نظام بردهداری در مصر باستان
انی کاظمی- اگر نظری به تاریخ اقتصادی و فرهنگی جهان باستان بیفکنیم، متوجه میشویم که بردهداری در تاریخ بشر پیشینهای بسیار کهن دارد. مصریان نیز از این قافله عقب نمانده و در سایه مهاجرتها، مسافرتها، جنگها و به ویژه تجارتهای دریایی به این گردونه جذب شده و سابقه بردهبرداری آنان به اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح و اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح میرسد. مصریان بین سه هزار تا دو هزار و پانصد سال یعنی از هزاره چهارم تا پایان عهد جدید مصر یعنی سال۵۲۵ پیش از میلادمسیح که سال سقوط مصر به دست پارسیان (هخامنشیان) است، به بردهداری اشتغال داشتند. برده پدیدهای ثابت نبود و همانند کالا دست به دست میشد. در مصر باستان تحولات در نظام اقتصادی و دادو ستد کالاها، خرید وفروش زمینهای کشاورزی، راهبری مراکز تولیدی و اداره کارگاهها و امور حمل ونقل بدون عنصر برده امکانپذیر نبود، اما اگر به دورههای تاریخ مصر توجه کنیم به این نتیجه میرسیم که بردهداری در مصر نیز دارای فراز و نشیبهایی بوده که آثار و دستاوردهای مصریان در عرصههای گوناگون هنری،صنعتی، سیاسی و فرهنگی آن را نشان میدهد. نظام ارزشگذاری برده در مصر باستان نیز همانند دیگر جوامع بردهدار، برسه اصل استوار بوده است. به سخن دیگر ارزش برده به سن، تخصص و تندرستی (سلامتی جسمانی و روانی) او وابسته بوده است. این واقعیت در نزد سومریان، بابلیان، آشوریان، یونانیان و رومیان نیز تثبیت شده و بر آن مبنا تجارت برده و استفاده از خدمات وی صورت میگرفت.
برخی از مورخان، تاریخ مصر را از آغاز تا سقوط سال ۵۲۵ پیش از میلاد مسیح به پنج دوره و برخی نیز آن را به چهار دوره تقسیم کردهاند. آنان که تاریخ مصر را به چهار دوره تقسیم کردهاند، براین باورند که نخستین مقطع تاریخ مصر یعنی زمانی که هنوز مصریان وارد گردونه تاریخ یا آغازدوره تاریخی خود نشدهاند، دوره پیش از عهد باستان مصر است. برهمین اساس دوره دوم به عهد باستان و دوره سوم به عهد میانه و دوره چهارم به عهد جدید تاریخ آن سرزمین اطلاق شده است. آن دسته از مورخانی که تاریخ مصر را از آغاز تاکنون به پنج دوره تقسیم کردهاند، دوره نخست را امپراطوری تینیتها، دوره یا عهد امپراطوری باستانی، مصر در عهد میانه یا امپراطوری مصر میانه، امپراطوری نوین و دوران اخیر گزارش کردهاند. بدیهی است که مصر نیز همانندعیلام، سرزمینهای بینالنهرین، اروپای قدیم و... در میان دورانهای اصلی دارای دورههای انتقالی و تغییر و تحول جهت انتقال به دوره بعدی بود. دورههای تاریخ مصر هرکدام به سلسلههایی تعلق داشت و تقسیمات درون دورهای به آنها تعلق میگرفت. در این دورهها سرنوشت جامعه مصر را زمامداران سلسلهها رقم میزدند که دارای عملکرد و دستاوردهای متفاوتی بودند.
تاریخ قطعی و اختلافناپذیر مصر از دوره باستان و سده بیست ونهم یعنی از ۲۹۰۰ پیش از میلاد یا به روایت درستتر از ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح آغاز و تا طلیعه سال ۲۴۰۰ پیش از میلاد ادامه یافته است. این دوره چهارصد ساله در برگیرنده سلسلههای سوم تا هشتم مصریان است. از سلسلههای هفتم و هشتم مصر باستان تقریبا بیاطلاعیم، این به آن معنا نیست که قالب جداول تاریخی از رویدادهای به وقوع پیوسته این دو سلسله خالی است، بلکه رویدادهای دهشتناک، تخریب، ویرانیها و صدمات ناشی از تهاجمات تجاوزات و جنگهای داخلی و برون مرزی، آثار متعلق به این دو سلسله را نابود کرده و اسناد مدارک مربوطه به آن را از میان بردهاند. مورخان و مصر شناسان در مورد ارزیابی امپراطوری تینیتها (تینیتها) اختلاف نظرهای عمیق و شدیدی دارند. برخی از کرونیستهای اروپایی و مصر شناسان جهان دوره زمامداری تینیتها را عصر بحرانآفرینی و فروپاشی شیرازههای اجتماعی و اقتصادی مصر به شمار آوردهاند. در این دوره مصریان دچار تفرقه وتشتت شده و پیامد این تفرقه و چند دستگی شرایط نامناسبی را در عرصه اقتصاد وتولید فراهم کرده بود. برخی نیز دقیقا عقایدی مخالف این باور را در تاریخ آوردهاند و زمامداری تینیتها را زمینهساز ایجاد وحدت و افزایش تولید و تقویت بنیادها و ارکان اقتصادی در مصر باستان عنوان کردهاند.
آنچه برای مصریان در همه مقاطع تاریخیشان به درستی در تاریخ ثبت شده، پیچیدگی امر آبیاری برای زمینهای کشاورزی است. مصریان با ابزار ساده به تکنیکهای ابتدایی دست زدند تا در حد توان و امکان مشکل آبیاری را تسهیل نموده و به کشت و زرع بپردازند. به این ترتیب آنها روز به روز از وابستگی و میزان واردات محصولات و فرآوردههای کشاورزی و دامی از سرزمینهای دور و نزدیک کاستند. مصریان همچنین با بهره گیری از دستاوردهای غیرمصریان وازجمله ساکنان کرانههای مدیترانه و دریای سیاه، تاکستانهای بزرگی فراهم کردند. چاقو و تبر فلزی که عموما ازمس ساخته میشد، مصریان را در استفاده از چوب جهت ساختن لوازم و ابزار چوبی مورد نیاز برای قایقهای کوچک یاری میکرد. حجاران و سنگ تراشان به کمک همین ابزار ابتدایی توانستند سنگهای آهکی را به آسانی پرداخت کرده و در قالبهای دلخواه خود به هر اندازهای که مورد نیازشان بود دربیاورند و از آنها در ساختن بناها استفاده کنند.این هنر مصریان در عرصه ساختمانسازی کاملا متفاوت از معماری مردم میسن در یونان باستان بود. مردم میسن قطعات سنگی عظیم به وزن بیست تن وابعاد نُه متر را بدون ملات روی هم گذاشته و ساختمانهای بزرگ را با آن میساختند. دروازه شهر میسن که به دروازه شیران معروف است، معرف هنر مردم میسن و نمونه بارز هنر معماری آن سرزمین در عهد یونان باستان است. مصریان به کمک کلنگهای مسی و سبدهای حصیری توانسته بودند خاک مورد نیاز را جهت سدسازی تهیه کرده و نظام آبرسانی به زمینهای کشاورزی را آسان و منظم و مرتب کنند و به این ترتیب از هدر رفتن آب نیز جلوگیری کنند. در میان مصریان باستان آب به واقع مایه زندگی و موجب شعله ور شدن آتش اختلاف در میان آنان بود. کاوشگران شمار چشمگیر و جالبی به صورت نقوش برجسته و تصاویر ترسیم شده بر روی دیوارها و ابزار و اشیای متعددی از قبور اشراف و زمین داران مصری به دست آوردهاند که عملیات کشاورزی ومراحل مختلف این کار را از زمان آماده سازی زمین، بذرافشانی و مراقبت وسرانجام برداشت محصول را به خوبی به نمایش میگذارد.
پژوهشهای کارشناسانه بر روی آثار و نقوش و تصاویر به دست آمده، مطالعه ابزار و ادوات کشف شده از قبور وسردابهها و زیرزمینها نشان میدهد که مردم آن دوران کارگاههایی داشتند که جنبه تخصصی داشته و ویژه صاحبان حرف و صنایع بوده است. آنها سفارشها را جهت تولید از سوی صاحب منصبان و مدیران کشور مصر و اشراف میپذیرفتند و سپس کار را به انجام میرساندند. به سخن دیگر محصولات و دستاوردهای این متخصصان برای صدور به کشورهای دیگر در نظر گرفته نمی شد. از آن جمله میتوان از کارگاههای نجاری، دباغی (صنایع پوست و چرم)، بافندگی و برخی از صنایع فلزی که به طور تخصصی فعال بودند و کارهای خاص را انجام میدادند نام برد. در پارهای از این کارگاهها که به آنان کارگاههای چند منظوره نیز گفته میشود، هم اشیای کوچک یعنی همان صفحات منقوش چوبی که کاربرد زمینی داشت و هم قایقهای چوبی بزرگ میساختند. در آن دوران کارگاههای نیمه خصوصی که صاحبان آنها از صنعتگران و ثروتمندان برجسته مصری بودند نیز رونق داشتند. این کارگاهها زیرنظر هنرشناسان و ماموران و کارشناسان کار میکردند و فرآوردههای آنها باید مطابق با استانداردهای پذیرفته شده اطمینان بخش و بادوام بودند و عموما شامل کارگاههای فلزکاری چون مسگری، زرگری، سنگتراشی و دباغی بودند. امروز به این گونه تاسیسات «صنایع خصوصی» گفته میشود و به آن کارگاههای صنعتی خصوصی نیز اطلاق میشود. این کارگاهها به تدریج توسعه یافته و به صورت کارخانههای کوچک درآمدند.
در کارگاههای صنعتی مذکور نیروی کار را عمدتا مردان تشکیل داده و به ندرت زنان در این کارگاهها به کار اشتغال داشتند، حال آنکه در کارگاههای ریسندگی، نخ تابی وبافندگی عمدتا زنان به کار مشغول بودند. مصنوعات فلزی یا چوبی و پارچههای زیبا بیشتر در میان ثروتمندان مورد استفاده قرار میگرفت و افراد تهیدست از پارچههای خوب، زیور و زینتآلات و اشیای زینتی و زیبا به ندرت بهرهمند میشدند. به تدریج صادرات مصریان این عرصه را نیز دربرگرفت و در پایان عهد باستانی مصر، فرآوردههای کارگاههای مصر در بازارهای کشورهای دیگر از جمله بینالنهرین به فروش گذاشته میشد.
مبادله داخلی کالاها
مبادله کالا در مصر مدتها به صورت ابتدایی انجام میشد. به این معنی که معمولا کالایی را با کالای دیگر مبادله، معاوضه و معامله میکردند، مثلا ماهی با کفش یا سبزی و میوهجات با بادبزن و نان با پارچه یا سبد و زنبیل و ظروف خانگی نیز به همین طریق خرید و فروش میشد. در آن دوره چون پول هنوز وجود نداشت، مس به حسب وزن، واسطه معاملات و مبادلات کالا قرار میگرفت. در همین مقطع زمانی، مصر از آرامش سیاسی و ثبات اقتصادی و امنیت اجتماعی برخوردار بود. کارگاهها و مراکز تولیدی پیوسته در حال افزایش و گسترش بود و نیاز به نیروی کار روز به روز بیشتر میشد و به تبع آن سیل مهاجرت به مصر شدت میگرفت.
سرزمین مصر در دهههای آخر عهدباستانی و آغاز عهد میانه اش، آنچنان غنی و سرشناس شده بود که همه کشورهای دور و نزدیک در صدد ایجاد ارتباط اقتصادی در امر صادرات و واردات کالاها از آن سرزمین و به این سرزمین بودند. در میان سرزمینهای شرقی سوریه از شرکای برجسته تجاری مصر به شمار میآمد و مصریان از سوریه چوب سدر وارد میکردند. این چوبها در ساختن کاخهای فراعنه و تاسیسات مهم، ادارات دولتی و معابد، به کار برده میشد، زیرا چوب سدر محکم و در مقابل حشرات از جمله موریانه آسیب ناپذیر است، داریوش یکم نیز برای ساختن کاخ شوش از چوب سدر به خاطر همین ویژگیهایش استفاده کرد. او چوب سدر را به استناد منابع از لبنان (فنیقیه) به ایران آورد، درهای چوبی کاخ شوش و به ویژه دفتر مخصوص داریوش از چوب سدر است.
مصریان در همین زمان از سوریه و حبشه کالاهای لوکس و تجملی وارد میکردند که فقط در میان اشراف، ثروتمندان و هیات حاکمه میتوانست کاربرد داشته باشد. طبقه محروم و تهیدست جامعه مصر بهرغم غنای اقتصادی و ایجاد تحول در امر صادرات و واردات کماکان از زندگی مرفه محروم بودند. گرچه از مناسبات اجتماعی در دوران امپراطوری باستانی و موضع کلی مردم در برابر فراعنه حاکم بر مصر برای مورخان روشن نیست و از وضع قبطیان یا مصریان بومی هیچ گونه سند و مدرکی مربوط به این مقطع تاریخی مصرباستان به دست پژوهشگران نرسیده است، ولی از شواهد میتوان دریافت که موقعیت فراعنه زمامدار و کاهنان متنفذ و قدرت طلب از آن استحکام پیشین برخوردار نبوده و تضعیف و تزلزل روز به روزبرکاخ فراعنه بیشتر سایه میگسترانیده است. بدیهی است که با وجود این کاستیها مطالعه و بررسی تاریخ مصر باستان در این مقطع زمانی آنچنان نیز دشوار و ابهام برانگیز نیست و در خلال اسناد و مدارک دیگر سرزمینهای شرقی و روایات و گزارشهای بیگانگان میتوان به اوضاع تقریبی مصر از نظر اجتماعی و سیاسی در این مقطع زمانی پی برد.سومریان بهرغم آسیبهای گسترده و بیشماری که از رویدادهای ناگوار تاریخی تجربه کردهاند، آثار متعددی از اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی- دینی سومر را مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد مسیح به یادگار گذاشتهاند. کرمرشمار الواح سومری را که بیشتر آنها را خود او ترجمه کرده است، به دههزار قطعه (لوح) رسانیده است که براساس آنها و تجزیه و تحلیل محتوایشان هرگونه خلأ و ابهامی در تاریخ سرزمین سومر را برطرف کرده است. در مصر تنها صحنههایی که به منظور تزئین و نمایش بردیوار بناها، کاخهاو مقابر نقش بستهاند در درجه اول فنون و رموز هنر و صنایع مصریان را نشان میدهد و این خود نشان از آن است که مصریان در این عرصهها ابتکار عمل را در دست داشته و هنرمندان و صنعتگران علاقهمندانه و با جدیت به تولید و پیشبرد صنعت و هنر میپرداختهاند. از جمله خلأها و کاستیها در زمینه مطالعات و پژوهشهای تاریخی درباره اوضاع اجتماعی مصر، فقدان اسناد ومدارک گویا و قانعکننده درباره مالکیت زمینها و وضع زندگی کشاورزان و دامپروران مصری است، درودگران (نجاران) و حجاران (سنگتراشان) که در رده صنعتگران گنجانده و طبقه بندی شدهاند، در ازای انجام دادن کارهای سنگین، بسیار حساس و طاقت فرسا و دقت طلب، مزد اندکی دریافت میکرده و آنها نیز از رفاه اجتماعی بیبهره بودهاند.
ارسال نظر