تاریخ ایران
جلسه تاریخی مجلس؛ آغاز جنجالهای نفت
اسماعیل رائین در کتاب جنجالی خود به نام «اسناد خانه سدان»، جزئیات مسائل مربوط به نفت و اسنادی را که به وسیله انگلیسیها و طرفداران آن از خانه مدیرعامل شرکت نفت ایران و انگلیس سرقت شده نشان میدهد.
سردر مجلس شورای ملی
اسماعیل رائین در کتاب جنجالی خود به نام «اسناد خانه سدان»، جزئیات مسائل مربوط به نفت و اسنادی را که به وسیله انگلیسیها و طرفداران آن از خانه مدیرعامل شرکت نفت ایران و انگلیس سرقت شده نشان میدهد. مذاکرات مربوط به نفت در مجلس شورای ملی وقت را نیز ضمیمه کرده است که میخوانید. مجادله مجلس و دولت از زمان تاسیس این دو نهاد در همه جامعهها و در دوران گوناگون وجود داشته است. امروز نیز مجلس شورای اسلامی با دولت درباره برخی مسائل اختلاف نظر دارد و برخی گمان میکنند این مجادله مربوط به روزها و سالهای اخیر است، اما این نوشته دیرپا بودن این تضاد را نشان میدهد.
***
جلسه روز سهشنبه پنجم دیماه ۱۳۲۹ را باید یکی از پرسروصداترین و تاریخیترین جلسات پارلمان ایران شناخت؛ زیرا در همین جلسه بود که فروهر وزیر دارایی وقت، نطق طولانی و پرسروصدای خود را که در آن درخواست استرداد لایحه الحاقی نفت شده بود، ایراد کرد.
همین سخنرانی بود که با اعتراض شدید گروهی از نمایندگان مجلس روبهرو شد، در این اعتراضات، پارهای از دخالتهای ناروای عوامل شرکت انگلیسی نفت و سفارت دولت انگلیس در امور داخلی ایران- با گوشهوکنایه- عنوان شد.
دخالتهایی که چندی بعد با کشف اسناد محرمانه خانه سدان فاش و برملا شد.
ما شرح این قسمت از مذاکرات جلسه تاریخی مورد بحث را میآوریم تا برای خوانندگانی که علاقهمند به سوابق ماجرای نفت و کشف اسناد هستند، روشنگر و راهگشا باشد.
در این جلسه پس از تصویب صورت مجلس جلسه پیشین مذاکره در گزارش کمیسیون مخصوص نفت و استرداد لایحه به وسیله وزیر دارایی به شرح زیر آغاز شد:
رییس- گزارش کمیسیون نفت مطرح است. آقای وزیر دارایی...
وزیر دارایی- آقایان نمایندگان محترم، چند روز است که گزارش کمیسیون نفت راجع به قرارداد الحاقی مورخ ۲۶تیرماه ۱۳۲۸ که در تاریخ ۲۸ ماه مزبور در ضمن لایحهای به مجلس شورای ملی تقدیم شده و در جلسه علنی دارالشورای کبری مورد بحث بوده و چند نفر از آقایان نمایندگان محترم به عناوین مختلفه از قبیل موافق و مخالف و موافق مشروط، مخالف مشروط و نظایر آن مطلبی اظهار فرمودند و نطقهایی در اطراف موضوع ایراد کردند. بنده قبل از آنکه وارد موضوع و بحث بشوم لازم میدانم که توجه آقایان نمایندگان محترم را به این نکته جلب نمایم که آقایانی که در ظرف این چند روز از پشت این تریبون اظهاراتی کردند و سعی کردند با بیانات و نطقهای خود مطالبی را تذکر بدهند، دارای سمت وکالت و بالطبع مصونیت بوده و بنده که الان مطالبی را میخواهم به عرض برسانم، وزیر و مطابق قانون مملکت مسوول و بالطبع مثل آقایان نمایندگان محترم چنانکه باید و شاید آزادی بیان نداشته و از این نظر اگر نتوانم مثل آقایانی که قبلا در اینجا نطقهایی فرمودند، داد سخن بدهم، علت آن است که به عرض رساندم و اگر سخن را کوتاه میکنم و از ذکر عبارات پرحرارت خودداری مینمایم؛ فقط از این نظر بوده و الا شاید قدرت بیان بنده کمتر از آقایان نباشد (حاذقی- کملطفی میفرمایید، چرا آزادی ندارید)، (اردلان- شما هر مطلبی دارید بفرمایید).
آقایان محترم، خلاصه اظهارات دور و درازی که در اینجا راجع به قرارداد الحاقی مورخ ۲۶ تیرماه ۱۳۲۸ شده است آن است که باید صنعت نفت در کشور ملی شود (نمایندگان اقلیت- صحیح است) ناطقین محترم سعی کردند با ذکر امثله و شواهدی صحت این تقاضای خود را ثابت کنند و پیشنهادی هم راجع به این موضوع با امضای چند نفر از آقایان نمایندگان تقدیم ریاستمحترم مجلس شورای ملی کردند، خیلی خوشوقت میشدم اگر بدانم این اظهارات چه مربوط به دستور مجلس شورای ملی است، دستور مجلس رسیدگی به گزارش کمیسیون نفت است که در تاریخ ۱۹/۹/۱۳۲۹ تدوین و به مجلس شورای ملی تقدیم شده است. خلاصه این گزارش آن است که کمیسیون مخصوص نفت که از طرف مجلس شورای ملی در اواخر خردادماه برای رسیدگی به لایحه دولت تشکیل شده بود، پس از مذاکرات و مطالعات به این نتیجه رسیده که قرارداد الحاقی ساعد- گس کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار میدارد.دستور مجلس رسیدگی به این گزارش و این نتیجه بوده است و بنده هر قدر در ظرف این چند روز دقت کردم و توجه کردم که بفهمم نسبت به این گزارش از طرف آقایان محترمی که در آنجا نطق فرمودند، چه نظری اتخاذ شده است، متاسفانه همه چیز در بیانات ایشان گفته و شنیده شد، جز این مطلب... چیزی که بیشتر مورد تعجب بود، این بود که آقایان پیشنهادی راجع به ملی شدن صنایع نفت داده بودند و مطابق مرسوم و معمول اگر اظهاراتی راجع به پیشنهاد خود داشتند، باید موقعی که پیشنهاد طرح و بحث میشد اظهار میداشتند؛ نه اینکه گزارش کمیسیون را که در دستور مجلس قرار گرفته اصولا مورد توجه قرار نداده و اظهارات خارج از موضوع راجع به آن بنمایند؛ با توجه به این مقدمه کلیه اظهاراتی که از طرف ناطقین در اینجا شد، اصلا مربوط به دستور نبود و خارج از دستور موضوع بود (آزاد- این مربوط به رییس مجلس است به تو مربوط نیست). لازم میداند که به بعضی از اظهارات آقایان جواب داده و آنها را رد نماید. زیرا اگر جوابی داده نشود، ممکن است سکوت را موجب رضا بدانند.بعضی از آقایان ناطقین محترم در ضمن بیانات بس دور و درازی خواستند ثابت نمایند که نفت ایران متعلق به ملت ایران بوده و برای اثبات این معنی به بیانات وزیر امور خارجه انگلستان و منشور ملل متفق- که مواد خام در هر کشور متعلق به خود آن کشور میباشد- استناد نمودند و حال آنکه به عقیده بنده این استدلالات به هیچ وجه لزوم نداشته و به اصطلاح توضیح واضحات است. زیرا در اینکه کلیه منابع طبیعی مملکت متعلق به ملت ایران است، به هیچ وجه تردیدی نیست، اعم از اینکه این مساله در منشور ملل متفق ذکر میشد یا نمیشد؛ در این اصل مسلم کوچکترین تردیدی جایز نبود و چنانچه منابع نفتی جنوب متعلق به ملت و مملکت ایران نبود، نمیتوانست مورد قراردادی به عنوان امتیاز قرار گیرد؛ کما اینکه در امتیازنامهای که در سال ۱۹۳۳ امضا و از تصویب مجلس شورای ملی گذشته اصلا نفت ایران به کسی واگذار نشده است، بلکه در ماده اول صراحتا ذکر شده است که حق تفحص و استخراج و تصفیه و حاضر کردن و فروش نفت برای تجارت، برای مدت معینی به آن شرکت واگذار شده است. بنابراین تصدیق میفرمایید اگر ما مالک نفت خود نبودیم نمیتوانستیم چنین امتیازنامه را
امضا نماییم (دکتر بقایی- ما امضا نکردهایم) و لذا این نوع بیانات و عدم توجه به اصول، کاملا شگفتآور بوده و از طرف دیگر ذکر آنها نهتنها لزومی نداشته و ندارد، بلکه قطعا به ضرر کشور بوده و چون ممکن است اذهان و افکار عمومی را مشوب سازد، ذکر و تکرار آن مایه نهایت تاسف است.
یکی از آقایان ناطقین محترم در ضمن بیانات خودشان خواستند این طور جلوه بدهند که کلیه امور این مملکت بر طبق میل و اراده شرکت نفت انجام میگیرد (صحیح است). حتی کار را به جایی رساندند که نبودن لوله کشی را در تهران و برنامههای فرهنگی ما را نتیجه مداخلات مستقیم و تمایلات شرکت نفت تشخیص دادند.آقایان در ضمن بیانات مفصل خودشان یا تصریحا یا تدریجا کار را به جایی رساندند که برای این شرکت در داخله مملکت قدرتی ما فوق تمام قدرتها قائل شدند. بنده میخواستم در اینجا از گفتن و اظهار این مراتب با کمال تاثر اظهار تاسف بکنم (مکی-
از بیانات خودتان) و با صدای رسا بگویم که این قبیل اظهارات نه تنها خلاف واقع است بلکه مخالف شئون و حیثیات ملت کهنسال ایران بوده و ایراد چنین بیاناتی ناشی از یک حس حقارت شخصی است (دکتر بقایی - پس بفرمایید شاهرخ را کی آورد؟) و اگر اجازه بدهید چون یکی از آقایان نمایندگان مخالف دولت برای اثبات اظهارات خود عبارات لاتینی در مجلس گفتند، من هم بر خلاف میل خودم میگویم که این نوع از اظهارات ناشی از طرز فکری است که آن را به فرانسه «کمپلکس دو نفریته» میگویند (دکتر بقایی- پس بفرمایید شاهرخ را کی آورد؟)
آقایان، ما اگر بخواهیم با این طرز فکر امور مهمه و موثر مملکت را مورد طرح، بحث و تحقیق و تدقیق قرار دهیم، نتیجهای که خواهیم گرفت، جز عجز مطلق و زبونی چیزی نخواهد بود (دکتر بقائی- پس شاهرخ را کی آورد)؟ به عقیده بنده اظهار اینگونه مطالب خلاف واقع در این مکان مقدس یعنی درجایی که مظهر آزادی و استقلال مملکت ایران است، نتیجهای جز آنکه به شئون و حیثیات کشور لطمه وارد ساخته و استقلال چندین هزار ساله ما را در معرض هر نوع اتهام و بدنامی قرار دهد نخواهد داشت، (مکی - آنهایی که تشکیل ایران آزاد در آلمان میدهند چی؟)
آقایان مخالفان دولت سعی کردند شرحی راجع به تاریخ ایرلند و اندونزی و مبارزاتی که این ملل برای آزادی خود نمودند، بیان کنند. بیانات آنها به قسمی بود که میخواستند بگویند ما امروز در وضعی که بهتر از وضع چندین سال پیش این ملل بود قرار نگرفتهایم.
من در عین اینکه مبارزات این ملل و مبارزات کلیه ملل جهان را برای حصول آزادی خود تحسین و تمجید میکنم، به هیچوجه من الوجوه نه به نام یک نفر وزیر، بلکه به نام یک نفر ایرانی نمیتوانم اجازه بدهم که ملت شریف و کهنسال ایران را که در طول تاریخ چندین هزار ساله خود همیشه ثابت کرده است که بزرگترین علاقه را به استقلال خود دارد، با مللی که به تازگی استقلال خود را به دست آوردهاند مورد سنجش و مقایسه قرار دهند و با این بیانات احساسات این ملت را که در تمام جریانات پیچیده و درهم دنیا رشد و استقلال سیاسی خود را به منصه ظهور رسانیده جریحهدار سازند (دکتر بقائی- آقای نخستوزیر گفتند ملت ایران لیاقت ندارد.)آقایان نمایندگان محترم، بنده تصور نمیکنم که اگر ملتی بخواهد حقی از حقوق خود را استیفا نماید، برای رسیدن به این مقصود صلاح باشد که خود را زبون و بیچاره و دستگاههای خود را فاسد و خدمتگزاران خود را ننگین و لکهدار جلوهگر سازد، آیا تصور نمیفرمایید این اظهارات که لوای وطنپرستی پیچیده شده، فقط به این منظور و مقصود گفته شده است که خواستهاند ملتی را در تاریخ خود در مقابل مصائبی واقع شده که کمتر ملتی نظایر آن را دیده باشد؛ از مبارزات فاتح و سربلند بیرون آمد، تحقیر کنند. بیش از این بحث در این موضوع را جایز نمیدانم، زیرا یقین دارم نبوغ ملت ایران و آتش مقدسی که در سینه هر یک از افراد این مملکت دائما مشتعل است، یعنی حس وطن و قومپرستی همیشه روشن بوده و این قبیل اظهارات نمیتواند حس شهامت و شجاعت ملت ایران را از بین ببرد و ملتی را که به استقلال خود ذاتا علاقهمند است، متزلزل و مردد سازد. از این مساله افکار میگذرم و وارد بحث دیگری میشویم.
ارسال نظر