پنجمین هفته منفی پس از توافق
در همین حال، میانگین نسبت قیمت بر درآمد سهام که در اواسط تیر ماه تا مرز ۶ واحد پیش رفته بود بار دیگر به محدوده ۷/ ۵ واحد بازگشته که هر چند از میانگین بلندمدت تاریخی (۶ واحد) کمتر است اما با توجه به سود روزشمار ۲۰ تا ۲۲ درصدی سپردههای بانکی، انگیزه چندانی برای خرید سهام فراهم نمیکند.
در همین حال، میانگین نسبت قیمت بر درآمد سهام که در اواسط تیر ماه تا مرز 6 واحد پیش رفته بود بار دیگر به محدوده 7/ 5 واحد بازگشته که هر چند از میانگین بلندمدت تاریخی (6 واحد) کمتر است اما با توجه به سود روزشمار 20 تا 22 درصدی سپردههای بانکی، انگیزه چندانی برای خرید سهام فراهم نمیکند.
در همین حال، نگرانیها از چشمانداز اقتصاد چین در هفته جاری روند افت قیمت مواد خام را سرعت بخشید تا جایی که شاخص قیمت کالاهای بلومبرگ بیش از دو درصد افت را به ثبت رساند.
این شاخص از ابتدای سال میلادی افت بیش از 14 درصدی را تجربه کرده که شدیدترین کاهش از زمان بحران جهانی اقتصاد در این دوره زمانی به شمار میرود. به این ترتیب به نظر میرسد بورس تهران تا زمان تغییر شرایط اقتصاد داخلی و جهانی یا دریافت اخبار نهایی از توافق هستهای در پایان شهریور ماه کمابیش در فضای پررخوت کنونی باقی بماند و تغییر مسیر بازار عملا به نیمه دوم سال موکول شود.
خودنمایی دوباره چالش قدیمی
تیم جدید مدیریتی سازمان بورس از زمان تصدی مسوولیت خود در سال گذشته اقدامات مثبتی را به لحاظ اصلاح نارساییها و رفع مشکلات ساختاری باوجود جو نامساعد بورس در دستور کار قرار دادهاند که از جمله آن میتوان به کاهش حجم مبنا، افزایش دامنه نوسان، شفافسازی عملکرد صندوق توسعه، ارسال بی واسطه اطلاعات شرکتها روی سامانه کدال و... اشاره کرد.
در این میان، یکی دیگر از جهتگیریهای خوب مدیران سازمان به بازگشایی سریع نمادهای معاملاتی و کوتاه کردن زمان توقف نمادها مربوط بود که به تدریج در اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری پیگیری شد؛ البته بدون آنکه دستورالعمل مشخصی در این زمینه تدوین و اجرایی شود. با تشدید نوسانات منفی بازار در پنج هفته اخیر به نظر میرسد این روند مبارک با موانعی رو به رو شده و بار دیگر ملاحظات مربوط به مدیریت شاخص و مصلحت اندیشی درخصوص افت قیمتها بر مساله بازگشایی نمادها سایه افکنده است.
در این راستا، میتوان به ادامه توقف طولانی مدت نمادهای فولادساز بزرگ (فولاد مبارکه و خوزستان)، معدنکاران (چادرملو، گل گهر و معادن و فلزات)، بانکها (پاسارگاد) و شرکتهای پالایشگاهی اشاره کرد که بیش از یک پنجم ارزش روز بازار را از گردونه نقدشوندگی خارج کرده است. در این میان، هر چند برخی از شرکتهای مزبور با ابهاماتی درخصوص پیش بینی درآمد آتی مواجهند اما مثلا در مورد فولادیها و سنگآهنیها با توجه به مکاتبات با بورس و اطلاعات ارائه شده، ابهامات در اندازهای نیست که نیاز به ادامه توقف نماد معاملاتی وجود داشته باشد.
با توجه به اولویت بالای تامین نقدشوندگی در بازار سرمایه انتظار میرود تا تامین این شرط اساسی با مانع فرعی «ملاحظات مربوط به نوسان شاخص» مواجه نشود و بهاین وسیله رویکرد اصولی و منطبق با استانداردهای بینالمللی از سوی مدیریت جدید سازمان بورس کماکان تداوم یابد.
سودای دوباره برای سودهای شیرین
بنا به یک سنت دیرینه در بورس تهران، در ادوار رکود کلی بازار سهام، صنایع کوچک و با نقدشوندگی پایین بدون در نظر گرفتن ملاحظات بنیادی مورد توجه قرار میگیرند و رشدهای کوتاهمدت ارزش سهام را با هجوم گروهی از سرمایه گذاران تجربه میکنند.
شرکتهای تولیدکننده قند و شکر معمولا یکی از کاندیداهای این شرایط هستند که به سبب سرمایه کوچک و درصد سهام شناور پایین دستاویز خوبی برای ایجاد نوسانات کوتاهمدت هستند. از اوایل مرداد ماه، سهام قندی مشمول این وضعیت شده و شاخص این صنعت رشد حدود 6 درصدی را تجربه کرده است.
این در حالی است که قیمت جهانی شکر سفید با قرارگیری در محدوده ۳۵۰ دلار نسبت به سه سال گذشته تقریبا نصف شده و چشماندازی از کمبود عرضه و یا غلبه تقاضا هم مشاهده نمیشود. در این میان، مشکل موجودی انبار شکرهای وارداتی هنوز تا حدی وجود دارد، هر چند دولت جدید روند واردات را تا حد زیادی کنترل کرده است. با این حال، مساله خشکسالی، چشم انداز افت قابل ملاحظه تولید چغندر بهعنوان ماده اولیه مصرفی این صنعت را ایجاد کرده و کارخانهها را به سمت تصفیه شکر خام وارداتی که حاشیه سود پایین و استهلاک بالایی دارد، سوق داده است.
اکثر شرکتهای قندی که در سال مالی اخیر خود با زیاندهی رو به رو بودهاند، سود اندکی را برای دوره مالی آتی پیشبینی کردهاند که بخش مهمی از آن با فرض امکان رشد قیمتهای فروش انجام شده است.
به این ترتیب، میتوان گفت هر چند برآیند متغیرهای بنیادی چشم انداز مناسبی را برای صنعت شیرین بورس در کوتاهمدت تصویر نمیکند، اما برخی معاملهگران همچون ادوار گذشته، با تمرکز بر متغیرهای بازاری، موج رونق کوتاهمدتی را در سهام قندی رقم زدهاند.
در انتظار سیگنال از گزارشهای ساختمانی
بیشتر شرکتهای انبوه ساز بورس تهران سال مالی منتهی به ۳۱ شهریور ماه دارند.
به این ترتیب، مطابق با الزامات بورس، این شرکتها در پایان مرداد ماه هر سال موظفند نخستین پیشبینی درآمد از سال مالی آتی را به بازار اعلام کنند.
تا به حال چندین شرکت گروه پیش بینی سود خود را اعلام کردهاند و انتظار میرود بقیه شرکتها هم حداکثر تا اوایل هفته آینده گزارشهای خود را منتشر سازند. تحلیل گزارشهای ساختمانی فارغ از اهمیت آن برای روند سهام گروه، از بعد دیگری نیز برای فعالان بورس تهران مهم است؛ از آنجا که رونق صنعت ساختمان بهعنوان محرک تقاضا برای بخش مهمی از سایر صنایع بورسی شناخته میشود، چشمانداز وضعیت آن برای ترسیم شرایط آتی اقتصادی و به تبع آن بخش مهمی از بنگاهها (نظیر فولادسازان، سیمانیها، کاشی سازان و...) حائز اهمیت است.
گزارشهای روزهای آینده انبوه سازان مشخص خواهد کرد که مدیران این صنعت، بهعنوان افراد نزدیک به وضعیت بازار املاک، چشمانداز خروج از رکود را برای این صنعت کلیدی در 12 ماه آینده متصور هستند یا خواب ساختمان و صنایع وابسته برای سومین سال متوالی ادامه مییابد.
ارسال نظر