احزاب سیاسی و اقتصاد ایران

ارزیابی مواضع اقتصادی احزاب مؤتلفه، کارگزاران، اعتماد ملی و جبهه مشارکت. احزاب سیاسی و مساله اقتصاد ایران

گفت‌وگو با نمایندگان احزاب اعتماد ملی، مشارکت، کارگزاران و موتلفه

احزاب سیاسی ایران در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، مانند همه ‌سال‌ها و فصول انتخاباتی به تکاپو افتاده‌اند که برتری خود را به رای‌دهندگان نشان دهند. احزابی که یا در قدرتند یا شریک قدرت، از کامیابی‌های بزرگ دولت سخن می‌گویند و دولت‌های گذشته را بی‌کفایت و ناکارآمد معرفی می‌کنند و در مقابل، احزاب خارج از قدرت، دولت را ناکارآمد و فرصت سوز می‌خوانند و راه نجات کشور را تغییر رییس جمهور می‌دانند.

اما در این کشاکش سهمگین که با نزدیک‌تر شدن به زمان انتخابات (خرداد ۱۳۸۸) بر شدت آن افزوده می‌شود، مانند همه فصول انتخاباتی به درستی معلوم نیست که سیاستمداران و احزاب سیاسی در حوزه اقتصادی چه برنامه‌ای دارند، خطوط تمایز آنها با دیگران چیست و برای تحقق وعده‌های انتخاباتی خود از کدامین قواعد اقتصادی پیروی می‌کنند.

روزنامه دنیای اقتصاد از تابستان گذشته در گفت‌وگو با نمایندگان احزاب مهم کشور (موتلفه اسلامی، جبهه مشارکت، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی) و شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی کوشید گوشه‌هایی از دیدگاه‌های اقتصادی احزاب سیاسی را برای خوانندگان روشن کند.

برخی از این گفت‌وگوها (علی مزروعی از جبهه مشارکت، سید حسین مرعشی از کارگزاران، عباس وکیل از موتلفه، حسن روحانی سیاستمدار و دکتر صادق زیبا کلام استاد دانشگاه) در صفحات اقتصاد سیاسی روزنامه چاپ شد.

در این شماره ماهنامه تحلیلی دنیای اقتصاد گفت‌وگوهایی با محمد رضا خباز عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت به همراه چکیده گفت‌وگوهای قبلی با سید حسین مرعشی و عباس وکیل ارائه می‌شود تا خوانندگان گرامی‌ امکان مقایسه آراء اقتصادی احزاب ایرانی را به دست آورند. محور عمده این گفت‌وگوها برنامه‌های اجرایی دولت در حوزه اقتصاد است و به صورت طبیعی، طرح تحول اقتصادی در کانون توجه قرار دارد. اما در کنار این موضوعات اصلی، از مصاحبه‌شوندگان محترم در خواست شده است از میان چهار مکتب اقتصادی مشهور در جهان (سوسیالیسم، مکتب کینز، مکتب شیکاگو و مکتب اتریش) یکی را که برای اقتصاد امروز ایران راه حل مناسب‌تری ارائه می‌کند معرفی کنند.

تقریبا هیچ‌ یک از مصاحبه‌کنندگان نظر خوشی به نظریه‌های اقتصادی نشان ندادند مگر آقای عباس وکیل رییس کارگروه اقتصادی حزب موتلفه اسلامی‌ که پس از ارائه شرح و نقدی درباره این مکاتب، در نهایت ظرفیت‌های مکتب شیکاگو را بیش از سایر مکاتب دانست. وظیفه مطبوعات راه نشان دادن به احزاب نیست. اما وظیفه اخلاقی ماست که از آقای عباس وکیل به عنوان نخستین (و تاکنون تنها) فعال حزبی ایرانی، که حاضر شدند دیدگاه‌های خود را درباره مکاتب اقتصادی با دقت و شفافیت بیان کنند، سپاسگزاری کنیم.