حلقه مفقوده استارتآپها در اقتصاد کشور
وحید شیرازی
کارشناس بازار سرمایه
این روزها وقتی صحبت از تامین مالی میشود بهطور کلی تامین مالی کوتاهمدت بر عهده بازار پول و تامین مالی بلندمدت پروژهها و شرکتها بر عهده بازار سرمایه گذاشته میشود. تامین مالی سنتی بهطور عمده به دو پارامتر وابسته است: ۱- جریان نقدی، ۲- دارایی ثابت و قابل مشاهده. این نوع تامین مالی معمولا برای شرکتهای بزرگ و با جریان نقدی قابل قبول و با دارایی ثابت قابل توجه انجام میگیرد.
فرض کنیم شرکتی خارج از استانداردهای این نوع تامین مالی باشد؛ مثل شرکتهای دانش بنیان، استارتآپها یا شرکت زیانده بزرگ، در این صورت این شرکتها برای تامین مالی باید به کدام نهاد یا بازار رجوع کنند؟نمیتوان نقش بیبدیل شرکتهای نوآورانه مثل مایکروسافت، گوگل و غیره را در خروج اقتصاد آمریکا از بحران و سرایت این موضوع به بازارهای مالی را انکار کرد.
کارشناس بازار سرمایه
این روزها وقتی صحبت از تامین مالی میشود بهطور کلی تامین مالی کوتاهمدت بر عهده بازار پول و تامین مالی بلندمدت پروژهها و شرکتها بر عهده بازار سرمایه گذاشته میشود. تامین مالی سنتی بهطور عمده به دو پارامتر وابسته است: ۱- جریان نقدی، ۲- دارایی ثابت و قابل مشاهده. این نوع تامین مالی معمولا برای شرکتهای بزرگ و با جریان نقدی قابل قبول و با دارایی ثابت قابل توجه انجام میگیرد.
فرض کنیم شرکتی خارج از استانداردهای این نوع تامین مالی باشد؛ مثل شرکتهای دانش بنیان، استارتآپها یا شرکت زیانده بزرگ، در این صورت این شرکتها برای تامین مالی باید به کدام نهاد یا بازار رجوع کنند؟نمیتوان نقش بیبدیل شرکتهای نوآورانه مثل مایکروسافت، گوگل و غیره را در خروج اقتصاد آمریکا از بحران و سرایت این موضوع به بازارهای مالی را انکار کرد.
وحید شیرازی
کارشناس بازار سرمایه
این روزها وقتی صحبت از تامین مالی میشود بهطور کلی تامین مالی کوتاهمدت بر عهده بازار پول و تامین مالی بلندمدت پروژهها و شرکتها بر عهده بازار سرمایه گذاشته میشود. تامین مالی سنتی بهطور عمده به دو پارامتر وابسته است: ۱- جریان نقدی، ۲- دارایی ثابت و قابل مشاهده. این نوع تامین مالی معمولا برای شرکتهای بزرگ و با جریان نقدی قابل قبول و با دارایی ثابت قابل توجه انجام میگیرد.
فرض کنیم شرکتی خارج از استانداردهای این نوع تامین مالی باشد؛ مثل شرکتهای دانش بنیان، استارتآپها یا شرکت زیانده بزرگ، در این صورت این شرکتها برای تامین مالی باید به کدام نهاد یا بازار رجوع کنند؟نمیتوان نقش بیبدیل شرکتهای نوآورانه مثل مایکروسافت، گوگل و غیره را در خروج اقتصاد آمریکا از بحران و سرایت این موضوع به بازارهای مالی را انکار کرد. در داخل کشور نیز نقش شرکتهایی مثل دیجیکالا در تغییر ساختار توزیع و فرهنگ خرید غیرقابلانکار است.
با در نظر گرفتن اهمیت این شرکتها مطالعه نحوه رشد این شرکت بسیار جالب است. وقتی به مطالعه شرکتهای استارتآپ موفق پرداخته میشود با یک اکوسیستم مواجه میشویم که نه تنها نقش تامین مالی را بهصورت تخصصی بر عهده میگیرند، بلکه برخلاف تامین مالی سنتی بهطور فعالانه در مدیریت شرکتهای نوپا مشارکت میکنند. نتیجه این امر، یعنی ترکیب دانش مدیریتی شرکتها و نهادهای مالی با هوش نوآورانه، شرکتهای موفقی هستند که امروزه همه ما از محصولات آنها استفاده میکنیم.
به این نوع تامین مالی اصطلاحا سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity یا به اختصار PE) گفته میشود.PE یک روش تامین مالی میانمدت تا بلندمدت است که در ازای تامین مالی، مقدار مشخصی از سهام یک شرکت با پتانسیل رشد بالا به موسسه یا شخصی که تامین مالی را انجام داده است، ارائه میشود. به عبارت دیگر، PE نوعی تامین مالی است که علاوه بر تامین سرمایه، بهطور همزمان با ورود به شرکت، خدمات تخصصی مدیریت نیز برای شرکت ارائه میدهد.
کارشناس بازار سرمایه
این روزها وقتی صحبت از تامین مالی میشود بهطور کلی تامین مالی کوتاهمدت بر عهده بازار پول و تامین مالی بلندمدت پروژهها و شرکتها بر عهده بازار سرمایه گذاشته میشود. تامین مالی سنتی بهطور عمده به دو پارامتر وابسته است: ۱- جریان نقدی، ۲- دارایی ثابت و قابل مشاهده. این نوع تامین مالی معمولا برای شرکتهای بزرگ و با جریان نقدی قابل قبول و با دارایی ثابت قابل توجه انجام میگیرد.
فرض کنیم شرکتی خارج از استانداردهای این نوع تامین مالی باشد؛ مثل شرکتهای دانش بنیان، استارتآپها یا شرکت زیانده بزرگ، در این صورت این شرکتها برای تامین مالی باید به کدام نهاد یا بازار رجوع کنند؟نمیتوان نقش بیبدیل شرکتهای نوآورانه مثل مایکروسافت، گوگل و غیره را در خروج اقتصاد آمریکا از بحران و سرایت این موضوع به بازارهای مالی را انکار کرد. در داخل کشور نیز نقش شرکتهایی مثل دیجیکالا در تغییر ساختار توزیع و فرهنگ خرید غیرقابلانکار است.
با در نظر گرفتن اهمیت این شرکتها مطالعه نحوه رشد این شرکت بسیار جالب است. وقتی به مطالعه شرکتهای استارتآپ موفق پرداخته میشود با یک اکوسیستم مواجه میشویم که نه تنها نقش تامین مالی را بهصورت تخصصی بر عهده میگیرند، بلکه برخلاف تامین مالی سنتی بهطور فعالانه در مدیریت شرکتهای نوپا مشارکت میکنند. نتیجه این امر، یعنی ترکیب دانش مدیریتی شرکتها و نهادهای مالی با هوش نوآورانه، شرکتهای موفقی هستند که امروزه همه ما از محصولات آنها استفاده میکنیم.
به این نوع تامین مالی اصطلاحا سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity یا به اختصار PE) گفته میشود.PE یک روش تامین مالی میانمدت تا بلندمدت است که در ازای تامین مالی، مقدار مشخصی از سهام یک شرکت با پتانسیل رشد بالا به موسسه یا شخصی که تامین مالی را انجام داده است، ارائه میشود. به عبارت دیگر، PE نوعی تامین مالی است که علاوه بر تامین سرمایه، بهطور همزمان با ورود به شرکت، خدمات تخصصی مدیریت نیز برای شرکت ارائه میدهد.
در واقع PE با ورود به شرکتها و ایجاد ارزش افزوده در آنها و با خروج از قبل برنامه ریزی شده از شرکت، سود سرمایهای (capital gain) شناسایی میکند. در کل میتوان سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز (Venture Capital یا VC) را زیرمجموعه PE در نظر گرفت با این تفاوت که VCها در مرحله استارتآپ و با اندازه کم سرمایهگذاری میکنند و بیشتر در معرض ریسک هستند و زیاد در مراحل کنترل شرکت دخالت نمیکنند، ولی بقیه PEها در مراحل بعدی رشد از قبیل رشد و افول ورود پیدا میکنند و بالطبع با توجه به ریسک شرکتها، نسبت به VCها ریسک کمتری دارند و معمولا کنترل شرکت را بر عهده میگیرند.
در طول دهه 1980، 1990 و 2000 جهش عظیمی در صنعت PE&VCصورت گرفته است. بهطوری که سرمایهگذاریهای مرتبط از 5 میلیارد دلار در سال 1980 تا بیشتر از 580 میلیارد دلار در سال 2009 رشد کرده است. دلایل رشد چشمگیر PE واضح است. بسیاری از شرکتهایی که ما محصولات آنها را هر روز مصرف میکنیم- مانند APPLE، INTEL، GOOGLE و MICROSOFT - بهطور جسورانه سرمایهگذاری شدهاند. نه تنها تعدادی از این سرمایهگذاریها اثر قابل توجهی بر کل جامعه داشتهاند بلکه ارزش زیادی را برای کارآفرینان که شرکتها را راهاندازی میکنند و همچنین موسسات و افراد سرمایهگذار که در شرکتها بهطور خصوصی سرمایهگذاری میکنند، خلق کردهاند.
مقیاس برخی از این موفقیتها خارج از تصور است. در ماه ژوئن 1999 کلینر پرکینز مبلغ 5/ 12 میلیون دلار برای 10 درصد از گوگل پرداخت کرد (Sequoia Capital سرمایهگذاری مشابهی را در آن زمان انجام داد).در زمانی که کلینر ارزش واقعی سهام را (هنگامی که شرکت مشهور شده بود) میان سرمایهگذاران تقسیم کرد ارزش روز سهام حداقل 3/ 4 میلیارد دلار و در حقیقت 344 برابر ارزش سرمایه اولیه بود. در آگوست 2009 ارزش بازار گوگل به 141 میلیارد دلار رسید و در حال حاضر ارزش گوگل بالای 450 میلیارد دلار است.در حالی گفته میشود PE با سرمایهگذاری عمومی تفاوت دارد که بیشترین حالت بنیادی آن تکیه بر فعالیت است. سرمایهگذاران PE، از جمله سرمایهگذاران فعالی هستند که عمیقا در مدیریت شرکتهایی که سرمایهگذاری کردهاند، درگیر هستند.
این فعالیت طی یک کار گروهی و اصول معاملاتی و راههای تعامل با افراد و موسسات در همه نقاط خلق ارزش اتخاذ میشود. این فعالیتی است که شرکتها را در طی پروسه VC میسازد و طی پروسه فاینانس رفتاری (boyout Fund یا BF) ساختار مدیریتی آن را تغییر میدهد. این رویکرد از استراتژی «مدیریت فعالیت» که مدیران صندوقهای پوشش ریسک (Hedge fund) یا صندوقهای سرمایهگذاری در بازارهای عمومی استفاده میکنند، متفاوت است.
تکنیکهای سرمایهگذاری فعال، PE را نه تنها بهعنوان نیروی قدرتمند برای رشد شرکتها تبدیل میکند، بلکه آنها را نیرویی قدرتمند برای رشد اقتصاد میسازد.وقتی به داخل کشور نگاه میکنیم، حلقه گمشده توسعه شرکتهای استارتآپ در داخل کشور نیز فقدان همین شرکتهای تخصصی تامین مالی یا PEها هستند.
هر چقدر هم یک ایده یا یک شرکت استارتآپ موفق باشد چه در مرحله تامین مالی چه در مرحله مدیریت کسب و کار و چه در مرحله رشد، با فقدان بستری مناسب برای حمایت مواجه خواهد بود. حرکت نهادهای مالی به سمت PE اجتنابناپذیر است اما نباید فراموش کرد که مهمترین اصل برای شرکتهای PE داشتن تخصص و مهارت در صنعتی خاص است. با در نظر گرفتن موارد بالا سعی خواهد شد در سلسله یادداشتهایی با موضوع PE، مدلها، ساختارهای عملیاتی و موارد موفق را بیشتر مورد بررسی قرار داد.
در طول دهه 1980، 1990 و 2000 جهش عظیمی در صنعت PE&VCصورت گرفته است. بهطوری که سرمایهگذاریهای مرتبط از 5 میلیارد دلار در سال 1980 تا بیشتر از 580 میلیارد دلار در سال 2009 رشد کرده است. دلایل رشد چشمگیر PE واضح است. بسیاری از شرکتهایی که ما محصولات آنها را هر روز مصرف میکنیم- مانند APPLE، INTEL، GOOGLE و MICROSOFT - بهطور جسورانه سرمایهگذاری شدهاند. نه تنها تعدادی از این سرمایهگذاریها اثر قابل توجهی بر کل جامعه داشتهاند بلکه ارزش زیادی را برای کارآفرینان که شرکتها را راهاندازی میکنند و همچنین موسسات و افراد سرمایهگذار که در شرکتها بهطور خصوصی سرمایهگذاری میکنند، خلق کردهاند.
مقیاس برخی از این موفقیتها خارج از تصور است. در ماه ژوئن 1999 کلینر پرکینز مبلغ 5/ 12 میلیون دلار برای 10 درصد از گوگل پرداخت کرد (Sequoia Capital سرمایهگذاری مشابهی را در آن زمان انجام داد).در زمانی که کلینر ارزش واقعی سهام را (هنگامی که شرکت مشهور شده بود) میان سرمایهگذاران تقسیم کرد ارزش روز سهام حداقل 3/ 4 میلیارد دلار و در حقیقت 344 برابر ارزش سرمایه اولیه بود. در آگوست 2009 ارزش بازار گوگل به 141 میلیارد دلار رسید و در حال حاضر ارزش گوگل بالای 450 میلیارد دلار است.در حالی گفته میشود PE با سرمایهگذاری عمومی تفاوت دارد که بیشترین حالت بنیادی آن تکیه بر فعالیت است. سرمایهگذاران PE، از جمله سرمایهگذاران فعالی هستند که عمیقا در مدیریت شرکتهایی که سرمایهگذاری کردهاند، درگیر هستند.
این فعالیت طی یک کار گروهی و اصول معاملاتی و راههای تعامل با افراد و موسسات در همه نقاط خلق ارزش اتخاذ میشود. این فعالیتی است که شرکتها را در طی پروسه VC میسازد و طی پروسه فاینانس رفتاری (boyout Fund یا BF) ساختار مدیریتی آن را تغییر میدهد. این رویکرد از استراتژی «مدیریت فعالیت» که مدیران صندوقهای پوشش ریسک (Hedge fund) یا صندوقهای سرمایهگذاری در بازارهای عمومی استفاده میکنند، متفاوت است.
تکنیکهای سرمایهگذاری فعال، PE را نه تنها بهعنوان نیروی قدرتمند برای رشد شرکتها تبدیل میکند، بلکه آنها را نیرویی قدرتمند برای رشد اقتصاد میسازد.وقتی به داخل کشور نگاه میکنیم، حلقه گمشده توسعه شرکتهای استارتآپ در داخل کشور نیز فقدان همین شرکتهای تخصصی تامین مالی یا PEها هستند.
هر چقدر هم یک ایده یا یک شرکت استارتآپ موفق باشد چه در مرحله تامین مالی چه در مرحله مدیریت کسب و کار و چه در مرحله رشد، با فقدان بستری مناسب برای حمایت مواجه خواهد بود. حرکت نهادهای مالی به سمت PE اجتنابناپذیر است اما نباید فراموش کرد که مهمترین اصل برای شرکتهای PE داشتن تخصص و مهارت در صنعتی خاص است. با در نظر گرفتن موارد بالا سعی خواهد شد در سلسله یادداشتهایی با موضوع PE، مدلها، ساختارهای عملیاتی و موارد موفق را بیشتر مورد بررسی قرار داد.
ارسال نظر