مترجم: فاطمه باباخانی
وقوع انقلاب صنعتی چه تاثیری بر اشتغال زنان داشت؟ آیا اختراع ماشین‌های صنعتی موجب بهبود زندگی زنان شد؟ در بخش سوم از مقاله جویس برنت تاثیر این انقلاب بر حضور زنان در کشاورزی و تجارت شرح داده می‌شود.

کشاورزی
کارگرانی که در بخش کشاورزی کار می‌کردند عموما در دو دسته‌بندی قرار می‌گرفتند: افرادی که به شکل سالانه استخدام می‌شدند و کارگرانی که حقوقشان را هفتگی یا روزانه دریافت می‌کردند. پیش از صنعتی شدن، عموما نیم یا یک سوم کارگران در بخش کشاورزی مشغول به کار بودند. برای آنها بخش زیادی از دستمزدشان صرف هزینه اقامتشان می‌شد. بنابراین بین آنچه به عنوان حقوق دریافت می‌کردند و آنچه برایشان می‌ماند، فاصله زیادی وجود داشت. اغلب این کارگران مجرد و جوان بودند اما در طول انقلاب صنعتی تعداد کارگران به شکل قابل توجهی کاهش یافت، به ویژه تعداد کارگران زن در این دوره به پنجاه درصد کاهش پیدا کرد.


منابع مختلف نشان می‌دهند که مشارکت زنان در قرن نوزدهم در بخش کشاورزی کاهش پیدا کرد. تغییر الگوهای کاربری زمین از جمله مسائلی بودند که کاهش اشتغال زنان را به همراه داشتند. در گذشته زنان در زمان برداشت محصولات به کار گرفته می‌شدند و از داس به عنوان یک ابزار مفید و کارآمد در برداشت بهره می‌گرفتند، به خاطر اینکه نمی‌توانستند از ابزارهای سنگین‌تر استفاده کنند. اما زنان در شرق این کشور و زمانی که کشاورزی به سمت تخصصی‌تر شدن و استفاده از ابزار جدید پیش رفت از کار در مزارع کنار زده شدند. برخلاف آن در غرب این کشور زنان در جایگاه خود باقی ماندند، زیرا در این بخش دامداری به سمت تخصصی شدن حرکت کرده بود.
دستمزدبگیران
در طول قرن هجدهم زنان دارای فرصت‌های زیادی برای کار در مزارع چه به عنوان همسران مالکان بزرگ یا کشاورزان بدون زمین بودند. اما در طول قرن نوزدهم مشارکت زنان در تولید محصولات کشاورزی کاهش یافت. در قرن هجدهم در یک روستا که افراد آن در زمین مشترکی کار می‌کردند، زنان تنها با اجاره یک کلبه می‌توانستند با کارآفرینی و نگهداشتن یک گاو یا حیوان دیگر زندگی خود را بگذرانند. با مدیریت دقیق دارایی، یک زن ممکن بود بتواند میزانی معادل همسر کارگرش در طول سال به دست آورد. زنان همچنین در آن دوران از سوخت عمومی استفاده می‌کردند و این موجب صرفه‌جویی در هزینه‌های آنها می‌شد. با انحصاری شدن منابع این فرصت‌ها از بین رفت و هر کس به منابع انحصاری خود توجه کرد. امواج بزرگ‌تر این انحصاری شدن در دو دهه ابتدایی قرن نوزدهم رخ داد به این معنا که بسیاری از فرصت‌های خوداشتغالی در کشاورزی و صنایع خانگی کاهش یافت. به این ترتیب تنها فرصت‌های محدودی برای تولید خانواده‌های کارگر بدون زمین باقی ماند. در برخی مناطق زمین‌داران به کارگران بخش کوچکی از زمین را اجاره می‌دادند که در آن بتوانند بخشی از مواد غذایی خود را بکارند. حق خوشه‌چینی تنها تا سال‌های میانی قرن نوزدهم باقی ماند، کاری که به عنوان یک فعالیت کشاورزی برای زنان آن دوره وجود داشت. خوشه‌چینی در آن دوران به عنوان یک حق باارزش قلمداد می‌شد و گاه از پنج تا ۱۰ درصد سرانه خانوار در طول سال را تشکیل می‌داد. در قرن هجدهم همسران کشاورزان به طور فعالی در کار مزرعه درگیر بودند. آنها به ویژه در مدیریت محصولات لبنی و نگهداری از خوک، مرغ و بوقلمون فعالیت می‌کردند. کار زنان به عنوان منبع مهم درآمد برای کشاورزان محسوب می‌شد و آنها عموما بدون کمک گرفتن از مردان در این کار موفق می‌شدند. در قرن نوزدهم زنان به تدریج از این مدیریت کنار زده شدند. در حالی که به نظر می‌رسید زنان فقیر با کنار زده شدن از این خوداشتغالی، فقیرتر می‌شوند، همسران کشاورزان به این ترتیب اوقات فراغت بیشتری برای خود می‌یافتند.


خوداشتغالی
در طول انقلاب صنعتی، کسب‌وکار زنان در شهرها گسترش یافت. بررسی‌های انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که در این دوران حضور زنان در عرصه کسب‌وکار حدود 10 درصد بود. جدول هفت نشان می‌دهد که کمتر از 25 زن در سال 1788 در کسب‌وکار در منچستر به کسب‌وکار مشغول بودند. زنان مجرد، متاهل و بیوه یا مطلقه در این لیست گنجانده شده‌اند. در اغلب موارد زنان بیوه به کسب و کار همسر متوفی خود می‌پرداختند. آنها عمدتا کسب‌وکار همسر خود را ادامه می‌دادند زیرا در این کار فعال بودند. گاهی اوقات زنان متاهل در کسب‌وکاری جداگانه از همسران خود مشغول به کار می‌شدند. زنان در این دوره عمدتا به‌عنوان صاحبان مغازه و میخانه‌ها فعالیت می‌کردند.