسر ابراهیم امینالسلطان که در دربار ناصرالدین شاه مقام وزارت داخله و دربار را داشت، سال ۱۲۷۴ قمری در تهران متولد شد. وی ادبیات فارسی، زبان عربی، ریاضیات، تفسیر، تاریخ و کلام اصول را نزد معلمین خصوصی آموخت. در سال ۱۲۸۸ در سن ۱۴ سالگی شغل و لقب صاحب جمعی یافت و در سال ۱۲۹۸ خزانهداری نظام به او محول شد و سال بعد از آن مفتخر به لقب امینالملک شد. در سال ۱۳۰۰ بعد از فوت پدر، قائممقام مشاغل و مناصب او شد و با سمت وزیر اعظم امور مربوط به وزارتداخله و دربار با لقب «امینالسلطان»ی به او واگذار شد و سال ۱۳۰۳ امور مربوط به سیاست خارجی ایران و وزارت امور خارجه را عهدهدار شد و عملا از آن تاریخ به بعد که مصادف با فوت میرزا یوسف مستوفیالممالک- صدراعظم بود، شخص دوم ایران شد. در ماه رجب ۱۳۱۰ قمری منصب و لقب صدراعظم به او اهدا شد و تا زمان ترور ناصرالدین شاه در سال ۱۳۱۳ قمری صدراعظم او بود. هنگامی هم که مظفرالدین شاه به تخت نشست او در مقام صدارت باقی ماند و تا ۱۳۱۴ در سمت خود باقی بود. تا آنکه در آن سال با دسایس اطرافیان و درباریان مظفرالدین شاه به قم تبعید و امینالدوله جانشین وی شد؛ تبعیدی که بیش از یک سال عمر نکرد و باز امینالسلطان به کار دعوت شد و این بار با عنوان اتابک اعظم به صدراعظمی رسید و تا سال ۱۳۲۱ در این سمت باقی ماند. در آن سال عینالدوله صدراعظم شد و امینالسلطان به اروپا رفت تا اینکه در سال ۱۳۲۵ از طرف محمدعلی شاه به ایران دعوت و مقام نخست وزیر مشروطه را عهدهدار شد، اما این بار صدارت و وزارت امینالسلطان که علاوه بر نخستوزیری وزارت کشور را نیز عهدهدار بود، چندان عمر نکرد و در رجب همان سال در صحن بهارستان کشته شد.
امینالسلطان بیش از ۲۵ سال وزیر اعظم، صدراعظم و نخستوزیر بود و صدارت سه پادشاه از خاندان قاجار با او بود. از عمده اتفاقات مهمی که در این دوران افتاده است یکی واقعه تنباکو است و دیگر قروضی که وی از روسیه و انگلستان گرفت تا مقدمات سفرهای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه را به اروپا فراهم کند.درخصوص این سفرها ابراهیم تیموری در کتاب «عصر بیخبری یا تاریخ امتیازات در ایران» نوشته است:«اتابک در دوران زمامداری خود به طور رسمی سه سفر به خارج نمود. در سال ۱۳۰۶ در معیت ناصرالدین شاه به اروپا سفر کرد و پس از مراجعت قرارداد لاتاری که با انگلستان بسته شده بود موجبات عدم رضایت مردم شد و لاجرم واقعه تحریم تنباکو و فتوای میرزای شیرازی پیش آمد که سرانجام قرارداد فسخ و مبلغ پانصد هزار لیره خسارت به کمپانی دریافتکننده امتیاز داده شد.
این مبلغ از بانک شاهی با بهره ۶ درصد اخذ شد و همین امر موجبات به هم خوردن وضع مالی ایران شد.به نوشته ابراهیم تیموری از کارهای مهم و عمده امینالسلطان در دوران ناصرالدین شاه کوتاه کردن دست پسران شاه مانند ظلالسلطان و کامرانمیرزا نایبالسلطنه بود. تا سال ۱۳۰۴ ظلالسلطان فرزند ارشد ناصرالدین شاه بر یک سوم خاک ایران تسلط داشت و بر آن حکومت میکرد. به نحوی که نیروی زبده و مجهزی تحت تعلیم افسران اتریشی فراهم کرده بود و هر آن بیم حمله و تصرف تهران میرفت. امینالسطان در ابتدای کار موفق شد حکومت او را که محدود به اصفهان و فارس، جنوب، خوزستان، لرستان، گلپایگان و سایر شهرهایی که زیرنظر وی بود، خارج کند.
او همچنین توانست از دخالتها و نفوذهای کامران میرزا که وزیر جنگ نیز بود بکاهد و زمام امور را خود در دست بگیرد.
امینالسلطان که از ۲۸ سالگی نفر دوم ایران شده در زمان صدارت دوم خود در عهد مظفرالدین شاه با اخذ وام از روسیه تزاری، مظفرالدین شاه را به بهانه معالجه به اروپا برد.
دوره سوم صدارت او در زمانی است که محمدعلی میرزای قاجار بر تخت شاهی ایران با سرکوب مشروطه تکیه زد. امینالسلطان که آن هنگام در اروپا اقامت داشت به ایران بازآمد و پس از ورود به نخستوزیری رسید و کابینهاش را پس از چند روز به مجلس معرفی کرد؛ اما این بار صدارت او کوتاه مدت بود و پایان نخستوزیری او با مرگش همزمان شد. او چهار ماه پس از تکیه بر کرسی صدارت در ۲۰ ربیعالاول ۱۳۲۵ در حالی که با سید عبدالله بهبهانی از مجلس خارج میشد، ترور و کشته شد.
درخصوص کشته شدن اتابک نیز اقوال مختلفی نقل شده که به نوشته دکتر باقر عاقلی معتبرترین روایت از محمود محمود است که در کتاب «تاریخ روابط ایران و انگلیس» نقل کرده است:«نقشه کشتن میرزاعلی اصغرخان اتابک و بمب انداختن در خانه علاءالدوله و سوءقصد به محمدعلی شاه را حیدرخان عمو اوغلی کشید و پیروان او اجرا کردند.»
ارسال نظر