مدیر عامل شرکت خدمات بیمهای سایان اعلام کرد:
جای خالی نهادهای مکمل بیمهای در ایران
یونس مظلومی دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، کارشناسی مدیریت بیمه و فوق دیپلم رشته هوشبری از دانشگاه علوم پزشکی است او کار در صنعت بیمه را از سال ۷۳ به عنوان کارشناس فروش بیمههای اموال و اشخاص بیمه آسیا آغاز کرد و پس از آن کارشناس صدور بیمه آتشسوزی در بیمه دانا شد، به دنبال آن کارشناس صدور بیمه مهندسی، کشتی و هواپیما بیمه دانا و معاون بیمههای مهندسی و مسوولیت این شرکت شد. در سال ۸۲ مدیر بیمههای مهندسی و مسوولیت بیمه رازی و در تیر ماه ۸۵ مدیر پروژه تاسیس بیمه سایان گروه رایان سایپا بود و از آذر ماه ۸۵ تاکنون مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت خدمات بیمه سایان نماینده حقوقی بیمه ملت میباشد، او یکی از اعضای CII (انیستیتو بیمهگران لندن) است و دورههای مختلفی را در موسسات بیمهای کشورهای انگلستان و هند گذرانده است. به مناسبت روز بیمه و تحول در صنعت بیمه کشورمان گفتوگویی را با وی انجام دادهایم که در ادامه میآید:
آیا نهادهای موجود بیمهای در کشور با صنعت بیمه در جهان همخوانی دارد؟
این مساله بحث بسیار جالبی است باید اشاره کنم که وقتی ما مکانیسم بیمه را قبول کردهایم و مشروعیت آن از لحاظ دینی به تایید مراجع رسیده است دیگر نمیتوانیم بگوییم که ما مدلهای موجود را قبول نداریم و مدلهای موجود در صنعت جهانی بیمه غربی هستند و بنابراین به درد نمیخورند. زمانی میتوانیم این حرف را بزنیم که خودمان مدلهای جدیدی ابداع و به دنیا معرفی کرده باشیم. عدم تطبیق با مدلهای جهانی باعث میشود که ما عملا فقط واردکننده و یا خریدار تعهدات بیمهای در بخش واگذاری اتکائی باشیم ودر بخش صادرات و یا اصطلاحا قبولی اتکائی اقدام موثری تاکنون صورت نگرفته و ما عملا حرفی برای گفتن در این بخش نداریم بنابراین اول باید ببینیم در صنعت بیمه دنیا چه خبر است.
در صنعت بیمه جهانی چه خبر است؟
فقط کافی است شما به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند بحرین و یا امارات متحده عربی سفر کرده و یا با فعالان صنعت بیمه این کشورها صحبت کرده باشید و یا سادهتر در موتورهای جستجو گر اینترنت واژه insuranceرا جستجو کرده باشید، متوجه انواع واقسام نهادهایی میشوید که هیچ کدام را ما نداریم واجازه داشتن آن را هم نداریم موسساتی از قبیل شرکتهای مشاوره مدیریت ریسک، شرکتهای کارگزاری بیمه اتکایی، شرکتهای مشاور بیمه که فقط مشاوره میدهند و نماینده یا کارگزار بیمه نیستند، کارآگاهان ویا پلیسهای بیمهای که به شرکتهای بیمه در زمینههای مختلف ارائه خدمت میکنند ارزیابان مستقل خسارت، شرکتهایی در زمینه پیگیری خسارت بیمهگذاران که وکالت زیاندیدگان را برای پی گیری خسارت به عهده داشته و حقالزحمه دریافت مینمایند، شرکتهای بازرسی و ارزیابی ریسک، موسسات رتبهبندی، موسسات اعتبارسنجی و دهها نوع موسسه دیگر که در ارتباط با بیمه و به عنوان نهادهای مکمل فعالیت میکنند. در حالی که در مقام مقایسه در بیمه مرکزی غیر از نمایندگی و کارگزاری بیمه نهادهای دیگری در کنار شرکتهای بیمهگر پیشبینی نشده است.
و اداره ثبت شرکتها بنا به درخواست بیمه مرکزی از قبول هر گونه درخواستی در زمینه ثبت اینگونه شرکتها خودداری میکند.
ولی گفته میشود که ما رتبه سی ودوم صنعت بیمه را در دنیا از لحاظ ضریب نفوذ بیمه داریم؟
ضریب نفوذ بیمه تعریف مشخص و استانداردی دارد نسبتی است که در صورت کسر حق بیمه تولید شده بوسیله بیمههای بازرگانی و در مخرج کسر تولید ناخالص داخلی یاGDPقرار میگیرد و شامل حق بیمه بیمههای اجتماعی نمیشود چرا که در تمام دنیا بیمههای اجتماعی دولتی بوده و فقط برای گسترش عدالت و رفاه اجتماعی فعالیت مینمایند و به هیچ وجه سودآوری جزو اهدافشان نیست و حق بیمههای این سازمانها در صورت کسرشاخص ضریب نفوذ بیمه قرار نمیگیرد و در مقابل، شرکتهای بیمه بازرگانی توسط بخش خصوصی تاسیس و اداره میشوند و هدفشان سود آوری بوده و حق بیمههای دریافتی توسط بیمههای بازرگانی مبنای محاسبه ضریب نفوذ بیمه قرار میگیرد حال اگر ما بگوییم که در رتبه اول صنعت بیمه جهانی قرار گرفتهایم ممکن است کسی خرده نگیرد ولی واقعیت این است که مطابق معتبرترین نشریه بیمهای (سیگما سال ۲۰۰۷)که توسط سوییس ری منتشر میشود از لحاظ شاخص ضریب نفوذ بیمه در رتبه ۷۵ در میان ۸۷ کشور مورد بررسی و در همسایگی کشورهایی مانند سریلانکا، فیلیپین و اندونزی قرار داریم.
ضمن آنکه در محاسبه ضریب نفوذ بیمه، حق بیمههای قبولی اتکائی از خارج کشور لحاظ نمیگردد وبا توجه به اینکه ما حق بیمه قبولی چندانی نداریم از این لحاظ هم ارفاق میشود وگرنه وضع از این هم میتوانست بدتر باشد. البته باید اذعان نمود که در ده سال اخیر پیشرفت خوبی در این زمینه صورت گرفته است لیکن اگر میخواهیم در سال ۱۴۰۰ کشور اول منطقه باشیم باید خیلی بیشتر از اینها کار کنیم.
کار گروههایی که به منظور ایجاد تحول در صنعت بیمه تشکیل شدهاند تا چه حد میتوانند در این امر موفق باشند؟
صنعت بیمه یک فعالیت حرفهای و تخصصی است بیمه حرفه است ونه علم. در آزمایشگاهها و کتابخانهها نمیتوان بیمه را یاد گرفت از این جهت است که به آن صنعت بیمه میگویند. بیمه را باید در شرکت بیمه و جایی که بیمهگذار خسارت میگیرد و یا بیمه نامه میخرد یادگرفت. از پایینترین سطح آن شروع کرد و بعد به سطوح بالاتر رسید. ضمن آنکه موفقیت برای این کارگروهها را آرزومندم لیکن باید گفت که بهتر است کار را اصطلاحا به «بیمهچی» ها سپرد به جوانترهای صنعت بیمه هم باید توجه کرد. کار نباید فقط در دست عدهای آدمهای محدود و انگشت شمار باشد. بعضی از دوستان که شاید پارسال تنها اطلاعاتی که در زمینه بیمه داشتند به دفترچه بیمه خدمات درمانی منحصر میشده، امسال برای صنعت بیمه مدل ارائه میکنند و صاحب نظر شدهاند. شما ببینید بیشترین حجم فروش توسط شبکه فروش صنعت بیمه صورت میگیرد و غیر از قراردادهای بزرگ دولتی که به صورت مستقیم توسط شرکتهای بیمه آن هم بدلیل الزامات قانونی صورت میگیرد بقیه تولید صنعت بیمه توسط شبکه فروش صورت میگیرد لیکن شما ردی از شبکه فروش را در هیچکدام از این کارگروهها پیدا نمیکنید و اصولا در تصمیمگیریها و برنامهریزیهای صنعت بیمه نمایندگان شبکه فروش حضور ندارند.
شبکه فروش صنعت بیمه چگونه میتوانند به ایجاد تحول در صنعت بیمه کمک کنند؟
بسیاری از عزیزانی که در شبکه فروش حضور دارند سالها تجربه را با خود دارند که اگر از آنها استفاده نشود ممکن است دیگر هیچ وقت نتوان از این تجارب استفاده کرد آنها بهتر از همه میدانند که بیمهگذاران دنبال چه نوع بیمههایی هستند. یا چگونه میتوان بیمههای عمر را جذاب تر کرد یا اینکه بیمههای آتش سوزی منازل مسکونی و بیمههای زلزله چرا بفروش نمیرسند. آنوقت اگر ما در کارگروهها و کمیتههای تحول از این بخش صنعت بیمه دعوت کنیم مطمئنا ضرر نخواهیم کرد.
با توجه به موضوع عمر در بیمه و توسعه، چرا بیمههای عمر در کشور ما توسعه پیدا نکرده است؟
غیر از دلایلی مانند نرخ بالای تورم و عدم وجود طرحهای جذاب شاید دلیل دیگر آن عدم توجه به شیوههای بازاریابی و فروش این نوع بیمههاست. در کشور آمریکا که رتبه اول فروش بیمههای عمر را بخود اختصاص داده است بیشترین حجم فروش از طریق فروش چهره به چهره و توسط بازاریابان یا ویزیتورهای بیمه عمر صورت میگیرد. روش بازاریابی کارگاهی نیز در سالهای اخیر در این کشور متداول شده است. بازاریابی بیمههای عمر در آمریکا شغل پردرآمدی است آنهم در کشوری که از لحاظ تجارت الکترونیک بسیار پیشرفته است آنوقت ما در کشور خودمان بجای تقویت بازاریابی چهره به چهره به دنبال فروش بیمه الکترونیکی بصورت نمادین هستیم آنهم در شرایطی که هنوز زیرساختهای بانکی و مخابراتی آن فراهم نیست، میگردیم. برخی از شرکتهای بیمه خصوصی حرکتهای خوبی در جهت توسعه روش فروش چهره به چهره توسط ویزیتورهای بیمههای عمر و نیز ایجاد طرحهای پلهای برای خنثی کردن اثر تورم در یکی دو سال اخیر نمودهاند.
ارسال نظر