خبرگان، مجلس لحظه‌ها است

اولین خطر ترویج گفتمان عدالت، رسمی و دولتی شدن این گفتمان است

عدالت اقتصادی فقط یک جنبه عدالت‌طلبی است

زندگی نامه

حجه‌الاسلام و المسلمین محسن قمی، متولد ۱۳۳۹ پس از تحصیلات دوره ابتدایی در ورامین در سال ۱۳۵۰ به حوزه علمیه قم رفت و در مدرسه آیت‌ا... گلپایگانی به تحصیل علوم دینی پرداخت و بارها مورد تشویق آیه‌ا‌...‌العظمی گلپایگانی قرار گرفت و در دوره سوم مجلس خبرگان با رای بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر مردم استان تهران به مجلس خبرگان راه یافت.او در کنار دروس حوزوی به تحصیلات کلاسیک نیز ادامه داد و کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه محض از دانشگاه تهران اخذ نمود و سپس دوره دکترای خود را نیز با نوشتن پایان‌نامه مبانی نظری پست مدرنیسم با موفقیت پشت سر گذاشت.ایشان برادر سه شهید است و مادر محترمشان نیز در حادثه جنایات آل‌سعود در مکه مکرمه به فیض شهادت رسیدند. حجت الاسلام و المسلمین دکتر محسن قمی، عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در جمع گسترده‌ای از دانشجویان دانشگاه‌های اصفهان، ایلام، گرگان، تبریز، کرمان، شیراز و کرمانشاه که برای شرکت در یک اردوی دانشجویی به قم آمده بودند، اظهار داشت: روح حاکم بر قانون اساسی توجه جدی همه جانبه به آرای مردم است. در ماده دوم آن اصول و مبانی قانون اساسی علاوه بر توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت اصل دیگری است که از آن به عنوان کرامت انسان و حرمت نهادن به شان و جایگاه او نام برده شده است. تهیه‌کنندگان متن قانون اساسی می‌خواسته‌اند تاکید کنند که وصول به اهداف بلند آن ۵ اصل بدون توجه به کرامت و جایگاه انسان امکانپذیر نخواهد بود. علاوه بر آن در اصول پایانی که سخن از بازنگری در قانون اساسی به میان رفته است ۶ مساله از هرگونه بازنگری استثنا شده است که یکی از آنها ابتنای نظام جمهوری اسلامی بر آرای مردم است یعنی هر نوع بازنگری احتمالی در قانون اساسی باید در چارچوب توجه به رای مردم و شکل‌گیری نهادهای مختلف حکومتی بر اساس نظر مردم باشد.

تفسیر رای مردم در دیدگاه اسلام و دیدگاه لیبرالیسم

حجت‌الاسلام دکتر قمی، عضو هیات علمی دانشگاه باقر‌العلوم با اشاره به تفاوت دیدگاه اسلام و دیدگاه لیبرالیسم درباره رای مردم افزود: در نگاه لیبرالیسم رای مردم هم شرط لازم و هم شرط کافی است(مگر در حد رعایت اصول کلی لیبرالیسم) و لذا وجود هر گونه حقیقت در ورای رای مردم منتفی تلقی می‌گردد، صدای اکثریت جایگزین صدای خدا می‌شود و در نتیجه این پرسش که آیا مردم در رای خود دچار اشتباه شده‌اند یا خیر؟ فاقد مفهوم تلقی می‌گردد زیرا حقیقتی غیر از رای مردم وجود ندارد تا معیار و ملاک سنجش رای مردم باشد.

حقیقت را با رای مردم باید سنجید و سنجش رای مردم با حقیقت بی‌معنا است و به همین جهت هر کس که رای مردم را همراه خود داشته باشد انتقادناپذیر هم خواهد بود و این در حالی است که در دیدگاه قانون اساسی رای مردم برای اداره جامعه امری ضروری و غیر قابل تخلف است، اما این شرط لازم است و نه شرط کافی. در ورای این رای حقیقتی وجود دارد که وظیفه همه رای‌دهندگان آن است که تلاش کنند آن حقیقت یا آن فرد اصلح را اولا شناسایی و به آن رای دهند و ثانیا هیچ‌گاه صحنه را خالی نگذارند و مراقبت دائمی داشته باشند که مبادا فرد یا افراد انتخاب شده‌ از مسیر حقیقت فاصله بگیرند. در این دیدگاه آ‌سودگی خیال مردم به اتکای رای خودشان قابل قبول نیست و مسوولیت مردم با دادن رای تمام نمی‌شود. مثلا پس از انتخاب رهبری توسط نمایندگان مردم در مجلس خبرگان باید نوعی مراقبت دائمی برای تداوم شرایط شش‌گانه در رهبری پیش‌بینی شده باشد.

این دغدغه و نگرانی دایمی برای آن است که حقیقت خالص و ناب است و هیچ غباری بر آن نمی‌نشیند. اما ما باید مواظبت دایمی داشته باشیم که مبادا در شناخت آن دچار اشتباه شده باشیم و ثانیا مبادا نمایندگان ما در جریان عمل به تدریج از آن فاصله گرفته باشند و به همین جهت همواره نماینده یا رهبری که مستظهر به رای مردم نیز هست می‌تواند در معرض اشتباه باشد و لذا قابل انتقاد مثبت نیز خواهد بود و این نکته بیانگر اصول مترقی قانون اساسی و برتری آن نسبت به دیدگاه لیبرالیسم است.

نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان با اشاره به اهمیت مجلس خبرگان، مهم‌ترین وظیفه این مجلس را شناسایی و تعیین رهبر و معرفی آن به مردم عنوان و اظهار داشت: مجلس خبرگان مجلس لحظه‌ها است، مجلسی که عمدتا در شرایط بحرانی باید تصمیم بگیرد و عمل کند یعنی در شرایطی که جامعه فاقد رهبری است (فوت، عزل یا استعفای‌رهبری) و در چنین وضعیت بحرانی تصمیم‌گیری درباره مهم‌ترین مساله کشور یعنی انتخاب و معرفی رهبر جدید کار بس سترگی است که از عهده هر کس ساخته نیست.

لذا مجلس خبرگان نیازمند نمایندگانی کارآمد، شجاع، فقیه، آشنا به شرایط زمان و مکان و برخوردار از قدرت تصمیم‌گیری سنجیده است.

در دور اول مجلس خبرگان پس از ارتحال حضرت‌امام(ره) این مجلس توانست به نحو مطلوب به وظیفه خود عمل کند و فردی را برای رهبری جامعه (به نمایندگی از مردم) برگزید که در آن زمان گفته می‌شد که بهترین انتخاب انجام شده است.

و اکنون نیز پس از سال‌ها از آن انتخاب، همگان اذعان دارند که انتخاب این رهبر منحصر به فرد بوده است و این نشانه صلابت آن دوره مجلس خبرگان می‌باشد.

دکتر قمی اهمیت دیگر مجلس خبرگان را قرار داشتن آن در راس هرم قدرت در کشور دانست و گفت: همه نهادهای کشور در مقابل نهاد دیگری باید پاسخگو باشند مثلا دولت در برابر مجلس و مجلس در برابر شورای نگهبان و شورای نگهبان در برابر رهبری مسوول هستند اما مجلس خبرگان در برابر هیچ کس و هیچ نهادی مسوول و پاسخگو نیست مگر در برابر خداوند متعال و در نتیجه در مقابل چشمان تیزبین مردمی که به آنان رای داده و به آنان اعتماد کرده‌اند و لذا تمام امور و مقررات مربوط به مجلس خبرگان و انتخابات آن صرفا با تصویب خود خبرگان می‌باشد و مصوبات آن برای تایید به هیچ نهادی از جمله شورای نگهبان عرضه نمی‌شود.

این مدرس و عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد این که چرا انتخاب رهبری به صورت غیرمستقیم انجام می‌شود و چرا مردم با رای مستقیم خود رهبر را انتخاب نمی‌کنند، اظهار داشت: در انتخاب غیرمستقیم نقش احساسات زودگذر و هیاهوهای تبلیغاتی کاهش می‌یابد (گرچه از بین نمی‌رود) و با توجه به اهمیت رهبری در نظام جمهوری اسلامی لازم است این انتخاب با درایت کامل و توسط کارشناسان برجسته و به دور از تاثیر هیجانات انتخاباتی انجام شود.

علاوه بر آن تجربه بشری نشان داده است رهبرانی که با رای مستقیم مردم برگزیده می‌شوند، بیشتر در معرض سوءاستفاده از قدرت و سوق دادن کشور به سمت دیکتاتوری قرار دارند و به همین جهت امروز در بسیاری از کشورهای جهان به این شیوه تمایل پیدا کرده‌اند و بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکایی، آفریقایی و آسیایی برای انتخاب عالی‌ترین مقام در جامعه خودشان (رهبر یا رییس جمهور و یا نخست‌وزیر) از شیوه انتخاب غیرمستقیم بهره می‌گیرند.

ادامه این جلسه به صورت پرسش و پاسخ با دانشجویان و خبرنگاران دنبال گردید:

چرا برخی از علمای قم لیست برای نامزدهای انتخابات خبرگان اعلام می‌کنند اما در عین حال آیت‌ا... مصباح می‌فرمایند که رای دادن براساس لیست خاص وجاهت شرعی ندارد؟

حضرت امام (ره) تاکید داشتند که افراد در برابر رایی که می‌دهند نزد خداوند مسوول هستند، اگر همه احزاب و گروه‌ها فردی را تایید کنند و شما بدانید که او صالح نیست مجاز نیستند و به او رای بدهید و اگر همه آنها صلاحیت یک فرد مشخصی را رد کنند و شما بدانید او اصلح است شما وظیفه دارید به او رای بدهید. البته علما وظیفه دارند نظر خود را برای مردم بیان کنند ولی مردم باید در حد توان خود در مورد کاندیداها تحقیق و بررسی کنند و به هر نتیجه قطعی رسیدند براساس آن عمل کنند. مخصوصا درشان اقشار فرهیخته جامعه نیست که بدون بررسی و تحقیق به لیست خاص رای بدهند. اما گر کسی توان تحقیق و بررسی را نداشته باشد می‌تواند با پیروی از کسانی که به آگاهی و تدوین آنها اعتماد دارد به افراد معرفی شده رای بدهد.

نحوه نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبری چگونه است؟

رهبری براساس اصل ۷ قانون اساسی در مسوولیت‌های جزایی خود با افراد عادی جامعه هیچ تفاوتی ندارد یعنی اگر کسی از رهبر در خصوص اتهام جزایی خاصی شکایت کند دادگاه‌های معمولی بدون هیچ‌گونه تشریفات می‌توانند شروع به رسیدگی کنند و این در حالی است که برخی از کشورها از قبیل آمریکا اگر رییس‌جمهور متهم به ارتشا شود هیچ دادگاهی حق رسیدگی ندارد زیرا نوعی مصونیت قضایی دارد و برای رسیدگی دادگاه باید قبل از آن کنگره و سنای آمریکا با نصاب خاصی شروع رسیدگی را تصویب کرده باشند و این شاهد دیگری بر مترقی بودن اصول قانون اساسی ما است.

اما در خصوص مسوولیت‌های حقوقی که با توجه به جایگاه و شان ویژه متوجه رهبری است دو نوع مراقبت و نظارت در قانون اساسی لحاظ شده است: نظارت عمومی همه مردم به جهت آنکه النصیحه لائمه المسلمین-‌خیرخواهی برای پیشوایان- وظیفه تک‌تک افراد جامعه است و نظارت حقوقی خاص توسط مجلس خبرگان که امری نهادینه شده و دارای پشتوانه اجرایی لازم می‌باشد و اختصاصی به امور آشکار نیز ندارد. بلکه از حق تفحص در مسائل غیرآشکار نیز برخوردار است و این معنا در اصل ۱۱۱ مورد اشاره قرار گرفته است و لذا در آیین‌نامه مجلس خبرگان کمیسیون خاصی به نام کمیسیون تحقیق مرکب از ۱۱عضو اصلی و ۴عضو علی‌البدل پیش‌بینی شده است که هیچ‌کدام از آنها نباید خویشاوند سببی یا نسبی با رهبری داشته باشند. این کمیسیون ضمن رسیدگی به همه گزارش‌های واصله در محدوده وظایف خود موظف است هر ساله گزارش عملکرد خود را به اجلاسیه مجلس خبرگان ارائه دهد. این کمیسیون در خصوص جلوگیری از نفوذ عناصر نامطلوب در دفتر رهبری نیز مساعدت و مشورت می‌دهد.

تحلیل شما از فضای عمومی دانشگاه‌ها در شرایط کنونی چیست و کاهش فعالیت‌های سیاسی اجتماعی در دانشگاه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دانشگاه در همه جوامع توسعه‌یافته نقش کلیدی و محوری در رشد و توسعه و بالندگی دارد. به‌طور خلاصه قلب تپنده و قوه محرکه پیشرفت هر کشوری رابطه مستقیمی با نشاط و پویایی دانشگاه‌ها دارد. هر چه فضای عمومی دانشگاه‌ها با نشاط‌تر، پویاتر و باانگیزه‌تر باشد، افق آینده کشور روشن‌ تر خواهد بود. دانشگاه‌های ایران نیز ادوار مختلفی را تجربه کرده است. دوره‌هایی که رکود نسبی فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در دانشگاه‌ها حاکم بوده است و این رکود باعث رخوت و بی‌انگیزگی دانشجویان، استادان و محققان برای تولید ایده‌های نو شده است و دوره‌هایی که هر گرایشی در چارچوب اصول پذیرفته شده نظام می‌توانست به فعالیت پرداخته و مشارکت مسوولانه در سطح تصمیم‌گیری‌های دانشگاه و به تبع آن جامعه داشته باشد. جای انکار نیست که فضای شاداب علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در دانشگاه‌ها نتایج مبارکی به همراه خواهد داشت. من با شناختی که از روحیه دانشجوی فعال و مبتکر و خلاق دارم مطمئن هستم که این کاهش در حقیقت نوعی استراحت برای فعالیت‌های دانشجویی در برخی از حوزه‌ها و فعال‌تر شدن آنها در برخی حوزه‌های دیگر است، ما شاهد نشاط علمی رو به رشد در فضای دانشجویی هستیم و حضور پررنگ دانشجویان را در عرصه‌های بین‌المللی از جمله در پرونده انرژی هسته‌ای و نیز حمایت از پیروزی مردم لبنان شاهد بودیم، که نباید این واقعیت‌ها مورد غفلت قرار گیرد.

مقام‌معظم‌رهبری در دیدار نخبگان فرمودند غربی‌‌ها صفات خوبی نیز دارند از جمله آنکه خطرپذیر هستند، ما چگونه می‌توانیم دانشجویان را به این باور برسانیم که نترسند و دچار خود سانسوری نشوند؟

مقام معظم رهبری حساسیت بسیار زیادی نسبت به دانشجویان و فعالیت آنها دارند. ایشان همیشه در بیانات خودشان علاقه خود را به سیاسی بودن دانشجویان و مشارکت فعال آنها برای راه‌اندازی نهضت نرم‌افزاری تولید علم ابراز داشته‌اند. منظور مقام معظم رهبری به نظر من از سر نترس داشتن، اعتماد به نفس و شناخت داشتن نسبت به توانایی‌ها و قابلیت‌های خودمان می‌باشد. برای اینکه این اعتماد به نفس در میان دانشجویان ما که به نظر من وجود دارد) بیشتر شود باید به دانشجویان میدان داد، ابتکارات آنها را تشویق کرد، خطاهای احتمالی آنها را با وسعت نظر نادیده انگاشت و تصحیح کرد و به طور خلاصه با زبان خودشان با آنها صحبت کرد. الفاظ کلیشه‌ای و اعمال آیین‌نامه‌ای راه به جایی نمی‌برد. اگر در عرصه‌های تصمیم‌گیری، محوریت علم و شایستگی باشد، باید دانشجویان را در این عرصه‌ها وارد کرد. دانشجویان همیشه ثابت کرده‌اند که دوستدار رشد و توسعه و بالندگی کشور هستند، اگر جریان‌هایی در ادوار مختلف خواسته‌اند از احساسات آنها سوءاستفاده کنند، با درایت خود دانشجویان منزوی شده‌اند.

باید به دانشجویان این حق را داد که مطالبات سیاسی و صنفی خود را با زبان خودشان طرح کنند و من مطمئنم در چنین فضایی خود دانشجویان چارچوب‌های پذیرفته شده نظام و کشور را بهتر از همه رعایت خواهند کرد.

جوان دارای خصیصه خطرپذیری است و رهبری نیز بر ابعاد مثبت این خصیصه برای جوانان تاکید کرده‌اند و اصولا امکان بالندگی و رشد در جامعه بدون پذیرش خطر وجود ندارد.

همه گروه‌های خودی با گرایش‌های مختلف بر این باورند که دوره حضور شما در نهاد نمایندگی ولی فقیه دوره موفقی بوده است، لطفا به بخشی از دلایل این موفقیت اشاره کنید.

البته از لطف و حسن نظر دوستان متشکرم. من فکر می‌کنم که رسالت اصلی مسوولان فرهنگی مخصوصا روحانیون در جامعه و به خصوص در دانشگاه‌ها آن است که با سعه صدر و محبت و منطق و با رویکرد موافق خوانی بتواند مخالفان را نیز به اردوگاه موافقان وارد کند نه اینکه با عملکرد ناسنجیده افراد موافق را نیز از زیر شعاع چتر انقلاب خارج کند و من نیز تلاش کردم به نوبه خود نسبت به جذب تمام گرایش‌ها البته درفرآیند پذیرفته شده برای فعالیت‌های سیاسی اجتماعی تلاش ناچیزی داشته باشم که امیدوارم مورد رضایت خداوند متعال قرار گرفته باشد. به هر حال از لطف دوستان و ابراز محبت آنان در طول خدمت در دانشگاه و نیز پس از آن همواره ممنون و متشکرم. اگر موفقیتی در کار بوده است مدیون لطف الهی و نیز همکاران مخلص و فاضل خود بوده‌ام و البته با کمبودهای فراوانی نیز همراه بود که ناشی از بضاعت ناچیز بنده است.

در آستانه انتخابات شوراها تحلیل شما از میزان مشارکت مردم چگونه است؟

در مورد انتخابات شوراها به نظر من برای تحلیل میزان مشارکت مردم قدری زود است که بتوان به یک نظر صائب رسید ولی بنده میزان مشارکت مردم را از دوره قبلی بیشتر ارزیابی می‌کنم. البته برخی‌ها از عملکرد شوراها از جمله سیاست‌زدگی در یک دوره و مصلحت‌اندیشی مفرط در دوره دیگر به خصوص در پایتخت شاکی هستند. مردم نسبت به کارکرد و شان واقعی شوراها با اندکی تردید مواجه شده‌اند ولی من امیدوارم که در دوره سوم با مشارکت دلسوزانه و مسوولانه مردم شاهد انتخابات پرشورتر باشیم. چون مردم ما به لحاظ وابستگی که به انقلاب و امام دارند و نیز به دلیل فریختگی ذاتی آن فارغ از عملکرد شوراها ارزش مشارکت در انتخابات را به خوبی می‌دانند و لذا شرکت نیز خواهند کرد.

شما از جمله کسانی هستید که از ترویج گفتمان عدالت در سطح دانشگاه حمایت جدی می‌کردید، به نظر شما چه خطری این گفتمان را تهدید می‌کند؟

اولین خطری که من برای ترویج گفتمان عدالت احساس می‌کنم، رسمی و دولتی شدن این گفتمان است. عدالت‌خواهی را باید جنبشی در نظر گرفت که اگر در همه ارکان جامعه وارد شود می‌تواند، تمام مشکلات موجود را حل و مسیر اعتلای جامعه را هموار کند. اگر این جنبش را در یک نهاد مشخص تعریف و به آن رسمیت بدهیم، تکاپو و باروری و خودافزایی آن را از آن می‌گیریم.

ضمن تاکید بر مسوولیت قوای سه‌گانه به ویژه مجریه در تحقق عدالت در جامعه اما این گفتمان نباید منحصر در نمادهای رسمی بشود و اختصاص به حزب، نماد و یا شخص و سخنگوی خاصی ندارد.

به نظر من جنبش عدالت‌خواهی باید همه جریانات و گرایش‌ها را جزو خود به حساب بیاورد و از منظر ایجابی همه را در گسترش این جنبش به خدمت بگیرد. دومین خطر این جنبش تک بعدی شدن آن در مسائل اقتصادی است. عدالت اقتصادی فقط یک جنبه عدالت‌طلبی است. قسمت فربه و حجیم عدالت‌طلبی عدالت در توزیع مناصب و فرصت‌های تحصیلی و شغلی و منزلت اجتماعی است. باید این جنبش به تمام ابعاد عدالت طلبی نگاهی همه جانبه داشته باشد تا بتواند به نتیجه مطلوب خود برسد.