یادداشت
جامعه جهانی
برخی از تاریخنویسان اندیشه اقتصادی بر این عقیدهاند که موضوع نظریه آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» تعریف مفهوم «ملت» (Nation) به لحاظ اقتصادی است.
دکتر موسی غنینژاد
برخی از تاریخنویسان اندیشه اقتصادی بر این عقیدهاند که موضوع نظریه آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» تعریف مفهوم «ملت» (Nation) به لحاظ اقتصادی است. برخی از تاریخنویسان اندیشه اقتصادی بر این عقیدهاند که موضوع نظریه آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» تعریف مفهوم «ملت» Nation به لحاظ اقتصادی است.
مفهوم ملت یک مقوله سیاسی است که نزد اسمیت مضمون و واقعیتی اقتصادی پیدا میکند. برای وی ملت چیزی جز فضای مبادله (داوطلبانه) نیست و انسجام و یکپارچگی اجتماعی - سیاسی (ملی) در گرو گسترش و استحکام روابط مبادلهای است. اسمیت برخلاف اندیشمندانی مانند ژان ژاک روسو، ملت را گردهمایی (انجمن) سیاسی انسانها (شهروندان) با هدف حاکمیت مردمی نمیداند بلکه آن را سیستمی اجتماعی - اقتصادی برای برآورده ساختن هرچه بهتر نیازهای فزاینده تلقی میکند. نظام سیاسی و ساحت سیاسی زندگی انسانها فضیلتی مستقل از آن خود ندارد بلکه وسیلهای است در خدمت نظام اقتصادی برای برآورده ساختن نیازهای بشری. در رویکرد اسمیتی هدف نهایی نظام سیاسی، برقرار ساختن صلح و آرامش در جامعه است تا در سایه آن نظام مبادلهای داوطلبانه گسترش یابد و به تبع آن ثروت و رفاه شهروندان فزونیگیرد. هر انسانی در تعیین اهداف نهایی خود در چارچوب قانون آزاد است و حاکمیت سیاسی صلاحیتی در تعیین این اهداف ندارد.
تجربه تاریخی جوامع پیشرفته و ثروتمند امروزی که توانستهاند به طور نسبی به رفاه مادی و آزادی فردی به طور همزمان دست یابند، مهر تایید بر اندیشه اقتصاد محور مدرن زده است. اما فرایند جهانی شدن که از دهههای پایانی قرن بیستم شتابی مداوم و بیسابقه گرفته است نوید شکل گرفتن ملت واحد جهانی در آیندهای به لحاظ تاریخی نه چندان دور میدهد. در واقع از میان رفتن مرزهای اقتصادی و موانع مبادلهای میان افراد و گروهها همچنانکه مهمترین عامل در شکلگیری واحدهای سیاسی یکپارچهای به نام ملتها یا ملت - دولتها در گذشته بوده است در حال حاضر زمینه را برای فرایند تحولی مشابهی در سطح جهانی فراهم مینماید.
ملتها به معنای جدید کلمه ابتدا در اروپا و سپس در سایر نقاط دنیا با وحدت یافتن فرهنگی - اجتماعی حول محور نظام مبادلهای - اقتصادی به وجود آمدند. پولهای محلی جای خود را به پول ملی دادند، مقیاسهاس اندازهگیری متکثر محلی از میان رفتند و سیستم متمرکز و رسمی جای آنها را گرفت و بالاخره نظام حقوقی و قانون واحد بر همگان حاکمیت یافت. زبان، پول، مقیاس و قانون واحد و رسمی که پیششرطهای تصور مفهوم ملت به معنای اجتماع یکپارچه و منسجم انسانها با اراده مختار است، در واقع ابزارهایی بودهاند برای تسهیل مبادلات و گسترش روابط صلحآمیز میان افراد با سلایق و اهداف متفاوت. توسعه روابط اقتصادی و سیاسی میان ملتها یا ملت - دولتها رفته رفته آنها را به هم نزدیکتر و در شبکه گستردهای از مبادلات جهانی به هم وابسته کرده است.
فرایند جهانی شدن در درجه اول مرزهای اقتصادی میان کشورها را کمرنگتر میکند و زمینههای پیوستن همگان به شبکه جهانی مبادلات را فراهم میآورد. همچنانکه نظام بازار ملی زیرساخت و شالوده جامعه مدنی در کشورهای پیشرفته است، نظام بازار جهانی را نیز میتوان پایه اصلی جامعه مدنی جهانی در آیندهای محتمل تصور کرد. همچنانکه یکپارچگی ملی حول محور حکومت قانون و شبکه به هم پیوسته نیازهای متقابل شهروندان (بازار) توانسته در کشورهای پیشرفته امروزی جامعه صلحآمیز و پر رونق ایجاد کند میتوان انتظار داشت که شتاب گرفتن هرچه بیشتر شبکههای جهانی مبادلات آثار مشابهی را در سطح روابط بینالملل پدید آورد. البته آینده به ویژه آینده دور غیرقابل پیشبینی است. به قول دیوید هیوم؛ چون این گزارهها را نمیتوان رد کرد که در طبیعت هر اتفاقی ممکن است بیافتد بنابراین قاطعانه نمیتوان هیچ چیزی را پیشبینی کرد، آنچه میتوان به لحاظ علمی انجام داد حدس زدن است. اما اگر به دلایل منطقی و علمی حدس بزنیم که گسترش مبادلات آزاد ما را یک گام به جامعه مدنی جهانی لذا صلح نزدیکتر میکند، دفاع از آن به تعیین یک وظیفه اخلاقی خواهد بود.
ارسال نظر