بازگشت قایق‌ها به ویتنام

پناهندگان پیشین اینک با مهارت‌ و پول خود به ویتنام باز می‌گردند. زمانی بود که ویتنامی‌ها به تعداد صدها هزار نفری خود را داخل قایق‌های سوراخ‌دار به دریا می‌انداختند. آنها در اوج استیصال و برای فرار از فقر و سرکوب، خطر غرق شدن، به قتل رسیدن یا تیر خوردن را به جان می‌خریدند. در آن زمان‌ها کلمه «ویتنامی» تقریبا همواره پس از «آدم‌های قایق نشین» می‌آمد. بلافاصله پس از سقوط «سایگون» در سال ۱۹۷۵ ویتنامی‌ها شروع به رفتن به غرب کردند. تا سال ۱۹۹۴ که ویتنام حرکت به سمت آزادسازی اقتصادی را شروع کرد سیل پناهندگان به صورت مداوم ادامه داشت و سازمان ملل راهی برای اسکان یا بازگرداندن آنان به وطن پیدا کرده بود.

در میانه قرن بیستم و در طول جنگ‌های استقلال کشور و بعد از آن،‌میلیون‌ها نفر دیگر با روش‌های کم خطرتری ویتنام را ترک کردند، اما در سال‌های اخیر برآورد می‌شود که بسیاری از ویتنامی‌های خارج از کشور کم‌کم شروع به بازگشت کرده‌اند، این افراد مورد تشویق دولت قرار می‌گیرند. ابتکار عمل استقبال از آنها از سوی مقام‌های بالا است. دبیرکل حزب کمونیست ویتنام در ژانویه گفت، دستاوردهای اقتصادی اخیر ویتنام تا حد زیادی مرهون تلاش‌های میهن‌پرستانه تبعید شدگانی است که بازگشته‌اند.

یکی از کسانی که به وطن برگشته است «فیلیپ اوینگ» است، کسی که در سن هشت سالگی با قایق گریخت و سرانجام در کمپ مهاجرین از خانواده‌اش جدا شد. او به فرزندخواندگی خانواده‌ای آمریکایی پذیرفته شد و در ساحل غربی آمریکا بزرگ شد، اما اکنون بازگشته است و دستیار مدیر یکی از هتل‌های طراز اول شهر‌ هانوی شده است. آقای اوینگ نخستین بار ۷ سال پیش به عنوان دانشجوی مبادله‌ای باز می‌گردد و اعتراف می‌کند که این برای او یک شوک فرهنگی بوده است. اکنون با شغلی که دارای آینده درخشانی است با دختری ویتنامی‌ازدواج کرده و احساس راحتی می‌کند. اهالی محلی هنوز وقتی لهجه آمریکایی‌اش را می‌شنوند اجناس خارجی را با او به «قیمت خارجی» حساب می‌کنند. اما او می‌گوید پذیرفته شدن به وسیله هم‌وطنانش سخت نیست.

«دیوید تایی» صاحب یک کافی‌شاپ متولد سایگون است، خانواده وی پس از جنگ برای بیرون راندن فرانسه در سال ۱۹۷۵ به طرف شمال گریخته و سرانجام از طریق فیلیپین و وانواتو به آمریکا رفتند. او تعریف می‌کند در حالی بزرگ شده که آرزو داشته یک آمریکایی باشد، اما بعدها سخت مشتاق می‌شود که هویت ویتنامی‌خود را پیدا کند. مانند آقای اوینگ به عنوان دانشجو باز می‌گردد، او با کنجکاوی مودبانه مردم مواجه می‌شود نه آن خصومتی که از آن می‌هراسیده است.

«تریسی لی» یک استرالیایی ویتنامی از ملبورن، با لهجه‌ای که بلافاصله مشخص می‌شود از کشورهای مجاور آمده از کشوری دیدن می‌کند که خانواده‌ وی در دهه ۱۹۷۰ به قصد تعطیلات ترک گفتند اینک او در پایتخت در موسسه تجاری «هوشی مینه سیتی» کاری را پذیرفت که پول سرمایه‌گذاران خارجی را به سوی کسب و کارهای ویتنامی هدایت می‌کند. او گمان می‌کرد نمونه واقعی یکی از تبعیدشدگان جوان‌تر است: او که تنها برای یک بازدید کوتاه برنامه ریزی کرده بود سرانجام منجر به اقامت دائمی‌در ویتنام شد. اکثر اینها هنوز نیازی به از بین بردن پاسپورت‌های خارجی‌شان نمی‌بینند، چون دولت برنامه دارد به آنها تابعیت دوگانه پیشنهاد دهد.ویتنام مانند چین دارای ثروتمندان بسیار زیاد آواره در اطراف جهان نیست. سال گذشته دولت ویتنام سرمایه‌گذاری تجاری توسط ویتنامی‌های آن سوی آب را فقط ۸۹‌میلیون دلار اعلام کرد، اگر چه آنها احتمالا بسیار بیشتر از این پول را برای مصرف شخصی از خودرو شخصی گرفته تا مستغلات خرج کرده‌اند. سهم بسیار مهمی را ۵/۵میلیارد دلار وجوه ارسالی در سال گذشته تشکیل می‌دهد که البته احتمالا بیشتر از اینها است و پناهندگان برای آشنایانشان در وطن می‌فرستند.

این تعداد زیاد افراد تحصیل‌کرده که از دنیای ثروتمند باز می‌گردند دقیقا همان چیزی است که ویتنام برای رفع کمبودهایش نیاز دارد. خانم «لی» که یک آمریکایی ویتنامی است حدس می‌زند موج بزرگتری به صورت بازگشت تبعیدشدگان که سال‌های آخر عمرشان را در وطن بگذرانند وارد ویتنام می‌شوند. آنها به کار نیاز نخواهند داشت، اما حقوق بازنشستگی‌شان را با خود آورده و در حومه شهری خانه‌های بازنشستگی می‌سازند.

آیا احتمال دارد امواج بازگشت تبعیدشدگانی که عادت کرده‌اند با دموکراسی زندگی کنند به تغییر شکل دادن سیاست‌های ویتنام کمک کند؟ تاکنون بیشتر آنان سرشان به کار خودشان گرم بوده ‌است. یکی می‌گوید اگر چه آنان مورد استقبال رسمی قرار گرفتند، اما اطمینان دارد که با دقت به وسیله مقامات - برای بررسی این که آیا آنها به گروه‌های حرفه‌ای تبعید شده تعلق دارند یا خیر- تحت نظر هستند. (بعضی از آنان حقیقتا عضو این گروه‌ها هستند) با این حال در دراز مدت آنها نیرویی برای آزادسازی سیاسی می‌شوند.