مترجم: فاطمه باباخانی
بخش پایانی
از اواخر قرن هجدهم به تدریج زنان توسط پزشکان و جراحان جهت کمک به زایمان به کار گرفته شدند اما در مشاغل دیگر روند حرفه‌ای شدن به این صورت، ادامه پیدا نکرد و زنان توانستند جایگاه خود را در برخی از آنها حفظ کنند.

آموزش به ویژه در کلاس‌های پایین‌تر، یکی از شغل‌های زنان بود. برخی از آنها به عنوان معلم سرخانه کار می‌کردند، اما بسیاری از آنها نیز در مدارس به کار تدریس دانش‌آموزان اشتغال داشتند. نوشتن از دیگر حرفه‌هایی بود که راه ورود زنان به آن باز بود. از رمان‌نویسان برجسته این دوره می‌توان به جین آستن، شارلوت و امیلی برونته، فانی برنی، جورج الیوت (نام مستعار مری آن ایوانز) و... و از نویسندگان زن کتاب‌های غیرداستانی می‌توان به جین مارکت و مری ولستون کرافت، اشاره کرد.
شغل‌های دیگر
مشاغل مذکور تنها مشاغلی نبود که زنان در انقلاب صنعتی به عهده داشتند. آنها در ساختن دکمه، پیچ، ورقه‌های فلزی قلع ونقره یا اسباب بازی مشغول به کار بودند. زنان همچنین تا سال ۱۸۴۲ که از کار کردن در معادن زیرزمینی منع شدند، در این کار نیز به فعالیت مشغول بودند و پس از آن در معادن سطحی و روباز به کار پرداختند.
زنان متاهل در بازار کار
در حالی که هیچ منبع جامعی برای کار زنان متاهل وجود ندارد، اطلاعاتی که درباره بودجه خانوار در آن سال‌ها گزارش شده، می‌تواند در خصوص درک این مطلب به ما کمک کند. در سال‌های ۱۷۸۷ تا ۱۸۱۵، نزدیک به ۶۶ درصد از زنانی که متعلق به طبقه کارگر بودند، درآمد یا شغلی نداشتند. این نرخ در سال ۱۸۱۶ تا ۱۸۲۰به ۴۹ درصد کاهش پیدا کرده و از سال ۱۸۲۱ تا ۱۸۴۰ دوباره افزایش یافت و به ۶۲ درصد رسید. جدول زیر نرخ مشارکت زنان و شغل همسران آنها را نشان می‌دهد.
در حالی که زنان پابه پای همسرانشان کار می‌کردند اما میزان دستمزد آنها عموما کمتر از مردان بود که گاه تنها به 28 درصد از میزان حقوق شوهرانشان می‌رسید. دلیل این امر شاید به خاطر این بود که همه زنان کار نمی‌کردند و گاهی نیز درآمد بچه‌ها بیش از درآمد مادرانشان بود. به این ترتیب در آن دوران میانگین کمک زنان به بودجه خانواده چیزی حدود 7 درصد برآورد شده‌است.
مراقبت از کودکان
زنان کارگر با استفاده از روش‌های گوناگونی از فرزندان خود مراقبت می‌کردند. گاهی اوقات کار و مراقبت از کودکان با هم سازگار بودند و زنان، فرزندان خود را در مغازه یا محل کار خود نگه می‌داشتند. گاهی اوقات نیز زنان به کودکان خود چیزی می‌دادند تا زمانی که آنها به کار مشغول هستند، آرام باشند. جابه‌جایی کار از خانه به کارخانه موجب بروز مشکلاتی برای زنان و عدم تطابق میان کار و نگهداری از کودکان شد. زمان کار در کارخانه‌ها به شکلی طراحی شده بود که زنان عمدتا 12 تا 13 ساعت از روز را در خارج از خانه می‌گذراندند. کار در کارخانه‌ها به شکل منظمی دنبال می‌شد به شکلی که زنان قادر نبودند فرزندان خود را به این محیط کارآورده و ساعات استراحت خود را با آنها بگذرانند. اما چنین مشکلاتی موجب نشد که زنان کار کردن را کنار بگذارند. مادران نیز از خواهر و برادر بزرگ‌تر، خویشاوندان، همسایگان و مدارس برای مراقبت از کودکان خود در زمانی که مشغول به کار بودند، کمک می‌گرفتند. گاهی اوقات نیز مادران فرزند خود را در خانه به تنهایی رها می‌کردند که این امر ممکن بود خطراتی را به دنبال داشته باشد. مواردی نیز وجود داشت که مادران فرزندان خود را به زنانی که از کودکان نگهداری می‌کردند می‌سپردند. مادران ممکن بود از ترکیبی از انواع مختلف خدمات نگهداری از کودکان استفاده کنند. به عنوان مثال زنی به‌نام الیزابت ولز دارای پنج فرزند 10، 8، 6، 2 و چهار ماهه بود. فرزند بزرگ‌تر او از کودک کوچک‌تر مراقبت می‌کرد. فرزند دوم کار می‌کرد و دو کودک بعدی به مهدکودک فرستاده شدند.