تاریخ آلمان- توسعه صنعتی آلمان در قرن نوزدهم-۲
انقلاب ۱۸۴۸
تحت رهبری پروس، سیستم زولورین تمام ایالات آلمان غیر از اطریش را در یک بازار مشترک گردآورد. زولورین با حذف موانع تجارت درون منطقهای، توسعه اقتصادی آلمان را تشویق کرد. در مرزهای اتحادیه گمرکی، با پایین نگاه داشتن تعرفهها، اجازه داده میشد که کالا وارد منطقه زولورین شود و ضمنا ایالات به اندازه سابق و در زمان اعمال تعرفههای بالا، حقوق و عوارض گمرکی وصول کنند. در آغاز ساکسونی که صنعتیترین ایالت آلمان بود علاقهای به عضویت در زولورین نداشت تا اینکه پادشاه ساکسونی متقاعد گردید که با سهیم شدن در درآمدهای گمرکی، آنقدر پول به دست میآورد که از نظر مالی از پارلمان خود مستقل گردد.
در زمان تشکیل زولورین، اقتصادهای دربرگیرنده آن بیشتر کشاورزی و تجاری بودند تا صنعتی و سیاست تعرفهای پایین با منافع اقتصادی ایالات عضو مطابقت داشت. همین که منطقه صنعتیتر شد حقوق گمرکی کالاهای ساخته شده رقیب، مانند چدن خام و نخهای پنبهای انگلیس افزایش داده شد.
فردریک لیست اقتصاددان آلمانی، ایجاد زولورین یا اتحادیه گمرکی و شبکه راهآهن را دوقلوهای پایه توسعه اقتصادی آلمان نامید. اولی سدهای مصنوعی داد و ستد و تجارت را برطرف کرد و دومی موانع طبیعی را از پیش پا برداشت. در هیچ کشور اروپایی دیگر راهآهن این تاثیر انقلابی مانند آلمان را نداشت. راهآهن به آلمان اجازه داد که دوباره وارد صحنه دنیایی شود که به واسطه کشف آمریکا از آن کنار مانده بود.
از یک اقتصاد راکد با راههای بد و دهات خواب آلود، آلمان به سوی یکپارچگی اقتصادی و شهرنشینی جهش یافت. در دهه 1870 وقتی که شبکه راهآهن آلمان تکمیل گردید آلمان به بزرگترین قدرت قاره اروپا تبدیل شده بود و میرفت که بر کل اروپا تسلط یابد. بعد از وحدت، آلمان در مرکز جغرافیایی کل اروپا با دسترسی به بازارها و مواد اولیه در هر جهت قرار داشت، در حالی که سایر قدرتهای بزرگ، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و روسیه در حواشی قاره اروپا قرار داشتند. بعد از سال 1871 ثابت شد که موقعیت جغرافیایی آلمان مزیت عمدهای در راه توسعه اقتصادی آن است.اولین راهآهن آلمان در سال 1835 در باوریا افتتاح شد، ولی به زودی برلین در بران دن برگ مرکز سیستم شبکه راه گردید، همانطور که پاریس مرکز شبکه ملی راهآهن فرانسه شده بود. راههای آهن اولیه آلمان ضمیمه خوبی برای راههای آبی موجود در این کشور بود. در ساخت و مدیریت راهآهنهای اولیه، هم مالکیت دولتی و هم مالکیت خصوصی وجود داشت، ولی از سال 1871 و شکلگیری امپراتوری آلمان، راههای آهن تحت مالکیت حکومتهای محلی شامل پروس درآمد و توسط بیسمارک به شبکه ملی تبدیل گردید. طرز احداث و مدیریت آن
با هدف مزایای اقتصادی و نظامی تعقیب شد. در پایان جنگ بینالمللی اول تمام راههای آهن آلمان به دولت این کشور انتقال یافت. جدول فوق سرعت ساخت راههای آهن آلمان در سالهای 1845 تا 1910 را نشان میدهد.انقلاب سال 1848 که پایتختهای اروپا از پاریس تا بوداپست را به لرزه درآورد دو نکته را درباره آلمان روشن ساخت:
۱. سرمایهداری آلمان هنوز آنقدر پیشرفت نکرده بود که دولت طبقه متوسط لیبرال بر سر کار آید.
۲. پروس هنوز آنقدر قدرتمند نبود که کنترل سایر ایالات آلمان را از چنگ اتریش به درآورد.
در سال 1848 لیبرالهای آلمان، برای مدتی کنترل پروس و سایر حکومتهای آلمان را به دست گرفتند و «حقوق اساسی مردم آلمان» را اعلان داشتند. این اعلامیه خواستار حکومت پارلمانی از نوع انگلستان شد، اما عکسالعملها به زودی بروز کرد و مورد حمایت کشاورزان قرار گرفت که بیاعتمادی آنها نسبت به لبیرالهای شهری، بیش از عدم اعتماد آنها به ملاکین بزرگ بود و نیز در بین اصناف که هنوز کنترل اتحادیهها را در محدودکردن حق شغل و کسب و کار ترجیح میدادند، مخالفت با حکومت پارلمانی مورد حمایت قرار گرفت، نه تنها برای سرمایهداری کارگری جایی نبود، بلکه شرایط آلمان برای لیبرال بورژوازی نیز مهیا نبود. اتریش بعد از وقوع ضد انقلاب علیه بورژوا- لیبرالیزم، آنقدر قدرت داشت که پروس را وادار به قبول رهبری اتریش در کنفدراسیون آلمان بنماید.
شرایطی که در اثر انقلاب و ضدانقلاب سالهای ۱۸۴۸ و ۱۸۴۹ پیدا شده بود، به زودی دستخوش تغییر گردید. در سال ۱۸۶۷ پروس تحت رهبری بیسمارک ارتشهای زمانی نیرومند اتریش را در یک جنگ هفت هفتهای از پای درآورد. یک امپراتوری خاص آلمانی تحت کنترل پروس، بدون حضور اتریش در سال ۱۸۷۱ تشکیل گردید و ضمنا به فرانسه نیز در برخوردهای نظامی با ارتش پروس، درسی داده شد.ناسیونالیزم آلمان به حرکت درآمده بود. با کمال تاسف برای آینده اروپا و جهان به طور کلی، انرژی اقتصاد قدرتمندی که در اثر تشکیل امپراتوری آزاد شده بود، تحت کنترل نظامی و سیاسی یک ایالت سلطنتی قرارداشت که نبوغ و قدرت تولید مردم آلمان را برای اهداف ناسیونالیستی و جنگطلبانه به کار گرفت.
ارسال نظر