عــــامل تغییرات قیمت نفت عرضــــــه و تقاضا یـــــــا بورس‌بـــــــازی
امیردودابی نژاد
سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ سال‌هایی استثنایی در بازار جهانی انرژی تلقی می‌شود. از اواخر سال ۲۰۰۷ قیمت نفت خام باروندی شتابان افزایش یافت و پس از عبور از مرز ۱۴۰ دلار در اواسط جولای (اواخر تیر)، سقوط آزاد قیمت‌ها آغاز شد تا جایی که در اواسط اکتبر مجددا به حدود قیمت یک سال قبل یعنی ۸۰ دلار رسیده است.

قیمت‌های نفت، اقتصاد کشورهای تولید‌کننده و مصرف‌کننده را به طور جدی تحت تاثیر قرار می‌دهد.به عنوان نمونه صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده است کاهش قیمت نفت تا 90 دلار ایران را دچار کسری بودجه خواهد کرد. از دیگر سو بدیهی است ادامه کاهش قیمت موهبتی برای اقتصاد رو به بحران کشورهای صنعتی خواهد بود. به این ترتیب اکنون سوال مهم پیش روی تحلیل‌گران علل این افزایش و کاهش 60 دلاری و پیش‌بینی آینده بازار جهانی انرژی است.
عوامل پدید آورنده این تغییرات در دو دسته کلی قابل طبقه‌بندی است. اول: عامل عرضه و تقاضا و کاهش ارزش دلار، دوم: تنش‌های سیاسی، ناآرامی در کشورهای تولید‌کننده، بورس‌بازی نفت و.... برخی کارشناسان و مقامات کشورهای نفتی با رد کردن تاثیر عرضه و تقاضا‌، بورس‌بازی نفتی و کاهش ارزش دلار را متغیر اصلی افزایش قیمت اوایل سال اعلام کرده‌اند، در حالی که اکنون کاهش تقاضای انرژی در پی رکود را عامل اصلی کاهش قیمت تلقی می‌کنند. به عنوان نمونه شکیب خلیل رییس اجلاس اوپک در یکی از آخرین اظهارنظرها گفته است: «اکنون قیمت نفت از سطحی که توسط بورس‌بازان تعیین شده بود، پایین‌تر آمده و در آینده فقط عرضه و تقاضا بازار را تنظیم خواهد کرد». اما آیا می‌توان بورس‌بازی را عامل مسلط کاهش و افزایش قیمت‌ها دانست یا این که ورود و خروج بورس‌بازان تنها عامل نوسانات جزئی و تشدیدکننده روند کلی تغییرات قیمت‌ها است؟
بدنیست قبل از ادامه بحث مفهوم بورس‌بازی کالایی را مرور کنیم. بورس‌بازی نفت که تحت عنوان بازار مشتقات شناخته می‌شود، شامل اشکالی از قراردادهاست که با هدف مدیریت ریسک مبادله می‌شود. به عنوان نمونه آتی‌ها که از مهم‌ترین مشتقات است عبارت از توافقی است بین دو طرف مبادله که فروشنده متعهد می‌شود یک دارایی پایه را در زمان و مکان و به قیمت مشخص به خریدار تحویل دهد. مهم‌ترین ویژگی آتی‌های نفتی استاندارد بودن کیفیت، کمیت و زمان تحویل است که حتما در بورس‌ها معامله می‌شود. دارایی پایه در بازار آتی‌ها قرارداد نامیده می‌شود. در بازار نفت خام دارایی پایه معادل 1000 بشکه است. کارکرد بسیار مهم دیگر آتی‌ها کشف قیمت بازارهای اسپات است. نکته قابل توجه در خصوص آتی‌ها این است که عموما به تحویل فیزیکی کالا منجر نمی‌شوند و در بسیاری موارد وسیله ای برای سرمایه‌گذاری بورس‌بازان است، سرمایه‌گذاری نظیر آنچه در بازار سهام، فلزات گرانبها و... رخ می‌دهد. به عنوان نمونه در فاصله‌ سال‌های 2003 تا 2008 تنها 2‌درصد آتی‌های نفتی به تحویل فیزیکی کالا منتهی شده است. بر این اساس برخی صاحب نظران معتقدند قیمت نفت خام بین 50 تا 80 دلار بوده و افزایش قیمت مازاد بر آن، حاصل فعالیت‌های سودجویانه بورس‌بازانی است که لزوما تولید‌کننده و مصرف‌کننده نفت نیستند.
مخالفان این دیدگاه معتقدند، متغیر اصلی همچنان عرضه و تقاضاست و بورس‌بازی می‌تواند همانند افزایش قیمت در ۲۲ سپتامبر باعث یک نوسان موقتی خلاف روند یا سرعت گرفتن روند کلی شود. عرضه و تقاضای کل در شش ماه اول سال ۲۰۰۷ نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۰۸ تقریبا ثابت مانده و شاید همین مساله باعث اشتباه برخی در نادیده گرفتن نقش عرضه و تقاضا در تغییر قیمت‌ها شده باشد. نکته مهمی که کمتر به آن توجه شده تغییر ترکیب تقاضای انرژی کشورهای مختلف جهان است. در حالی که همگام با نرخ رشد حدود دو‌درصدی آمریکا مصرف انرژی این کشور باید افزایش می‌یافت، اما ۹۰۰‌هزار بشکه کاهش نشان می‌دهد. از سوی دیگر مصرف چین در همین دوره ۵۰۰‌هزار بشکه افزایش پیدا کرده است. چنین افزایش و کاهشی در مورد سایر کشورهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه نیز به چشم می‌خورد.
این افزایش و کاهش‌ها را می‌توان در چارچوب حداکثر تمایل به پرداخت به ازای هر واحد انرژی فسیلی توضیح داد. با توجه به درجه توسعه یافتگی و ضرورت انرژی فسیلی، سیاست‌های مدیریت انرژی و میزان سرمایه‌گذاری در به کار گیری انرژی‌های تجدید پذیر و سهم بخش مولد و غیر مولد اقتصاد از مصرف انرژی‌، نیاز و تمایل به پرداخت کشورها متفاوت از یکدیگر است. به این ترتیب نیاز و تمایل به پرداخت بیشتر چین و کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته دور از ذهن به نظر نمی‌رسد.
بنابراین افزایش تمایل به پرداخت کشورهای یاد شده منجر به افزایش تقاضا (انتقال منحنی تقاضا)شده است. به این ترتیب با توجه به کم کشش بودن عرضه کل نفت خام (عرضه نفت در اثر تغییر قیمت‌ها چندان عوض نمی‌شود) بدیهی است که قیمت‌ها افزایش می‌یابد. به نظر می‌رسد بهترین توجیه افزایش قیمت‌ها همین استدلال به علاوه کاهش ارزش دلار باشد. در حال حاضر رکود مالی و آشکار شدن نشانه‌های رکود اقتصادی نیز باعث کاهش مقدار تقاضای جهانی انرژی در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه به صورت توام و کاهش قیمت‌ها شده است. در این شرایط شاید تنها راه پیش‌روی تولیدکنندگان نفت برای جلوگیری از ادامه کاهش قیمت‌ها کاستن از تولید باشد. موضوعی که در دستور کار اوپک قرار گرفته است.

pic2