چرا مظاهری؟

دنیای اقتصاد از امسال بنا دارد «چهره سال» اقتصاد ایران را معرفی کند.معیاراصلی برای انتخاب این چهره بیشترین تاثیرگذاری بر روندهای موجود اقتصادی است که البته این تاثیرگذاری می‌تواند از نگاه عده‌ای در جهت مثبت و متقابلا از نگاه عده‌ای دیگر در جهت منفی باشد. این که معدل و برآیند تاثیرگذاری چهره سال بیشتر به سمت مثبت گرایش دارد یا منفی، موضوع یک بحث کارشناسی است و درست به همین دلیل پاسخ این پرسش، پاسخی تک واژه‌ای نیست..

اقتصاد ایران در سال‌جاری با پدیده‌ای به نام «طهماسب مظاهری» روبه‌رو شد که اگر چه قبلا نیز با وی آشنا بود اما ظهور متفاوت او در قامت رییس کل بانک مرکزی و تغییر ۱۸۰ درجه‌ای برخی از سیاست‌ها پس از آغاز ریاستش بر بانک مرکزی صف آرایی جدیدی را در اقتصاد ایران رقم زد که در دو سوی این صف آرایی موافقان و مخالفان سرسختی ایستاده اند.

این که سیاست‌های انقباضی او از روند شتابان تورم کاسته است قابل انکار نیست. اما سخن مخالفان بر این نکته تکیه دارد که سیاست انقباضی نوشدارویی برای ۵/۱ سال پیش بود و اکنون درد اقتصاد ایران از فشار تورمی به بیماری «رکود تورمی» تغییر کرده است و کاستن از تورم از نظر مخالفان شاید به مفهوم رکود بیشتر باشد.

اما شدت موافقت‌ها و مخالفت‌ها خود تاکیدی بر شدت تاثیرگذاری سیاست های رئیس کل بانک مرکزی است و همین تاثیرات است که تکیه او را به صندلی «چهره سال» ناگزیر می‌سازد.سیاست هایی که دنیای اقتصاد بر مبنای آنها طهماسب مظاهری را به عنوان چهره سال برگزید درمقاله های پایان ساده اندیشی اقتصادی(صفحه ۷ )،روزهای سخت رئیس کل(صفحه ۹ )و گفت و گو با طهماسب مظاهری(صفحه ۱۱ )تشریح شده است.دیگر مطالب سالنامه دنیای اقتصاد به ویژه گفت و گو با سید مرتضی نبوی و سید حسین مرعشی هم به صورت غیر مستقیم به سیاست هایی اشاره دارند که نقش طهماسب مظاهری در اصلاح آنها انکارناپذیر است.