اخراج شوستر با فشار روسیه

در روزهای آغازین آذر ۱۲۹۰ وزیر امور خارجه ایران با لباس رسمى به سفارت روس رفته و آن گونه که مورد درخواست روس‌ها بود خاکسارانه از اینکه مورگان شوستر را به ایران دعوت کرده‌اند، پوزش و عذرخواهى رسمى به عمل آورد! شوستر به دنبال مصوبه مجلس شورای ملی، همراه با چهار معاون وارد ایران شده و به عنوان خزانه دار کل مشغول اصلاح امور مالی دولت شده بود. دولت‌های روسیه و بریتانیا که ایران را به دو منطقه تحت نفوذ خود تقسیم کرده بودند از آمدن شوستر خشنود نبودند و از همان آغاز به مخالفت پرداختند. وزیرمختار و اعضاى سفارت امپراتور روسیه با خونسردى، تمام حرف‌ها و پوزش خواهى‌هاى حقارت بار وزیر امور خارجه ایران را شنید و در پایان این نمایش مبتذل اعلام کرد که اولتیماتوم دیگرى در راه است که ظرف چند روز آینده به اطلاع دولت ایران رسانده خواهد شد!

چند روز بعد اولتیماتوم دوم دولت روسیه واصل مى‌شود:

۱- مستر شوستر و لکوفر باید توسط دولت ایران از کارها و مسوولیت‌هایشان منفصل و اخراج شوند.

۲- پس از این دولت ایران حق ندارد هیچ خارجى را بدون مشورت با دو دولت روس و انگلیس استخدام نماید.

۳- مخارج و هزینه لشکرکشى روس به خاک ایران باید توسط دولت ایران پرداخته شود.

به این اولتیماتوم باید ظرف ۴۸ ساعت پاسخ داده مى‌شد. سپاه روس که اینک به رشت رسیده بودند ظرف ۴۸ ساعت در آنجا توقف کرده و اگر به اولتیماتوم جواب مثبت داده نمی شد پس از مهلت مقرر به طرف قزوین حرکت می کردند.

به دنبال اطلاع مردم ایران از این اولتیماتوم وقیحانه هیجانى عظیم بر تهران و سایر شهرهاى ایران مستولى شده و با ارسال تلگرام‌هاى متعدد به حمایت و پشتیبانى قاطعانه از مجلس قیام مى‌کنند. با اتمام ضرب‌الاجل روسیه پاسخ ایران باید مشخص مى‌شد. قرار بود صبح آن روز در مجلس براى این موضوع بحث و راى گیرى به عمل آید.

در آن روز سرنوشت ساز به جز یکى دو نفر بقیه نمایندگان با شجاعت و شهامتى درخور از جاى بلند مى‌شدند و با صدایى بلند راى خود را اعلام مى‌کردند. باید دانست چنین اظهار راى در آن شرایط حاد و خطرناک و در حالى که یقین است افراد و فرستادگان سفارتخانه‌ها به دقت کوچک ترین حرف و حرکتى را فراموش نخواهند کرد نشان از وطن پرستى و شجاعت قابل تحسین نمایندگان دارد. در نتیجه مجلس با اکثریت آرا اولتیماتوم دولت روس را رد مى‌کند. نایب السلطنه ناصرالملک و حاج نجفقلى رییس الوزرا چون مى‌دانستند توان ایستادگى و زورآزمایى با دولت روس و قزاقان روسى را ندارند از اول به دنبال به دست آوردن رضایت آنان بودند. حال خواه از سر مصلحت اندیشى، خواه ترس و خواه در نظر گرفتن واقعیات موجود و برترى خردکننده و غیرقابل انکار قدرت نظامى روس. اما چون مجلس یکپارچه علیه اولتیماتوم راى داد و جوش و خروش سراسر مملکت هم پشتیبان آنان به شمار مى‌آمد در کار خود سرگردان و متحیر مانده بودند. هیات وزرا قصد استعفا داشتند که نایب السلطنه اجازه نداد. از سوى دیگر در عراق آخوند خراسانى و حاج شیخ مازندرانى در حمایت از مردم ایران به پا خاستند و در ابتدا فتوا به تحریم کالاهاى روسى داده، سپس تصمیم گرفتند تا براى جهاد علیه روس‌ها و تشویق و ترغیب مردم ایران براى جهاد به ایران سفر کنند که همین موضوع و انتشار آن در ایران باعث بالا گرفتن شور و ولوله مردم ایران شد و از سوى دیگر به تعداد سپاهیان روس در قزوین افزوده مى‌شد و هر دم، میزان سختى کار بالاتر مى‌گرفت. در ۲۱ آذرماه خبر مرگ آخوند خراسانى رسید... «در ایران در همه جا این خبر پروبال مردم را شکست و شاید از آن روز بود که جوش و خروش رو به کاستن گذاشت.» روس‌ها که به هیچ عنوان انتظار چنین ایستادگى و شورى را از مردم ایران نداشتند در این هنگام تلاش کر دند تا اندکى از خشونت و سبعیت خود بکاهند. از همین روست که در ۲۴ آذرماه به دولت ایران اطلاع مى‌دهند که اگر تا شش روز سه درخواست آنان پذیرفته نشود، سپاهیان روس به طرف تهران حرکت خواهند کرد. این فرصت دوباره گویاى تردید و دودلى زمامداران روس بود. روس‌ها در همان حال که عنوان مى‌کردند در صورتى که دولت ایران روى خوش نسبت به پذیرش درخواست‌هاى آنان نشان دهد، فورا قواى خود را بازخواهند گرداند، در شهرهاى تبریز و رشت دست به خون ریزى گشاده‌زده بودند و مجموعه این عوامل، باعث مى‌شد تا مخالفان با دولت و پذیرش اولتیماتوم در کار خود سرگردان شوند و قادر به اتخاذ تصمیمى درست نباشد. در این هنگام است که یپرم خان وارد عمل مى‌شود و در نتیجه اقدامات او کار برابر خواست روس‌ها انجام مى‌پذیرد. به این ترتیب کشمکش دولت و مجلس که از میان رفت، مجلس کمیته پنج نفرى مورد درخواست دولت را انتخاب کرد که سردار اسعد هم یکى از آنان به شمار مى‌رفت که با همراهى وزیران اولتیماتوم روس را پذیرفته و موضوع به اطلاع سفارت‌هاى دو کشور روس و انگلیس رسید. روز دوم دى ماه گردهمایى بزرگى در دربار برگزار مى‌شود که وزیران و نمایندگان مجلس و عده زیادى از بزرگان مملکت در آن حضور دارند. وزیر امور خارجه ایران در سخنرانى خود به شدت به مجلس حمله و ایستادگى آنان را در مقابل اولتیماتوم روس محکوم مى‌کند و مجلس را مسوول وضع پیش آمده و درگیرى‌هاى تبریز و رشت معرفى مى‌کند که با تلگراف‌هاى گزافه گویانه خود باعث جدال و خون‌ریزى شده است. در خاتمه از نایب السلطنه درخواست مى‌شود که مجلس را منحل سازد. نایب السلطنه که خود از همان آغاز کار به شدت هوادار پذیرفتن اولتیماتوم روس به شمار مى‌آمده است و تمام این نمایشات برابر صواب‌دید و رهنمودهاى او به روى پرده آمده است، دستور انحلال مجلس را صادر مى‌کند و به یپرم دستور مى‌دهد که این حکم را به اجرا بگذارد. یپرم خان هم با فرستادن تعدادى از پیروان خود نمایندگان را از مجلس بیرون و براى محافظت و مراقبت از عدم بازگشت نمایندگان به آنجا تعدادى نگهبان براى آنجا تعیین مى‌کند. به این ترتیب مورگان شوستر، تهران را به قصد بندر انزلى ترک مى‌کند.