وزارت امور خارجه آمریکا علاوه‌بر پیگیری مسائل سیاسی در ایران و تهیه گزارش از مناسبات درونی ایران، گزارش‌های پرشماری از جریان دادوستد اسلحه در ایران تهیه کرده است. این گزارش‌ها دستمایه پژوهشی شده است که دکتر محمدقلی مجد آن را انجام و در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» آن را نوشته است. جی.ریوز چایلدز از سفارت آمریکا اظهار می‌کند: «طبق اطلاعات محرمانه‌ای که به دست آورده‌ام، دوازده خودروی زرهی که اخیرا شرکت مارمون - هرینگتن ایندیاناپولیس به ایران فروخته است، اگرچه شاید تاب مقاومت در برابر آتش تفنگ‌های ایرانی را داشته باشند، در برابر آتش تفنگ‌های مدرنی که ارتش ایالات‌متحده استفاده می‌کند، مقاومت ندارند.»

هورنی بروک می‌نویسد که وزارت جنگ سفارش قاطعی برای خرید ۵۶ تانک سبک اشکودا از چکسلواکی داد که شرکت مارمون - هرینگتن را بسیار مایوس ساخت. بعدها معلوم شد که قرارداد خرید این تانک‌ها را در واقع یک سال قبل بسته بودند، ولی تا آن زمان اعلام نشده بود.سرهنگ آرتور هرینگتن، رییس شرکت مارمون - هرینگتن، در گفت‌و‌گویی با والاس اس.موری، رییس بخش امور خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا گفت که قرارداد اولیه با ایران به ارزش ۳۰۰ هزار دلار (۶۰ هزار لیره) بود که به یک میلیون دلار (۲۰۰ هزار لیره) افزایش یافت. شرکت در حال انعقاد قرارداد دیگری به ارزش یک میلیون دلار برای فروش کامیون‌های سنگین و خودروهای زرهی بود که نماینده کمیسیون خرید ایران در برن را به تهران احضار کردند. وقتی که این شخص به برن بازگشت، به شرکت خبر داد که شاه، به دلیل مقالات نشریات تایم و میرور که در آن به اصل و نسب عادی او اشاره شده و او را شدیدا به خشم آورده بود، خرید سلاح‌های آمریکایی را ممنوع کرده است. اتفاقا ارتباط ایران با شرکت مارمون - هرینگن اهمیت خاصی دارد، زیرا نشان می‌دهد که بودجه تخصیص‌یافته برای خرید سلاح چگونه به حساب‌های بانکی رضاشاه در نیوریوک و سوئیس تغییر جهت می‌یافت.وزیر مختار آمریکا گزارش می‌دهد که در مراسم رژه سالگرد کودتا در سال ۱۹۳۶ نزدیک به ۶۰ هواپیما در مانور هوایی شرکت کردند، ولی حرکات نمایشی انجام ندادند، زیرا چند روز پیش یک هواپیما سقوط کرده و دو خلبان آن کشته شده بودند. هورنی بروک در خاتمه گزارشش شرحی اجمالی از وضعیت کلی ارتش ایران ارائه می‌دهد: یگان‌های پیاده‌نظام همگی دارای آتشبار مسلسل بودند و تعدادی از نیروهای پیاده نیز تفنگ اتوماتیک حمل می‌کردند؛ اگرچه هم توپخانه سبک و متوسط صحرایی موتوریزه و هم توپخانه اسب‌کش و همچنین هشت توپ ضدهوایی موتوریزه را به نمایش گذاشته بودند، ولی ظاهرا تاکید عمده‌شان بر توپ‌های کوهستانی بود که قطعات آن را از هم باز کرده و بر روی قاطر حمل می‌کردندسواره‌نظام که با ابهت بر اسب‌ها سوار بودند، به نیزه و بعضی از آنها به [تفنگ] کارابین مسلح بودند. آنها قوی، مجهز و منظم به نظرمی‌رسیدند. مراسم سان بدون هیچ ایرادی انجام شد و با توجه به شمار زیاد چارپایانی که به صف می‌رفتند، می‌شد آن را نمایش خوبی دانست. شاه در طول سه ساعت زمان رژه خبردار ایستاده بود و پیاپی سلام نظامی می‌داد. اینطور به بیننده القا می‌شد که اعلیحضرت در طول زندگی‌اش نیروی کارآمد قابل مصرفی برای حفظ یکپارچگی کشور و اطاعت از دولت مرکزی ایجاد کرده است. با وجود این، نیروی فوق در برابر قدرت نظامی بریتانیا و روسیه هیچ است.سی.ون اچ.انگرت در گزارش ماه نوامبر ۱۹۳۷ خود استعداد نیروهای ارتش ایران را ۱۰۵ هزار نفر، البته منهای ۸ هزار ژاندارم و نیروی هوایی را ۱۰۰۰ نفر اعلام می‌کند. ارتش ۲۶۸ توپ صحرایی در اختیار داشت و ۱۵۶ کامیون سنگین و تراکتور شنی‌دار و ۷۸ خودروی زرهی و تانک نیز خریداری کرده بود. نیروی هوایی نیز ۱۵۷ هواپیما داشت که فقط ۱۳۴ فروند آن قابل استفاده بود. بیست و سه فروند دیگر قابل تعمیر نبود. هزینه کل ارتش در بودجه عادی مملکت ۰۰۰/۷۴۰/۱۶ دلار یا ۵/۳۷ درصد کل هزینه‌ها بود. علاوه‌بر این، سالانه مبلغ دو میلیون لیره (۱۰ میلیون دلار) از محل ذخیره مملکتی به ارتش اختصاص می‌یافت. با احتساب مبلغ فوق، معلوم می‌شود که بودجه نظامی نزدیک به ۶۰ درصد کل هزینه‌های دولت را تشکیل می‌داد.انگرت گزارش می‌دهد که در مراسم رژه سالگرد کودتا در سال ۱۹۳۸ تعداد تانک‌ها و خودروهای زرهی بیشتر شده بود. در حدود ۳۰ هزار سرباز و افسر در رژه سالگرد سوم اسفند ۱۲۹۹ شرکت کرده بودند.«یگان‌های مکانیزه به‌خصوص توجه زیادی را به خود جلب کردند و می‌گویند که تا به حال کسی این همه تانک و خودروی زرهی در ایران ندیده بود.» یگان تانک شامل ۵۰ تانک سبک (۵/۳ تنی) مورافسکای ساخت چکسلواکی و ۵۰ تانک متوسط (۵/۷ تنی) از همان مارک بود.لشگر زرهی شامل ۴ رولزرویس و ۱۲ خودروی مارمون - هرینگتن و ۲۸ کامیون زرهی بوسینگ - ناگ آلمانی بود. علاوه‌بر این، ۶۵ هواپیمای نظامی در دسته‌های ۵ تایی در آسمان پرواز می‌کردند. با وجود این، انگرت نتوانست از ابراز این نظر درباره وضعیت کلی ارتش ایران خودداری کند: «قاطرهای آتشبار کوهستانی بسیار سرحال بودند و ظاهرا خیلی خوب به آنها می‌رسیدند. این مطلب درباره اکثر اسب‌های نظامی نیز صدق می‌کرد. اتفاقا شنیده‌ام که نیمی از اسب‌های توپ‌کش توپخانه صحرایی را با هزینه هنگفت از مجارستان وارد کرده بودند که بسیاری از آنها کمی پس از ورود به ایران مردند. همین طور از یک وابسته نظامی شنیده‌ام که توپ‌های اشنایدری که با اسب کشیده می‌شوند مدل ۱۹۰۱ هستند که در جنگ‌های امروز دیگر مصداقی ندارند.»انگرت در گزارشش از مراسم رژه سالگرد کودتا خبر می‌دهد که مانور هوایی شامل ۷۵ هواپیمای انگلیسی بود: ۲۵ دوهویلند تایگر ماث، ۲۵ هاوکر اودکس، ۱۰ هاوکر فیوری و ۱۵ هاوکر هیند. تیپ مکانیزه نیز شامل ۲۵ تانک متوسط و ۲۵ تانک سبک ساخت چکسلواکی، ۴ رولز رویس و ۱۲ خودروی زرهی مارمون - هرینگتن و ۴۸ کامیون زرهی بوسینگ - ناگ آلمانی بود. در اینجا نیز انگرت با نیش زبان می‌افزاید: «مهارت سوارکاری نیروها بسیار خوب بود، ولی صف‌های عقب بیش از حد قاطی صف‌های جلو می‌شدند. اکثر اسب‌های کهر هم از کره اسب‌های کردی بودند.»آخرین گزارش انگرت از مراسم رژه سالگرد کودتا شامل اطلاعات نگران‌کننده و بسیار دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران است: «نود فروند هواپیما، در دسته‌های ۵ تایی، در ارتفاع بسیار پایین و غیرعادی ۲۰۰ تا ۵۰۰ پایی از بالای محل سان گذشتند.» ولی، طبق گزارش انگرت، «هیچ توپی بر روی هواپیماها سوار نبود.» از نیروهای زرهی هم، همان ۴۹ تانک سبک و ۴۹ تانک متوسط، با چهار خودروی زرهی رولزرویسی که حالا دیگر پای ثابت همه رژه‌ها شده بودند، در مراسم شرکت داشتند.اگرچه تعداد خودروهای زرهی مارمون - هرینگتن به ۱۶ دستگاه افزایش یافته بود، شمار کامیون‌های زرهی بوسینگ - ناگ آلمانی هنوز مثل سال گذشته همان ۴۸ دستگاه بود. در قسمت توپخانه کوهستانی هم هنوز همان توپ‌های اشنایدر مدل ۱۹۰۱ از هر چیز دیگری بیشتر خودنمایی می‌کرد.