خـاطــرات - خاطرات ناظمالاسلام کرمانی از انجمن سری -۱۰
دسترسی به شاه مسدود شدهاست
در سالهای شلوغ اواخر دوره قاجار، انجمن سری با هدف انقلاب درست شد که ناظمالاسلام کرمانی مسائل مطروحه در این نشستها را مکتوب کرده است. بعضی از اهالی انجمن گفتند: جز اینکه علما را با خود کنیم و ایشان اقدامی کنند و نواقص را اصلاح کنند دیگر ترتیبی و علاجی برای پیشرفت مقصود نداریم.نگارنده بیان کرد: آقای طباطبایی جدا با مقصود ما همراه است باید قدر بدانیم مماطله و مسامحهای در این امر را روا ندارید، به خدا که مملکت در خطر است اجانب از اطراف ما را احاطه کردهاند. چنانچه یک استقراض دیگر برای دولت پیش آید دیگر باید فاتحه مملکت را خواند. نمیدانم چه کسالت و خوابی است که ما را گرفته است. پس از تهیه مقدمات در سوم ماه گذشته این انجمن را تاسیس و در هیجدهم رسما منعقد کردیم، تاکنون چه اقدامی کردید و کدام قدم را برداشتید؟یک نفر از اعضا گفت: این قدر اظهار یاس نکنید در این مدت قلیل ما جمعی را با خود همدست و هم قول کردهایم که هر یک مشغول کار و ماموریت خود میباشند و لازم نیست که آنها حاضر باشند، این است راپورتهای آنها گرفته بخوانید. بعضی راپورتها را اظهار داشته و در انجمن قرائت شد. خلاصه یکی از آنها از این قرار است:
خدمت اجزا و اعضای انجمن مخفی اعلام میشود:
برحسب دستورالعمل برادران محترم، جناب آقا میرزا مصطفی آشتیانی را که از اشخاص با کفایت و درایت است با خود متحد نموده و قول همهگونه همراهی را داده است. به یک عنوان خاص و بهانه مخصوص جناب حجهالاسلام آقا سید عبدالله بهبهانی را ملاقات نموده عما قریب صدایش بلند و گوشزد اخوان محترم خواهد گردید. چه جناب معظم با عینالدوله صفایی ندارد بهانهای که به دست آمده منتج مقصود خواهد بود(الی آخره).بعد از قرائت راپورت و بعض مذاکرات دیگر، مجددا بر دعوت نوع و تکثیر و تزیید اشخاص اصلاحخواه، انجمن از رسمیت افتاد.
جلسه پنجم
روز سهشنبه هفتم محرمالحرام ۱۳۲۳ در مدرسه ناصری در حجره آقا سید برهانالدین خلخالی روسای انجمن دعوت داشته پس از حضور آنها شروع به مذاکره شد.
میزبان مزبور گفت: آقایان مگر عزل امینالسلطان که صدراعظم سابق بود در نظر شما نمیباشد، مگر سبب آن را نمیدانید؟ جواب گفته شد عزل او از صدارت به واسطه اتفاق علما اعلام بود که عدهای از درباریان را با خود همدست کرده و بر ضد امینالسلطان اقدامات سری کرده تا او را از کار انداختند. حتی آنکه روز قبل از عزل او اعلیحضرت مظفرالدین شاه در پارک او مهمان بوده و در آن روز نهایت مرحمت و عنایت را درباره او فرموده لکن باعث اتفاق علما، پیشآمد خرابی مملکت و مخاطره وطن بود. چه پس از استقراض چهل کرور و تقسیم آن بین چند نفر درباریان خائن باز به خیال استقراضی دیگر افتادند. لذا وطنخواهان و اشخاص بصیر و دانا، خواهی نخواهی علما را با هم متفق نموده درباریان هم دو طایفه شده بودند؛ جمعی که از آذربایجان آمده بودند، عزمشان مصروف جمع مال و عدهای دیگر همشان جلب قلب شاه و انداختن مدعیها بود. دانشمندان هم وقت را غنیمت دانسته متابعت علما را نموده به مساعی ایشان یکدفعه قلوب اهالی ایران از امینالسلطان برگشت. اگرچه باز بر حسب ظاهر دنیاپرستان به طرف او میرفتند و پروانهوار دورش میگشتند، حتی آنکه چند روزی اطراف آقای طباطبایی احدی نمیآمد و به خانهاش پا نمیگذاردند، برای آنکه آقای طباطبایی با اتابک مراوده نداشت.یک شب را در خانه آقای طباطبایی بودم که پسر بزرگ ایشان جناب آقا میرزا ابوالقاسم برادران و فامیل خود را تسلی میداد و میگفت: از فواید اتفاق و عزم راسخ مایوس مباشید، عما قریب این مجلسی را که تشکیل دادیم تار و پود امینالسلطان را از هم گسیخته و صدراعظمی عالم و امین و درستکار به جایش خواهیم دید. از کمی انصار و دوستان خائف مباشید، برای آنها مثلی ذکر نمود و فرمود: آیا ملتفت شدهاید در آب جاری که گاهی یک شاخه درختی جلو آب میایستد به این طور که چوبی به دیوار یا اطراف نهربند میشود، آن وقت یک شاخه علفی به چوب میچسبد، بعد از آن شاخه دیگر و کذا شاخ و برگ درختان میرسند و به آن چوب ضم میشوند. پس از مدتی یک سد بزرگی در جلوی آب حادث میشود و مانع میگردد از جریان آب. حالا امروز پدر من با اتابک طرف است عدهای موافق و معدودی منافق با او اظهار همراهی میکنند. امیدوارم روزی آید که به مقصود خود نایل شده باشیم چنانچه جنابش حدس زده همانطور پیش آمد(چنانکه در مقدمه ذکر شد).
جناب ذوالریاستین گفت: آن روز در بین وزرا و درباریان بودند اشخاصی که عرایض علما را به شاه میرسانیدند، اما امروز عینالدوله به حدی طرق دسترس به شاه را سد نموده است که ممکن نیست عرضی و خبری به شاه برسد.
آقا سید برهان گفت: باید چند کاغذ بنویسیم یکی به اسم عینالدوله و دیگری به شاه و همچنین به عموم وزرا و معایب و مفاسد را برای آنها مدلل سازیم و راه اصلاح را به اندازه بنمایانیم، بلکه به ادارات جراید هم لوایح و مکاتیب متوالیه بنویسیم. مقصود اصلاح است چه ضرر دارد به توسط خود عینالدوله کارها اصلاح گردد. چه این صدراعظم از آن صدراعظم به مراتب بهتر است. عینالدوله ناسخ نمیدهد، امتیاز به خارجه نداده است، وضع مالیه را تا یک اندازه اصلاح نموده، باز صندوقی برای مالیه برپا کرده است، شهرها را منظم کرده، راهها را امن. پس بالنسبه عینالدوله از امینالسلطان بهتر است و اگر بنا را بگذاریم بر نوشتن لوایح البته به او اثر خواهد کرد.نگارنده گفت: هر کاری وقتی دارد. الامور مرهونه باوقاتها. امروز باید مردم را بیدار کنیم که نه ظلم کنند و نه قبول ظلم. خداوند در قرآن در وصف مومنین فرموده است لا یظلمون و لا یظلمون، قبولکننده ظلم با ظالم مساوی است. چنانکه ما باید مظلومین را بیدار کنیم که قبول ظلم نکنند، همچنین باید ظالم را نیز آگاه کنیم که ظلم نکند و این هر دو حاصل گردد به اجرای قانون.امروز بعضی راپورتها قرائت شد که انفاس قدسیه خیرخواهان و اصلاحطلبان را به هیجان آورده و خیلی موثر افتاده است. جماعتی از اهل علم و هنر و معدودی از واعظین و اهل منبر قبول دعوت نموده و متقبل شدهاند که در منابر و مجالس به بیداری قوم ساعی باشند و این مجلس خبر از امیدواری و مسرت داد. قرار شد این چند روزه ایام عاشورا انجمن تعطیل باشد و هر یک بتوانیم نوشتجات ملکمخان و مرحوم مستشارالدوله را بخوانیم، بلکه هرگاه ممکن شود کتاب «یک کلمه» مستشارالدوله را ثانیا طبع کرده و در بین مردم منتشر سازیم.
ارسال نظر