امیرحسین خامنـه*
واژگان کلیدی: بلوغ، مدلهای بلوغ، OPM۳، مدلهای CMM، مقایسه تطبیقی، مپنا

چکیده :
امروزه با توجه به رویکرد اکثر سازمان‌ها به شناخت عمیقتر از مقوله مدیریت پروژه، سعی و تلاش آنان در کاربرد هر چه بیشتر این دانش و ارتقاء سطح فرهنگ سازمانی در مدیریت پروژه، ضرورت ارائه مدلی جهت ارزیابی وضعیت سازمان‌ها از منظر میزان بلوغ و بلوغ سازمانی در مدیریت پروژه، نقاط ضعف و قوت و گامهای مسیر رشد و بلوغ آنها بیشتر احساس می شود. در همین ارتباط طی سالهای اخیر تلاش گسترده ای جهت ارائه روش‌های سیستماتیک جهت ارزیابی و ارتقاء میزان بلوغ مدیریت پروژه در سازمان‌ها صورت پذیرفته است. با توجه به اینکه در زمینه مدلهای بلوغ در سطح جهان مطالعات متعددی انجام شده و در کشور نیز به تازگی مطالعات‌اندکی در حال انجام است، در این مقاله تلاش می‌شود ویژگیهای کلی مدلهای بلوغ بیان و چندین مدل بلوغ معروف معرفی شوند و سپس مقایسه ای تطبیقی میان آنها صورت پذیرد. پس از این مقایسه و انتخاب مدل بهینه جهت سنجش بلوغ سازمانی مدیریت پروژه، یکی از شرکتهای بزرگ پیمانکاری عمومی‌در صنایع نیروگاهی و نفت و گاز (شرکت مپنا) تحت بکارگیری این مدل قرار گرفته تا سطح بلوغ سازمانی آن و همچنین نقاط قوت و فرصت‌های بهبود سازمان مورد نظر مشخص گردد.

۱) مقدمه:
در دنیای پر از رقابت کنونی دیگر نمی‌توان به شیوه‌‌های سنتی کارها را به پیش برد. سازمان‌ها در این دوران ناگزیر از بکارگیری پروژه‌ها هستند تا بتوانند از این طریق جایگاه خود را حفظ کنند و به فعالیتهای خود تداوم بخشند. اما سوال مهمی‌که پیش می‌‌آید این است که چگونه می‌‌توان فرآیندهای مدیریت پروژه را به صورت کارا و اثربخش به انجام رساند. به عبارتی، چگونه می توان پروژه‌های درست را انتخاب کرده و آنها را با موفقیت به پایان رساند. از شروع برنامه سوم توسعه و رشد سرمایه گذاری خارجی در طرحهای نیروگاهی و صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، افزایش نقش شرکتهای مهندسی مشاور، پیمانکاران اجرایی و سازندگان در اجرای طرحهای مذکور مورد تاکید بیشتری قرار گرفته است. اکنون در آستانه برنامه چهارم توسعه کشور، سازمان‌ها در تلاش برای پیمودن مسیر توسعه صنعتی بوده و شرایط رقابتی تری را تجربه خواهند نمود. از این رو توسعه دانش مدیریت پروژه در سازمان‌ها گامی‌مهم و ارزنده در توسعه توانمندی آنها برای توفیق در عرصه بازار رقابتی می‌باشد. در چنین شرایطی ضرورت استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه بیشتر می‌شود تا افراد بتوانند در محیطی آزاد با تمام وجود، مسئولانه تلاش کنند و مدیران پروژه‌ها در شرکتهای پیمانکاری و بالاخص شرکتهای پیمانکاری عمومی‌قادر باشند پروژه‌های ملی را با زمان و هزینه ای قابل قبول و مناسب به سرانجام برسانند. با توجه به موارد فوق توجه به وضعیت سازمان‌ها از منظر میزان بلوغ و بلوغ آنها امری ضروری و اجتناب ناپذیر می‌باشد.
بوجود آمدن استانداردهای مدیریت پروژه از اواسط دهه ۱۹۸۰ را می‌توان نقطه عطفی در دانش مدیریت پروژه دانست. این استانداردها تلاش می‌کنند تا موفقیت پروژه‌ها را بیشتر کنند. اما هیچ استانداردی بدون بهبود زنده نیست و استانداردهای مدیریت پروژه نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دست‌اندرکاران مدیریت پروژه همواره در تلاش هستند تا استانداردهای بهتری ارائه کنند.
پس از ارائه اولین مدلهای بلوغ در اوایل دهه 1990(در حوزه نرم افزاری) صاحب نظران مدیریت پروژه به این فکر افتادند که می‌توان از این مدلها به عنوان روش‌هایی گام به گام برای بهبود عملکرد پروژه‌ها استفاده کرد. به این معنا که استانداردهای مدیریت پروژه را می توان به عنوان پایگاه دانش و مدلهای بلوغ را بعنوان ابزار ارزیابی و بهبود در نظر گرفت. اما باید دقت نمود که بکارگیری یک مدل بلوغ مناسب به عنوان یک متدولوژی که مناسب فرهنگ سازمانی و راه و رسم کاری یک سازمان خاص باشد بسیار با اهمیت است و در صورت عدم وجود آن، پروژه‌ها و به دنبال آن سازمان با چالش‌های فراوان روبرو خواهد شد.
با توجه به اینکه عمر مدلهای بلوغ در حوزه مدیریت پروژه زیاد نیست و می‌توان گسترش جدی ارائه این نوع مدلهای بلوغ را از حدود سال ۲۰۰۰ دانست و نیز اینکه تنها پژوهشهای‌اندکی در این زمینه وجود دارد، معهذا این مقاله تلاش می‌کند تا با بررسی ویژگیهای تعداد ۹ مدل بلوغ و از میان آنها با بکارگیری بهینه ترین مدل، شرکت مدیریت پروژه‌های نیروگاهی ایران (مپنا) را مورد ارزیابی قرار داده و از این طریق کاربرد مدل را در شرکتهایی با ساختار پیمانکاری عمومی‌که در صنایع مختلف فعالیت دارند مورد بررسی قرار دهد.


2) معرفی برخی مدلهای بلوغ مدیریت پروژه
در این پژوهش با توجه به تنوع مدلهای بلوغ رایج در دنیا، ۹ مدل بلوغ معروف مورد بررسی قرار می گیرند که ۲ مدل آن تحت عنوان مدلهای خانواده CMM اغلب در حوزه پروژه‌های نرم‌‌افزاری و ۷ مدل دیگر نیز در حوزه‌های عام مدیریت پروژه فعالیت دارند. این مدلها عبارتند از:
مدل بلوغ توانمندی (CMM)
مدل یکپارچه بلوغ توانمندی (CMMI)
مدلPMMM (مدل PM Solution)
مدل ارلینگ اس‌اندرسون- اسوین آرنه جسن.
مدل برکلی
مدل بلوغ PRINCE II) P۲MM)
مدل P3M3
مدل کرزنر (ویرایش ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵)
مدل OPM3

2-1) مدل CMM


مدل بلوغ توانمندی که توسط CM-SEI ارائه شده است مدلی سازمانی است که به توصیف 5 سطح تکاملی فرآیندهای یک سازمان به ویژه فرآیندهای توسعه نرم افزار می‌پردازد. شکل ذیل سطوح مختلف بلوغ را از دیدگاه این مدل نشان می دهد.

2-2) مدل یکپارچه بلوغ توانمندی CMMI
SEI در سال ۱۹۹۱ نسخه‌ی ۱ مدل بلوغ توانمندی برای نرم‌افزارها (SW-CMM) را عرضه نمود. نسخه‌ی ۱/۱ SW-CMM در سال ۱۹۹۳ ارائه شد. این مدل به طور گسترده‌ای مورد استقبال قرار گرفت. بر اساس پژوهش‌‌های SEI ۹در سال ۲۰۰۴ چنانچه سازمان‌های نرم‌افزاری از مدل گام به گام CMMI استفاده نمایند بطور میانگین ۲ سال به طول خواهد انجامید تا سطح بلوغ خویش را افزایش دهند.
این مدل برای مهندسی سیستم‌ها، مهندسی نرم‌افزار، یکپارچه‌سازی محصول و توسعه‌ی فرآیند، سازماندهی تامین کنندگان است. همانگونه که از نام مدل بر می‌آید تمرکز این مدل بر دستورالعمل‌های مهندسی، مهندسی نرم‌افزار، یکپارچه سازی محصول و توسعه فرآیند، ساماندهی تامین کنندگان می‌باشد. شکل ذیل مراحل بلوغ را از دیدگاه این مدل نشان می دهد.


علاوه بر این، مدل راهنمایی برای مدیریت فرآیند و مدیریت پروژه را نیز فراهم می‌کند. CMMI طراحی شده است تا به سازمان‌ها در جهت بهبود توسعه خدمات و محصولات، رسیدن به سود و فرآیندهای نگهداری کمک نماید. سطح‌بندی مدل بیانگر 5 سطح بلوغ است و بخش مستمر مدل 6 سطحی برای مهارتها بیان می‌دارد.
اجزای مدل عبارتند از : نواحی کار، اهداف عمومی و ویژه، جزء‌کارها، محصولات کاری مرسوم.

۲-۳) مدل PMMM یا PM Solution


در سال ۲۰۰۰ موسسه PM Solution یکی از مدل‌‌های اولیه بلوغ مدیریت پروژه در تجارت را ارائه نمود. این مدل در راستای خانواده مدل‌‌های خانواده CMM بود و به‌اندازه گیری توانمندی‌‌های یک سازمان با توجه به حوزه‌‌های ۹ گانه مدیریت پروژه (آن گونه که در راهنمای PMBOK بیان می‌شود) می‌پرداخت. شکل ذیل تصویری از مدل PMMM را نشان می دهد.
2-4) مدل ارلینگ اس‌اندرسون - اسیون آرنه جسن
در کنفرانس‌‌ها می‌توان در مورد برخی مدل‌‌های بلوغ خاص نیز مطالبی شنید، عموماً این موارد حاصل تجربیات شرکت‌‌های خاص هستند. اغلب این مدل‌‌ها هم برای ارزیابی سطح مدیریت پروژه و هم (البته با موفقیت کمتر) جهت نشان دادن منافع ناشی از مدیریت پروژه به کار می‌روند. مدل ارلینگ اس‌اندرسون-اسیون آرنه جسن از جمله این مدل‌‌هاست که به نام تهیه کنندگان آن معرفی می‌شود. مدل به بررسی بلوغ در سه سطح مدیریت پروژه، مدیریت طرح و مدیریت پورتفولیو می‌پردازد و به آن از سه بعد مورد نگرش، دانش و عملکرد توجه می‌کند. مدل از تعاریف متداول برای مدیریت پروژه، طرح و پروتفولیو استفاده می‌کند.

۲-۵) مدل برکلی
مدل پنج مرحله ای بلوغ فرآیند مدیریت پروژه برکلی برای ایجاد سطحی از بلوغ مدیریت پروژه سازمانی به کار می‌رود. این مدل گام‌‌های مداومی‌ ارائه می‌کند تا پیشرفت و بهبود فرآیندهای مدیریت پروژه یک سازمان را ممکن سازد. این مدل از سازمان‌های عملیات محور شروع شده و به سازمان‌های پروژه محور که آموزش و الگو‌برداری پیوسته مدیریت پروژه را به انجام می‌‌رسانند، ختم می‌‌گردد. وضعیت سازمان در قبال این مدل جایگاه آن را در قبال سایر سازمان‌ها در همان دسته از صنایع و یا سازمان‌های دیگر که با این مدل ارزیابی شده‌‌اند، نشان می‌‌دهد.



۲-۶) مدل بلوغ PRINCE II و مدل P۳M۳
مدل‌‌های (P2MM (PRINCE II وP3M3 دو مدلی هستند که توسط اداره بازرگانی دولتی OGC ارائه داده شده‌اند. این موسسه دو استاندراد مطرح با نام‌‌های PRINCE II و مدیریت موفقیت آمیز طرح‌‌ها را ارائه داده است. آخرین مدل بلوغ ارائه شده توسط OGC مدل P3M3 است. با توجه به این که مبنای اصلی مدل‌‌های بلوغ OGC مدل بلوغ توانمندی CMM است از همان سطوح 5 گانه برای تعریف بلوغ استفاده می‌کند: فرآیندهای ابتدایی (Initial Processes)، فرآیندهای تکرارپذیر (Repeatable Processes)، فرآیند‌‌های تعریف شده (Defined Processes)، فرآیندهای مدیریت شده (Managed Processes)، فرآیندها بهینه شده (Optimized Processes).
اولین سطح از معیارها و زیر معیارها در مدل P۳M۳ نواحی فرآیندهای کلیدی است که شامل ۳۲ حوزه فرآیندی در قالب ۵ سطح بلوغ است(تعداد این فرآیندها در مدل PMMM ۲۱ عدد بود). نکته لازم به ذکر این است که در این فرآیندها هر سه سطح پروژه، طرح و پورتفولیو در نظر گرفته شده است.


2-7) مدل کرزنر (ویرایش 2001 و 2005)
مدل بلوغ مدیریت پروژه کرزنر بر اساس ساختاری پنج مرحله ای است که هر مرحله نشان دهنده سطح بالاتری از بلوغ و توسعه یافتگی سازمانی در مدیریت پروژه است. هر سطحی از بلوغ در مدل کرزنر بصورت تابعی از نهادینه شدگی مولفه‌‌های مدیریت پروژه در سازمان تعریف شده است. این خصوصیات از "شروع به نهادینه شدن" این مولفه‌‌ها در سطح یک تا "حضور جزئی" در سطح ۲ و"حضور بیشتر وکاملتر" در سطوح ۳ و ۴ و در نهایت "به طور کامل نهادینه شدن" در سطح ۵ متغیر می‌باشند. کرزنر برای هر سطحی از مدل بلوغ خود پرسشنامه ای به همراه روش نمره گذاری و تصمیم گیری ارائه نموده است.



2-8) مدل OPM3
OPM۳ مدلی برای بلوغ مدیریت پروژه سازمانی است. این استاندارد توسط موسسه‌ی مدیریت پروژه توسعه داده و در سال ۲۰۰۳ نسخه‌ی نهایی آن ارائه شده است. این مدل همانطور که در شکل ذیل نشان داده شده دارای سه بخش مرتبط به هم است: دانش، ارزیابی و بهبود.


جزء دانش، فرآیندها و الزامات مورد نیاز یک سیستم مدیریت پروژه سازمانی را نشان می دهد که از چهار بخش فرآیندهای مدیریت پروژه، مدیریت طرح، مدیریت پورتفولیو و فرآیندهای پشتیبان یا توانمندسازهای سازمانی تشکیل شده است (شکل ۷). پایگاه دانش این مدل، از حدود ۶۰۰ راهکار برتر تشکیل شده که میزان دارا بودن آنها، میزان بلوغ سازمانی را به اثبات می‌رساند. هر راهکار برتر نیز از چند توانمندی تشکیل شده که وجود آنها در سازمان، گواه وجود راهکارهای برتر خواهد بود.



عنصر ارزیابی فرآیندی است که سازمان به کار می‌برد تا خود را در قبال تعریف بلوغ که دانش OPM۳ بیان می‌دارد، بشناسد و مقیاسی جهت بلوغ سازمانی مدیریت پروژه داشته باشد. ارزیابی در مدل OPM۳ به دو صورت خودارزیابی و ارزیابی جامع صورت می‌گیرد. خودارزیابی توسط پاسخ به ۱۵۱ سوال و ارزیابی جامع با بررسی و یا پاسخ به حدود ۲۲۰۰ سوال (یا توانمندی) صورت می‌گیرد.
عنصر بهبود به سازمان‌هایی که قصد دارند بلوغ سازمانی مدیریت پروژه خویش را ارتقا دهند کمک می‌کند تا راهکارهای برتر و توانمندی‌های مورد نیاز را بشناسند و مسیر حرکت به سمت وضعیت مطلوب از وضعیت کنونی را برگزیند.

3) مقایسه تطبیقی مدل‌ها
برای مقایسه تطبیقی میان مدل‌های مختلف توجه به استانداردی که آنها از آن سرچشمه می‌گیرند حائز اهمیت است. برای آنکه بتوان میان مدل‌های فوق مقایسه‌ای انجام داد چندین معیار و زیرمعیارهای مرتبط (جدول ۱) تعریف گردید. برای این کار گام‌های زیر طی گردید:
1ـ جمع آوری داده‌ها و اطلاعات مدل‌ها: در مورد خصوصیات مدل‌های بلوغ اطلاعات لازم اعم از عوامل موثر در موفقیت، تعاریف و ویژگیهای مدلها، دسته بندی مدلها، ویژگی‌های مشترک مدلها، نقاط ضعف مدل‌ها گردآوری گردید. علاوه بر این هرچند استفاده از خود مدل‌ها به عنوان مبنایی برای قضاوت از نظر علمی درست نباشد (با توجه به اینکه تلاش این است تا در مورد خود آن مدل‌ها قضاوت شوند) اما از برخی مطالب کلی که در تعریف این مدل‌ها بیان می‌شود نیز استفاده شده است.
۲ـ خلاصه سازی اطلاعات
3ـ از بین بردن هم پوشانی‌های مدلها به منظور ارائه یک سری فاکتور
۴- وزن‌دهی معیارها و زیر معیارها


جدول 1 : معیارها و زیر معیارها تعریف شده برای یک مدل بلوغ مناسب و کاربردی



نتایج این بررسی منجر به تهیه دو جدول شامل اطلاعات پایه‌ای مدلها (جدول ۲) و معیارهای انتخاب یا عملکردی (جدول ۳) گردید که به شرح ذیل ارائه شده است:
حال با استفاده از جدول 3 می‌توان مدل‌های بلوغ ذکر شده را با هم مقایسه و بر اساس معیارها و زیر معیارهای تعریف شده آنها را امتیازدهی (بین صفر تا 10) کرده و سپس مدل بهینه را انتخاب نمود.

4 ) ویژگی‌‌های مشترک مدل‌‌های بلوغ:
به طور کلی می‌توان ویژگی‌‌های مشترک این مدل‌ها را به صورت زیر بیان نمود:
در بیشتر این مدل‌‌ها سازمان‌های بالغ و نابالغ تعریف می‌‌شوند تا با ایجاد یک خط تمایزی میان این دو مسیری برای افزایش بلوغ مشخص شود. اکثر مدل‌‌ها از فرآیند 5 مرحله‌‌ای برای دست‌‌یابی به بلوغ استفاده می‌‌کنند. مانند مدل‌‌های CMM، کرزنر، برکلی،P3M3, PMMM و برخی از آن‌‌ها نیز مانند مدل بلوغ PRINCE II تنها به برخی از این سطوح می‌پردازند. بنابراین باید سطوح و مراحل گام به گامی‌برای دستیابی به سطوح بلوغ تعریف شود.
هدف بسیاری از این مدل‌‌ها یافتن روشی برای پیاده‌‌سازی یک استاندارد مدیریت پروژه است.
در بیشتر این مدل‌‌ها ابزارهایی برای تعیین وضعیت فعلی وجود دارد.
در این مدل‌‌ها نحوه دستیابی به وضع مطلوب با راهکارهایی مشخص می‌گردد که پس از انجام بهبود باید عملکرد فرآیند بهبود مجدداً بررسی شود.

۵) نقاط ضعف مدل‌‌های بلوغ
با وجود اینکه طی دهه گذشته، مدلهای بلوغ به عنوان یکی از مهمترین راه‌‌های محسوس و قابل لمس ارزیابی وضعیت بلوغ مدیریت پروژه در یک شرکت مطرح و معرفی شده‌اند و این مدل‌‌ها به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا قابلیت‌‌های آشکار خود را در سطح پروژه‌ها و برنامه‌های سازمانی با یک استاندارد معین و علمی‌مقایسه کنند. اما برخی انتقادات نیز به این مدل‌‌ها وارد است و برخی صاحب نظران مدل‌‌های بلوغ را- به شرح ذیل- از حیث کاربردی مورد سوالات جدی قرار داده‌اند:
مدل‌‌های بلوغ منعطف نیستند، آنهم درست در موقعی که به یک مدل انعطاف پذیر برای مدیریت تغییر در تطابق با اصول بهبود کیفیت نیاز داریم.
مدل‌‌های بلوغ رفیق نیمه راه هستند، یعنی این مدل‌‌ها عموماً آمادگی دارند تا ایرادات را مشخص کرده و مخاطرات را معلوم نمایند، ولی حلال مشکلات نیستند. این خود شرکت است که باید برای رفع ایرادات طراحی کرده و در نهایت طرح را اجرا و کنترل و با خود انطباق دهد.
مدل‌‌های بلوغ برای شرایط متغیر و هنگام بروز روند سریع تغییرات در سازمان قابل اتکا نیستند خصوصاً هنگامی‌که شرکت‌‌ها با فناوری جدید، فرآیندها، فعالیتها، سیستمهای مدیریت یا سیاستهای نوین روبرو هستند.
سطوح پنج گانه بلوغ مقیاس کمی‌و تفکیک شده کافی برای‌اندازه‌گیری پیشرفت کار در طی زمان ارائه نمی‌دهند.
مدل‌‌های بلوغ همچون سایر متدلوژی‌‌ها غالباً سفت و سخت، غیرعملیاتی و گیج کننده هستند.
مدل‌‌های بلوغ بر فرآیندهای کاری در سازمان تمرکز می‌کنند و برخی از این مدل‌‌ها جنبه‌‌های مربوط به منابع انسانی و یا جنبه‌‌های سازمانی در شرکت‌‌ها را نادیده می‌گیرند.
مدل‌‌های بلوغ همچنین از جنبه تئوریک محدودیت‌‌هایی دارند. آنها بر پایه مدل‌‌های بلوغ نرم افزاری که فاقد پایه تئوریک مستحکم هستند بنا نهاده شده‌اند.
مدلهای بلوغ به نسبت جوان هستند و فاقد پشتیبانی‌‌های تجربی کافی برای مشخص کردن ملاک‌‌ها و شایستگی‌‌هایی که بیشترین تأثیر را در موفقیت پروژه دارد، می‌باشند. به علاوه هیچ یک از مدل‌‌ها مقبولیتی در سطح جهانی ندارند.
برخی از مدل‌‌های بلوغ به خوبی رهبری نشده‌اند، زیرا با وجود اینکه ادعای ارائه مزیت رقابتی برای سازمان‌ها دارند لیکن به خوبی آنرا تعریف نکرده و یا صرفاً به لحاظ تئوریک به آن پرداخته‌اند. هر چند مدلهای بلوغ در سازمان‌ها بر دانش صریح سازمان که می‌تواند به راحتی مدون شده و قابل انتقال است تمرکز دارند لیکن دانش ضمنی سازمان و دارایی‌‌های ناملموس درون شرکت‌‌ها را ارزیابی نمی‌کنند.

۶) مدل انتخاب شده:
پس از امتیازدهی به هر یک از مدلها به ازای هر یک از معیارها و زیرمعیارها، مدل OPM3 بیشترین امتیاز (امتیاز 317) را با توجه به شاخصهای مورد سنجش کسب نمود. در ذیل جمع بندی فواید و مزایای این مدل به طور خلاصه ذکر می‌گردد:
استناد به استاندارد معتبر PMBOK و موسسه معتبر PMI.
توجه خاص این مدل به ارتباط بین استراتژیهای سازمان و سطوح مختلف فرآیندهای مدیریت پروژه یعنی پورتفولیو، طرح و پروژه و تلاش برای استحکام این حلقه ارتباطی در طی مراحل بلوغ سازمان.
توجه خاص این مدل به فرآیندها و توانمندسازهای پشتیبان مدیریت پروژه.
ارزیابی مراحل بلوغ سازمانی به طور پیوسته و نه گسسته، که با واقعیتهای اجرا بیشتر تطابق دارد.
فهم و شناخت آسان ویژگی‌های این مدل.
قابلیت کاربرد عمومی این مدل در تمامی صنایع.
هزینه‌ی پایین کاربرد این مدل در سازمان.
توجه مدل به کلیه مراحل بهبود یعنی استاندارد‌سازی،‌اندازه‌گیری، کنترل و بهبود مستمر.
سطح تفصیلی مناسبت مدل (حدود ۶۰۰ راهکار برتر و در حدود ۲۴۰۰ توانمندی).
جامعیت تحقیق انجام شده توسط پدیدآورندگان این مدل (که حدود 33 مدل را مورد بررسی قرار داده بودند).
قابلیت ارزیابی سازمان و ارائه گزارش‌های گرافیکی متنوع.
قابلیت ارائه نقاط قوت و فرصتهای بهبود سازمان با استفاده از مسیرهای بلوغ سازمانی.
تاکید مدل بر بهبود مستمر.
دسترسی نسبتاً آسان به منابع لازم برای پیاده سازی مدل و علاوه بر آن پشتیبانی کافی از طریق موسسه‌ی PMI برای اجرای آن.
بازنگری یکپارچه کلیه استانداردهای مرتبط با مدل در سال ۲۰۰۸ که بسیاری از نقاط ضعف مدل را برطرف می‌سازد.

۹) نتیجه گیری :


با توجه به بررسیها و مقایسه تطبیقی صورت گرفته بین ۹ مدل معروف بلوغ مدیریت پروژه، مشخص شد که مدل‌های بلوغ چارچوب‌های گام‌به‌گامی هستند که تلاش می‌کنند تا به تدریج سازمان را در دستیابی به موفقیت، با کمک انتخاب پروژه‌های صحیح و انجام صحیح آن‌ها یاری دهند. تمرکز مدل‌های بلوغ بر فرآیندهای سازمانی است و از این طریق می‌توانند به تدریج وضعیت سازمان را بهبود بخشند. دلایل انتخاب OPM۳ خود گواه کامل‌تر بودن این مدل نسبت به سایر مدل‌هاست.
همچنین این نتیجه حاصل شد که بهینه ترین و مناسب ترین مدل موجود در این زمینه، مدل OPM3 بوده که قابلیت کاربرد و استفاده در شرکتهایی با ساختار پیمانکاری عمومی‌ را دارد. مدل‌های بلوغ برای آن که بتواند موفق‌تر باشد باید دارایی‌های راهبردی سازمان را بیشتر مورد توجه قرار دهند و از جنبه تجویزی خود بکاهند. مساله‌ای که از اصول مهم OPM3 به شمار می‌آید. پس از این مقایسه و انتخاب مدل OPM3 به عنوان مدل بهینه، شرکت «مدیریت پروژه‌های نیروگاهی ایران- مپنا» بعنوان یک شرکت پیمانکاری عمومی‌ مورد ارزیابی توسط این مدل
قرار گرفته تا نقاط قوت و فرصت‌های بهبود آن در زمینه بلوغ سازمانی مدیریت پروژه مشخص گردد.

۱۰) مراجع :‌
- ‌ فراهانی، مجید ؛ منتظری، ایمان. «مدل بلوغ سازمانی مدیریت پروژه». گروه پژوهشی صنعتی آریانا. تهران. پاییز 1385. چاپ اول.
- ‌ اصولی، سید حسین. «بررسی مدلهای ممیزی پروژه و ارائه مدلی جامع برای ممیزی پروژه‌های پتروشیمی». دومین کنفرانس بین‌المللی مدیریت پروژه. تهران. ۱۳۸۴.
-‌ رنجبران، سعید ؛ صبحیه، محمد حسین. «مدل بلوغ سازمانی در مدیریت پروژه». اولین کنفرانس بین المللی مدیریت پروژه. تهران. 1383.
- ‌ معینی، علیرضا. «آشنایی با استانداردهای جهانی مدیریت پروژه و معرفی PRINCE II». دومین کنفرانس بین المللی مدیریت پروژه. تهران. ۱۳۸۴.
- آلادپوش، حمید. «مفاهیم و کلیات دانش مدیریت پروژه». انستیتو مدیریت پروژه. مرکز فرهنگی - انتشاراتی حامی. تهران. 1382. چاپ سوم.
-‌ واحدی، علی. «بسته آموزشی دوره مدل بلوغ سازمانی مدیریت پروژه». مؤسسه مدیریت پروژه آریانا. تهران. پاییز ۱۳۸۶.
- Kerzner, H. , "Strategic Planning for Project Management using a Project Management Maturity Model" , 1st Edition, United State of America, 2001.
- Kerzner, H. , "Using Project Management Maturity Model : Strategic Planning for Project Management" , ۲nd Edition, United State of America, ۲۰۰۵.
-Project Management Institute. "A Guide to the Project Management Body of Knowledge", 3rd Edition, 2004.
- Project Management Institute, "Organizational Project Management Maturity Model (OPM۳)", ۱st Edition, ۲۰۰۳.


*(PMP,IPMA-D,RMP,SP)
دانشجوی دکتری رشته مدیریت پروژه و ساخت، دانشگاه تربیت مدرس
khameneh@neyrperse.ir