کارشناسان تاسیسات ساختمان می گویند:
با تجربه خودمان کار می کنیم، قوانین پاسخگو نیست
از آنجا که هیچ گاه نمیتوان در امور، به نتیجه قطعی رسید، همواره نقد کارهایی که در گذشته انجام شده است برای تکامل بیشتر در آینده کار ساز خواهد بود.
از آنجا که هیچ گاه نمیتوان در امور، به نتیجه قطعی رسید، همواره نقد کارهایی که در گذشته انجام شده است برای تکامل بیشتر در آینده کار ساز خواهد بود.
در میزگردی که پیش روی شماست ،به بهانه برگزاری دهمین نمایشگاه بین المللی تاسیسات ساختمان و صنایع گرمایشی و سرمایشی با دو تن ازکارشناسان صنعت ساختمان، مهندس محمد نگهبان مهندس مکانیک ، کارشناس رسمی دادگستری، کارشناس شرکت گاز و کارشناس ارشد نظام مهندسی و مهندس کامران سلیمانیان مقدم به گفتگو نشستیم تا با نگاهی به گذشته، وضعیت موجود در تاسیسات مکانیکی و برقی در سازههای اجرا شده و در حال اجرا را بررسی کنیم و همچنین قوانین موجود در این عرصه و نقش تکنولوژی های نوین وارد شده به این صنعت را در طرحهای در حال اجرا ببینیم. بدون شک بررسی اینکه این صنعت نو پا در ایران تا چه حد به حفظ ذخایر غیر قابل تجدید منجر میشود، افقهای روشنی را در جهت تقویت ساخت ساختمانهای سبز ایجاد میکند.
به گمان شما در ایران برای رسیدن به ساخت و ساز استاندارد،خصوصا در رابطه با مهندسی تاسیسات و بحثهای مربوط به صرفه جویی، قوانین لازم و کافی دارد؟و اگر دارای چنین قوانینی هستیم آیا آنها را به درستی اجرا می کنیم؟
مهندس سلیمانیان مقدم : آن چیزی که محل تعیین حجم ، تنوع فعالیتها و حدود استانداردی آن در ایران است به عنوان قانون مقررات ملی ساختمان شناخته میشود.
مقررات موجود- مباحث بیست گانه- در کلان به مسائل اجرایی بناهای مسکونی، تجاری، اداری، فرودگاهها و ... اشاره دارد، اما این قوانین به نظر من با آن چیزی که اجرا میشود مغایرت دارد. علت مغایرت این است که این مباحث قانونی که در واقع شامل ۲۰ مبحث است، مشخصا در مورد بسیاری از مسائل سکوت کرده و آن چیزی که در مورد مباحث ساختمانی مطرح میشود، با رویکرد سنتی است. استاندارد، معمولا باید حجمی داشته باشد که از این حجم شما بتوانید بحثهای اقلیمی خودتان را جدا کنید .ولی متاسفانه این اتفاق در قوانین ساخت و ساز ما رخ نداده است. البته من فقط در مورد مبحث مورد تخصص خودم صحبت می کنم. برای مثال در مبحث ۱۳ در مورد بسیاری از مسائل سکوت شده است.این در حالی است که بعد از هدفمند کردن یارانه ها و با توجه به بحثهایی که در مورد بهرهوری و صرفهجویی در مصرف انرژی مطرح است، برای مثال در زمینه مصرف برق باید توجه به سیستمهای جریان ضعیف بیشتر باشد، اما در مورد سیستم های جریان ضعیف در مبحث ۱۳ ، روی هم رفته ۲ صفحه صحبت شده و این موضوع برمیگردد به اینکه این مسائل اصولا تکنولوژیک هستند. از طرفی توان مالی خریداران و فروشندگان هیچگاه با این
تجهیزات به یک تفاهم مطلق نمیرسد . به همین دلیل خیلی از مسائل را اصلا نمیشود باز کرد، مثل سیستمهای اعلام حریق. یا مثلا در مورد پستهای برق مبحث ۱۳ یک بحث را مطرح میکند، شرکت های برق منطقهای یک بحث دیگر. آییننامههای تدوین شده توسط وزارت نیرو با جزئیات فراوان عملاً جور دیگری می بیند و چون دست سازنده زیر ساطور شرکتهای برق منطقهای است، سازندگان نمیتوانند کاری بکنند. از طرفی استانداردهایی که در ایران وضع می کنیم باید با مواردی که مشخصا شاخصههای فرهنگی کشور ایران است همخوانی داشته باشد، مثل مساجد، مهدیهها، مصلاها و ... اما مطلقا در مورد این نوع بناها سکوت شده،چه به لحاظ سازه (به شکل ارجاعات سنتی یا ارجاعات مدرن) و چه از نظر تاسیسات برقی و مکانیکی، مشخصا شما هیچ الگویی در مورد تاسیسات برق و مکانیک برای یک مصلا ندارید.
باز هم تأکید می کنم در خصوص مبحث 13 می توان نتیجه گرفت که نحوه تدوین مبحث مقررات ملی با رویکرد ساختمان های مسکونی تدوین شده است.
مهندس نگهبان: در این زمینه(طراحی تأسیسات مساجد معظم) با توجه به اینکه ما در ایران منبع خوبی برای اجرای صحیح نداشتیم ، این موارد را ارجاع میدادیم به مساجدی در عربستان، دبی و ... که ببینیم آنها با توجه به شرایط آب و هوایی خود چه کرده اند . اما در کل، اولین سدی که بر سر راه پیاده کردن طرحهای استاندارد و اصولی داریم، هزینه است و اینکه ما منابع مالی نداریم. متولیان ساخت مساجد و مهدیه ها نیز بعد از آگاهی از هزینه های اجرای این طرح ها به چند پنکه سقفی و چند بخاری که اتلاف انرژی فراوانی دارد اکتفا میکنند و معمولا می گویند هیچ خَیّری این مقدار هزینه نمیکند و یا از نداشتن بودجه می گویند . اما آسایش مردم برای استفاده از این اماکن اهمیت لازم را ندارد و هزینه های گزاف اتلاف انرژی در مدت زمان استفاده از این اماکن هیچ گاه محاسبه نمیشود. متاسفانه استانداردها در ایران یا تعریف نمیشود یا به خوبی تعریف نمیشود و استناد به آن نتیجه خوبی ندارد.
بنا بر این برای رسیدن به قوانین استاندارد و مطابق با شرایط موجود در کشورمان نیازمند مطالعه و آمار و ارقام بیشتری هستیم.فکر می کنید در این زمینه کار مفیدی برای وضع قوانین کار آمد انجام شده است؟
مهندس سلیمانیان مقدم: این یک واقعیت مهم است که مبحث مقررات ملی ساختمان ما تازه است وبه همین علت ما به تدوین آییننامههایی که به مسائل مختلف مرتبط باشند نیاز داریم. اما به نظر می رسد بنا نیست این اتفاق رخ بدهد، زیرا مبحث نوزدهی که عملا در مورد صرفهجویی در مصرف انرژی در مقررات ملی ساختمان تدوین شد، در مورد برق مثلا ۵ صفحه توضیح دارد و آن هم فقط در مورد سیستمهای روشنایی است. یعنی مباحث مربوط به کلیه تجهیزات برقی دیگر و شاخههایش را جدا کردهاند.
در مورد تجهیزات مکانیکی هم هیچ کجا صحبت نشده است ، این که مثلاً "عدم اجرای صحیح سطح مقطع کانال کولراست که باعث افزایش مصرف میشود" یا کاهش سطح مقطع در مصارف موتوری باعث افزایش آمپراژ مصرفی است و نظایر این. به هر حال این بحث در ایران نوین است و تجربیات کشورهای دیگر نشان میدهد که این جریان در کشورهای دیگر کاملا آماری، نمونهای و تیمی پیش میرود. اما در ایران در مورد برق من می توانم به جرأت بگویم که مشخصا یک نفر بیشتر نیست که در حال انجام تدوین این قوانین وآییننامهها است و این به این معناست که همه استانداردها محصول تلاشهای فردی است. مبحث 13، راهنمای مبحث ۱۳ و استاندارد برق 1937را کسی تدوین کرده که البته بسیار دانشمند و زحمتکش است ولی در واقع ایشان یک نفر است (آلدیک موسسیان).
مهندس نگهبان: برای وضع یک قانون استاندارد و کار آمد بهتر این است که چند نفر که در قسمتهای مختلف دارای تجربیات عملی و تئوریک هستند با یکدیگر مسائل را بحث وبررسی کنند و نتیجه معقول بگیرند ، نه اینکه بر یک سری مسائل خیلی پافشاری شده وبرخی مسائل به فراموشی سپرده شود. در بسیاری از مواقع ما با تجربه خودمان کار می کنیم، زیرا این قوانین پاسخگوی کار عملی نیستند.
مسلما فرهنگ استفاده از تکنولوژی هایی که وارد کشور می شوند به استفاده بهینه از این تکنولوژی ها منجر می شود. فکر می کنید ما در زمینه آموزش واستفاده صحیح از تکنولوژی های نوین در چه جایگاهی هستیم؟
مهندس نگهبان: در رابطه با مصرف صحیح انرژی ، استاندارد بودن تجهیزاتی که تهیه میشود از نظر راندمان و کارآیی بسیار مهم است تا بتواند مصرف را پایین بیاورد. اما مهمتر از اینها این است که شما هر چقدر هم در یک خانه تجهیزات و امکانات هوشمند، BMS و ... را در نظر بگیرید، اگر شخصی که صاحب خانه است آگاهی و درک فنی نداشته باشد ،آن سیستم فقط یک وسیله دکوری میشود . ما باید فرهنگ استفاده از تکنولوژی را پیدا کنیم تا بتوانیم به بهترین نحو از یک سیستم جواب بگیریم و به راحتی سیستم را مدیریت کنیم. اگرما نحوه تنظیم یک سیستم تهویه مطبوع را ندانیم این سیستم تبدیل به هزینه میشود، در صورتی که با چند راهکار ساده میتوان با استفاده از سیستمهای نوین، مصرف انرژی را بسیار کاهش داد. در مورد سیستمهای هوشمند منازل مسکونی هم وسایلی در بازار هست که تمام اینها نیاز به تکنسین هایی دارد که با این تجهیزات آشنا باشند.
اگر آشنایی وجود نداشته باشد این مساله تبدیل به یک معضل میشود. مثلا برای کار با سیستم موتورخانههای هوشمند که وارد کشور شدهاند و بسیار پیچیده هم هستند، حتما باید به افراد در قالب تکنسین، آموزش حرفه ای داده شود تا حداکثر کارایی را دراین سیستم داشته باشیم. اما متاسفانه در این زمینه ما تکنسین کافی نداریم. در حالی که اگر زمینه آموزش کافی را فراهم کنیم و حتی اگر به عنوان یک دستورالعمل نگهداری در ساختمانهای مسکونی این آموزشها را به کار ببریم بسیار مفید خواهند بود.
آیا اختیارات نظام مهندسی برای اصلاح و تغییر جریان ساخت و ساز در کشور کافی است؟ آیا نظارت کافی از جانب نظام مهندسی اعمال میشود؟
مهندس سلیمانیان مقدم: نظام مهندسی در واقع متولی تایید اجرای صحیح نقشههای اجرایی ساختمانهای مسکونی است ولی در مورد این نقشهها، نحوه کنترل آنها و... یک بحث جدی وجود دارد و آن این است که حدود اختیارات نظام مهندسی چقدر است؟ و ضمانت اجرایی اعتراضات نظام مهندسی به کجا منتج میشود؟ واقعیت این است که در حال حاضر در سطح ساختمان های مسکونی در سطح شهر کرج، تدوین نقشهها با حساسیت صورت می گیرد. کنترل نقشهها درست است ولی کارفرماهایی که ساختمان را میسازند برای صرفه جویی در هزینهها، مطابق استانداردها عمل نمیکنند. بنابراین ساختمانهای در حال ساخت ما نیازمند بازدیدهای مکرر هستند و اینکه در این بازدیدهای مکرر از طرف مهندسان کوتاهی نشود، هنوز بحث است.مالکین هم باید متوجه هزینهای که بابت این عدم نظارت میپردازند باشند و حتی خودشان برای بازدید مهندسان از پروژهها درخواست کنند . در واقع ما الان فقط توانستهایم تا حدودی بحث فنی تهیه نقشهها را نظاممند کنیم، ولی نتوانستهایم به اجرای صحیح آنها برسیم. به نظر بنده پا گرفتن بحث مجریان ذیصلاح که در نظام مهندسی مطرح شده بود میتواند به اصلاح این جریان بسیار کمک کند.
در رابطه با کاهش مصرف و صرفه جویی،آیا فعالیت هایی که در زمینه تاسیسات انجام می شود، تاثیر گذار بوده است؟
مهندس سلیمانیان مقدم: در حال حاضر در ساختمانها مبالغ زیادی برای درهای ضد سرقت، درهای ورودی کنترل از راه دور، دوربینهای مداربسته و... هزینه میشود، اما اینها در نگاه کلان در بحث مصرف انرژی تاثیرگذار نیستند. به نظر بنده واقعیت این است که هنوز به نوعی، حاملهای انرژی ما ارزان تلقی میشود. ما تمام منابع سوختهای فسیلی در ایران را داریم و به دلیل ارزان بودن و نبود فرهنگ استفاده صحیح، این منابع به طرز ناصحیحی مصرف می شوند. ما به غیر ازساخت ساختمان های استاندارد نیازمند رسیدن به فرهنگ صحیح مصرف هستیم و این امرنیز نیازمند زمان و آموزش است. از طرفی ما برای اینکه برق و گاز غیرقابل قطع و سرویسدهی بهتر داشته باشیم، باید در اجرا و سرویس دهیِِ زیرساختهای شهری بازنگری کنیم. در رابطه با صرفهجویی، در حال حاضر مساله عمدهای که وجود دارد بحث جداسازیهاست. برای مثال خانههایی که پکیج دارند، آبهای منفک و کنتورهای برق منفک دارند، هیچ مشکلی وجود ندارد. اما به محض اینکه این کنتورها مشترک می شوند ،مصرف به شدت افزایش پیدا می کند. زیرا ساکنین اینطور فکر میکنند که همه پول میدهند و ما هم جزء همهایم و اینجا محاسبات گم می شود.
برای حل این مشکل مثلا اداره آب و فاضلاب اعلام کرد که هر کس درخواست کنتور تفکیکی داشته باشد به هر تعداد کنتور که بخواهد میدهیم. اما حالا میگوید که امکان انجام این کار برایش وجود ندارد.
مهندس نگهبان: در رابطه با کنتورهای آب در یک ساختمان مثلا ۵ طبقه، همان ابتدا سازمان آب میگوید که من فقط تا دو طبقه فشار آب را تامین می کنم. یعنی اگر شما یک کلکتور داشته باشید و یک سری کنتور مجزا، میتوانید تا ۲ طبقه آب برسانید. حالا واحدهای طبقات بالاتر چه کار کنند؟ اینها هر کدام باید برای خود یک بوستر پمپ و یک مخزن بگذارند که در این صورت فضای زیادی از پارکینک را اشغال میکند و کارفرما هم طبیعتا این کار را انجام نمیدهد. ما الان در تهران طراحی و اجرای یک ساختمان ۹طبقه را در دست داریم که میخواهیم رایزر اصلی را داشته باشیم و یک کنتور به صورت مستقل برای هر واحد بگذاریم که این کنتور ربطی به سازمان آب ندارد، بلکه خود مالک می تواند آن را جداگانه خریداری کرده و در هر طبقه در راه پله نصب کند. این کنتورها در جریان مدیریت هزینهها بسیار کارآمد خواهند بود. البته این طرح در شرایطی قابل اجرا است که تاسیسات مستقل باشد،اگر تاسیسات به صورت مشترک باشداین طرح قابل اجرا نیست. ساختمانی که موتورخانه مرکزی دارد، ما اصلا نمیتوانیم کنتورهایش را تفکیک کنیم. اما اگر پکیج داشته باشد به دلیل کاهش انشعابات میتوانیم توسط یک کنتور
مقدار حجم آب وارد شده به ساختمان را کنترل کنیم و مدیریت ساختمان با توجه به این کنتورها میتواند هزینهها را محاسبه کند. این کار عملیتر و اقتصادیتر است.
درکل اگر بتوانیم یک موتورخانه مرکزی داشته باشیم ،خیلی بهتر میتوانیم صرفهجویی کنیم تا اینکه بخواهیم هر واحد را مستقل کنیم.
به نظر من اگر بشود فرهنگ در کنار هم بودن و مدیریت ساختمان را نهادینه کنیم، بسیار بهتر است تا اینکه بخواهیم صورت مساله را پاک کنیم. اما متاسفانه حالا با توجه به شرایطی که ایجاد شده همه به دنبال مستقل کردن هستند. زیرا مالکین نمیتوانند هزینهها را کنترل کنند و این مسائل منجر به دعوا میشود.
برای صرفه جویی در مصرف انرژی الزامات قانونی و محصولات نوین چه قدر تاثیر گذار هستند؟
مهندس سلیمانیان مقدم : مساله ما الان به مقررات برنمیگردد. زیرا همین حجم دست و پا بسته مقررات کنونی هم اجرا نمیشود. مسلما برای اجرای قانون اقتضائات فراوانی لازم است. مثلا شما میخواهید کنتور آب را تفکیک کنید ولی سختگیریهایی اعمال میشود که از صرافت تفکیک کنتور آب میافتید.باز هم تاکید میکنم که به نظربنده برای کنترل مصرف انرژی علاوه بر کار قانونی نیازمند کار فرهنگی فراوانی هستیم. زیرا در بین ما نگاه و تفکر جمعی وجود ندارد. نفع جمعی وجود ندارد و این هم با شعار و سخنرانی و کف زدن درست نمیشود. واقعیت دیگر این است که ما در بخش صنعت برق و در رابطه با صرفهجویی در مصرف انرژی هیچ دستاوردی نداشتهایم. برای مثال در حال حاضر نوعیLED به بازار آمده که به خاطر گزاف بودن قیمتش، کسی از آن استفاده نمیکند و انواع قیمت پایینتر، با مشکل تعدد چراغ برای رسیدن به نور مناسب روبروست. بنابراین ما هنوز ضعف تکنولوژیک و ضعف فرهنگی برای رسیدن به این نقطه داریم که بدانیم فقط بنای بزرگ در یک ساختمان مطرح نیست. بنابراین در درازمدت وقتی ضرر عدم توجه به این مسائل را دادیم آن وقت به آنها توجه میشود و ممکن است این حل شود. مثلا مدتی
همین BMS مد شده بوده.BMS چند نوع کارکرد دارد،یعنی بر حسب سناریوهایی که شما مینویسید کاراییهای متفاوتی میتوانید از آن بگیرید. یکی از این کارکردها بحث امنیتی ساختمان است.دیگری بحث مدیریت سیستم و آخرین آن صرفهجویی در انرژی است. مهمترین بحث BMS بحث راهبری سیستم است. با راهبری مناسبِ سیستم، هم عمر مفید تجهیزات بالا میرود و هم مصرف پایین می آید. ولی متاسفانه در حال حاضر از BMS به عنوان یک کالای لوکس استفاده میشود.
مهندس نگهبان: یک کالای لوکس عمدتا مشکل ساز است. ابتدا جذاب به نظر میرسد اما بعد از مدتی به دلایل مختلف از جمله کیفیت محصولات استفاده شده و اینکه متاسفانه اکثر جنسهای ما چینی شده و با تقلب به جای جنسهای مرغوب وارد بازار میشوند، ناگهان سیستم دچار مشکل می شود . مثلا یک دفعه تمام برق خانه قطع می شود و مانند آن. نهایتا کارفرما به این نتیجه می رسد که سیستم را جمع کند. این مشکل را در ساختمانهای مسکونی زیاد دیدهایم زیرا با دید صرفهجویی نبوده و فقط به عنوان یک نکته جذاب برای فروش مطرح میشود. اما اگر درست نگاه کنیم متوجه میشویم که این سیستم اصلا شرایط مناسبی برای استفاده ندارد. زیرا نه آشنایی با سیستم وجود دارد نه خدمات پس از فروش. به نظر من اگر قیمت سوخت و انرژی در حدی باشد که الزام دوجداره کردن شیشهها، عایق کردن دیوارها و ...ایجاد شود مردم به سمت خانههایی می روند که حداقل مصرف انرژی را داشته باشند و به دنبال این جریان، خانه های استاندارد هم ساخته می شوند.
آیا نظارت و مدیریت موجود، با این حجم از ساخت و سازی که در کشور مشاهده می شود تناسب دارد؟
مهندس سلیمانیان مقدم :فکر می کنم با این حجم ساخت و سازی که در حال حاضربا آن مواجه هستیم نیاز به یک مدیریت قوی داریم. اولین بانی این کار شهرداری است. بنابراین شهرداری باید با کمک نظام مهندسی یک کنترل مضاعف بر ساختمان ها داشته باشند. در حین اجرا و نهایتا پایان کار یک سازنده باید بداند اگر کاری را بد ساخت، پایان کار هم نمی گیرد. اگر این اتفاقات رخ بدهد حق مردم رعایت شده است. متاسفانه از طرف شهرداری کار به دلایلی مانند اضافه بنا و اضافه طبقات خوابانده می شود، اما این اتفاق که از ابتدا یک ساختمان در مورد دیوارها، پنجره ها، جنس نما، نوع تاسیسات و .... نظارت شود هیچ گاه رخ نمی دهد وساختمان ها با مشکلات بسیاری از این دست ساخته و فروخته می شوند.
در واقع سازمان مبارزه با تخلفات در سازمان نظام مهندسی وجود دارد ولی نظام مهندسی عملا اهرم اجرایی ندارد. برای مثال یک مهندس عمران می تواند کار را بخواباند و شهرداری هم ملزم به توقف کار است، اما در رابطه با تاسیسات اصلا این بحث مطرح نیست.بسیار پیش آمده که بنده تاسیسات برقی ساختمانی را تایید نکرده ام اما سازنده پایان کار گرفته. شهرداری و پلیس ساختمان هم اگر بخواهند از بعد قانونی اقدام کنند با مشکل مواجه می شوند، زیرا هیچ حکمی برای اثبات این تخلف نمی توانند داشته باشند. بحث دیگر در خصوص ساختمان های ویلایی است که گویا۶۰ درصد ساختمان های در حال ساخت و موجود کشور را شامل می شوند ولی متاسفانه کسی روی این ساختمانها نظارت ندارد.
مهندس نگهبان: از طرفی وقتی موضوع به سمت ساخت و ساز انبوه پیش میرود، سود خیلی اهمیت دارد و چون مقدار ملزومات به کار رفته بسیار زیاد است کارفرما ترجیح می دهد از اجناس ارزان استفاده کند. به همین خاطر کالاهای بیکیفیت در ساختمان ها استفاده می شود و تمام اینها عمر ساختمان را کم میکند. کسانی هم که در اصل بانی کنترل کیفیت کار هستند، به راحتی این ساختمانها را میپذیرند ، زیرا در بخش دولتی نهایتا مسئولان جابه جا میشوند و کسی بازخواست نمی شود. این عدم مسئولیت پذیری متاسفانه بسیار رایج شده و ضرر این روش به مردم و مصرف کننده ساختمان می رسد . وقتی دستمزد کارگر در پروژه های انبوهسازی حداقل دستمزد است، نیروی کار متخصص هم سر کار نمیآید و بر فرض اگر قرار باشد ساختمانی 10 سال عمر کند، بعد از 3 سال مشخص می شود که مشکلات اجرایی و طراحی دارد و این مشکلات سریع خود را نشان میدهند. در واقع با عدم نظارت، عده ای را بی خانمان میکنیم و هدر رفت انرژی خواهیم داشت و تازه، هزینه و مواد اولیه از بین رفته محاسبه نمی شود. اگر ما روی ساختمان به غیر از ارزش زمین و موقعیت ملک، ارزش های دیگر داخلی را نیز در نظر بگیریم، هم برای فروش و هم
برای شناسنامه ساختمان( که من هنوز هیچ شناسنامه ای ندیده ام ) می تواند مفید باشد. بنابراین خریدار هم راحت تر می تواند تصمیم بگیرد.
توازن و توان عرضه و تقاضا هم بسیار مهم است که آیا اصلا این توان برای درخواست اجرای پروژه های استاندارد وجود دارد؟
مهندس سلیمانیان مقدم : در کلان شهرهایی مثل تهران که توان خرید متقاضیان مسکن همیشه پایین تر از حداقل یا کف قیمت فروش سازندگان است، این مسائل معمولا جا نمی افتد. بنابراین همیشه باید به جای یک وجه ایجابی، وجه الزامی داشته باشیم. یکی دیگر از بحث ها، دیسیپلین اجرایی است. در ساخت مسکن، دیسیپلین را عملا باید قوانین و مقررات ملی مشخص کند، ولی وقتی خود قانون شامل و کافی نباشد، رعایت دیسیپلین کاری هم محل تردید واقع می شود. برای مثال در شهری مثل کرج رعایت سیستم اعلام حریق برای ساختمان های بالای ۱۲ واحد الزامی است و این توسط سازمان آتش نشانی مقرر شده ،اما در هیچ کجای قانون ملی این الزام وجود ندارد و عملا به این نیاز در این سیستم نرسیدهایم. زیرا همین رعایت حداقل مقررات ملی مسکن هم با توجه به بازار امروز، خریدار ندارد.
متاسفانه ما در ایران به ندرت سعی در مکتوب کردن شفاهیات داریم. بسیاری از رفتارهای ما شفاهی است و ما باید روزی به این نتیجه برسیم که از این حالت شفاهی بیرون بیاییم و سلیقه های مختلف را یکدست کنیم. ما باید در این زمینه آمار درست داشته باشیم که مکتوب باشند و این مکتوبات را پس از بررسی به قانون تبدیل کنیم تا قابل استفاده شوند.
ارسال نظر