بخش نخست

ایالات‌متحده آمریکا و انگلیس پس از کودتایی که علیه مصدق انجام دادند برای خود در ایران جایگاه خاصی باز کرده و باور کرده بودند که باید در همه امور ایران از جمله خرید و فروش تسلیحات دخالت کنند. دکتر محمد قلی مجد، پژوهشگر ایرانی در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» و در فصل هشتم این موضوع را کالبد شکافی کرده است که در چند شماره می‌خوانید. این نوشته که بخش عمده‌ای از آن را اسناد وزارت خارجه آمریکا تشکیل می‌دهد جذاب است. نویسنده برای اینکه مطالعات جامع باشد، دوران مطالعات را از دوره رضاشاه آغاز کرده است:

***

سفارت آمریکا در تهران همان قدر که به مسائل نفتی و مالی علاقه‌مند بود، علاقه وافری نیز به مسائل مربوط به نیروهای مسلح و خرید سلاح از خارج داشت. گزارش‌های سفارت شرح مفصلی از تجهیزاتی که ایران در طول سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۱ خریداری کرده است،‌ در اختیار می‌گذارد.

دریفوس در گزارشی طولانی به تاریخ ژوئیه ۱۹۴۱، فهرست سلاح‌هایی را که هر یک از هنگ‌های ارتش ایران در اختیار دارد ارائه می‌دهد. او همچنین سندی با عنوان «وضعیت رزمی ارتش ایران» به گزارش خود ضمیمه کرده است که فهرست کاملی از سلاح‌های ارتش ایران را پیش از تهاجم نیروهای متفقین به ایران در خود دارد. این سند و اطلاعاتی که در مورد خریدهای نظامی دیگر ایران در سایر گزارش‌های سفارت وجود دارد، به وضوح نشان می‌دهد که فقط بخش کوچکی از مبلغ ۱۸میلیون و ۴۱۲هزار لیره‌ای که ظاهرا بابت خرید سلاح پرداخت شده واقعا صرف خریدهای نظامی شده است.

رضاشاه و ارتش

از همان ابتدا رضاخان علاقه وافری به خرید سلاح برای ارتشش از خود نشان داد. اگرچه دولت آمریکا از فروش سلاح به رضاخان خودداری کرده بود، سفارت آمریکا گزارش‌های مفصلی درباره تحویل سلاح از سایر کشورها به ایران تهیه می‌کرد. طبق اظهار وابسته نظامی آمریکا: «آخرین گزارش‌ها نشان می‌دهد که ایران تجهیزات زیر را برای مقاصد نظامی از کشورهای خارجی خریداری کرده است: از فرانسه: ۲ هواپیمای جنگی، ۱۰ هواپیمای آموزشی، ۱۰ تراکتور سبک، ۴ تانک سبک، از آلمان: ۲ کامیون تعمیرات، ۳۰ کامیون ۵/۱ تنی، تعدادی مسلسل، تفنگ‌های اتوماتیک، تفنگ و مهمات سلاح‌های کالیبر کوچک. از بریتانیا: ۲ خودروی رولزرویس زرهی.» وابسته نظامی آمریکا فاش می‌سازد که رولزرویس‌ها هدیه شرکت نفت انگلیس و ایران به رضاخان بوده است:

در ارتباط با خودروهای زرهی رولزرویس که در بالا ذکرشد، در واقع چهار عدد از این خودروها به وزارت جنگ تحویل می‌شود.دو عدد از آنها هدیه شیخ محمره است و می‌گویند که دو تای دیگر را هم از انگلستان خریده‌اند. البته این خرید دوم قدری مشکوک است. گمان می‌رود که شرکت نفت انگلیس و ایران دو خودروی اخیر را به رضاخان هدیه داده باشد، ولی رضاخان به دلایل سیاسی ماهیت این هدایا را پنهان نگاه داشته است. می‌گویند که این خودروها هر یک پنج هزار پوند انگلیس قیمت دارد... علاوه‌بر این، نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران در بغداد تابستان گذشته اشاره‌ای گذرا به حمل خودروهای زرهی رولزرویس برای وزارت جنگ داشتند.این چهار خودرو از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۱ در مراسم رژه‌ای که هر سال به مناسبت سالگرد کودتای ۲۱ فوریه ۱۹۲۱ برگزار می‌شد، به نمایش گذاشته می‌شدند.در ماه سپتامبر ۱۹۲۳ جوزف کورنفلد، وزیر مختار آمریکا، خبر تحویل برخی سلاح‌های خریداری‌شده از آلمان را گزارش کرد: «احتراما به اطلاع وزارت امور خارجه می‌رساند که در نیمه دوم ماه اوت یک کشتی آلمانی وارد بندر انزلی شد. محموله این کشتی شامل ۱۷ هزار تفنگ و مقادیر معتنابهی مهمات بود که دولت ایران پیش از جنگ از آلمان خریداری کرده بود.» کمی بعد از ارسال این گزارش، شلدن وایتهاوس، کاردار موقت آمریکا در پاریس، اطلاعات دقیق‌تری در این ارتباط ارائه داد: «براساس اطلاعات حاصله از منابع بریتانیایی، محموله‌ای شامل تجهیزات جنگی آلمانی در تاریخ ۲۷ اوت توسط یک کشتی بخار آلمانی به نام انسلی که از طریق آبراه‌های روسیه طی طریق می‌کرد، در بندر انزلی تخلیه شد. این محموله که به نام سرهنگ اسماعیل‌خان بود شامل ۱۱۵۰ تفنگ، ۱۰۰۰ کاربین [تفنگ لوله کوتاه]، ۲۵ تفنگ اتوماتیک، اجزای توپ و مسلسل و ۱۸۰۰ صندوق مهمات برای سلاح‌های کالیبر کوچک بود.»

در ماه دسامبر، کورنفلد گزارش داد، «طبق اطلاع موثق، دولت ایران سه تانک از فرانسه خریداری کرده است که به زودی تحویل خواهد شد.» او همچنین به وزارت امور خارجه آمریکا اطلاع داد که سلاح‌های خریداری‌شده از آلمان نیز به زودی وارد ایران خواهد شد: «دولت ایران ۴۰ کامیون و تریلر نظامی در آلمان خریداری کرده است. فروش این تجهیزات از سوی آلمان مخالف ماده ۱۷۰، بخش ۵، بند ۲ معاهده ورسای است. رییس ستاد ارتش ایران به طور غیررسمی ابراز کرده است که این تجهیزات با اسناد خرید روسی وارد ایران شده است.»

به نظر می‌رسد که در طول سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰، حجم خرید تسلیحات و مهمات از سوی ارتش ایران چندان قابل‌ملاحظه نبوده است. در سال ۱۹۲۷، هافمن فیلیپ، وزیر مختار آمریکا، می‌نویسد: «مجلس تصویب کرد که ۸ میلیون فرانک بابت مهماتی که سال‌ها پیش خریداری شده بود به اشنایدر - کروزو پرداخت شود.» قسمتی از این مهمات برای توپ‌های ساخت ۱۹۰۱ خریداری شده بود که توسط اسب کشیده می‌شد. زمانی که این توپ‌ها در مراسم رژه سالگرد کودتا به نمایش درآمدند، مضحکه دیپلمات‌های آمریکایی شدند. با وجود این، فقدان تسلیحات مدرن مانع از آن نمی‌شد که روزنامه‌ها ارتش را تمجید و تحسین نکنند. مثلا در دهمین سالگرد کودتا یکی از روزنامه‌ها می‌نویسد: «عظمت و شکوه سازمان نظامی جدید مرهون تلاش و میهن‌پرستی رهبر تزلزل‌ناپذیر کشور اعلیحضرت همایونی رضاشاه پهلوی است. ایران که با کودتای سال ۱۹۲۱ حیات جدیدی را آغاز کرد، به لطف ارتش جدید و قوی خود از این پس قادر خواهد بود حیات مستقلی داشته باشد، به دور از ترس تکرار مصایب قرن گذشته - زیرا می‌دانیم که ادعای صلح و خلع سلاح امروزه کلماتی توخالی بیش نیست.»ویلیام اچ. هورنی بروک فاش می‌سازد که در اوایل سال ۱۹۳۵ ارتش فقط ۴ خودروی زرهی (که ظاهرا همان‌هایی بودند که شیخ محمره و شرکت نفت انگلیس و ایران هدیه کرده بودند) و ۶ تانک داشت که همگی از رده خارج بودند. او می‌نویسد که در سال ۱۹۳۴ شرکت مارمون - هرینگتن واقع در ایندیاناپولیس ۱۹ کامیون سنگین به ارتش ایران فروخت و در سال ۱۹۳۵ مذاکراتی برای فروش ۳۶ کامیون دیگر و ۱۲ خودروی زرهی انجام داد.