معماهایی که باید قبل از واگذاری سرخابیها حل میشد
مهدی حاجیوند
داستان واگذاریشان بیش از ۱۰ سال است که بر سر زبانها است؛ اول بار با صدور مصوبه سال ۸۳ هیات وزیران در مورد واگذاری سهام باشگاه پرسپولیس این داستان پرحاشیه آغاز شد؛ مصوبهای که بر اساس آن دولت مجاز شد تا به استناد ماده ۱۴ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مصوب ۱۳۷۹)، ۱۰۰ درصد سهام شرکت فرهنگی ورزشی پیروزی(پرسپولیس) را به روش مزایده واگذار کند.
پس از آن هم بارها نام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در فهرست واگذاریهای سالانه دولت تکرار شد که هر بار به بهانهای از جمله عدم ارائه صورتهای مالی و مشخص نبودن درآمدها و بدهیها، اجرای برنامه خصوصیسازی در این دو باشگاه به تعویق میافتاد.
مهدی حاجیوند
داستان واگذاریشان بیش از ۱۰ سال است که بر سر زبانها است؛ اول بار با صدور مصوبه سال ۸۳ هیات وزیران در مورد واگذاری سهام باشگاه پرسپولیس این داستان پرحاشیه آغاز شد؛ مصوبهای که بر اساس آن دولت مجاز شد تا به استناد ماده ۱۴ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مصوب ۱۳۷۹)، ۱۰۰ درصد سهام شرکت فرهنگی ورزشی پیروزی(پرسپولیس) را به روش مزایده واگذار کند.
پس از آن هم بارها نام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در فهرست واگذاریهای سالانه دولت تکرار شد که هر بار به بهانهای از جمله عدم ارائه صورتهای مالی و مشخص نبودن درآمدها و بدهیها، اجرای برنامه خصوصیسازی در این دو باشگاه به تعویق میافتاد.
همچنین گاهی صحبت از واگذاری قرمز و آبیها از طریق بورس میشد و در پی آن خصوصیسازی سرخابیها بهدلیل شفاف نبودن صورتهای مالی و مدارک لازم و درآمدها و بدهیها به بن بست میرسید و گاهی هم حرف از واگذاری قسمتی از سهام این دو تیم از طریق فرابورس و مزایده میشد.
اما با تمام فراز و نشیبها و دستاندازها، در زمستان سال ۹۳ هیات واگذاری با قیمت پایه و شرایط واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس موافقت کرد و سرانجام آگهی مزایده آنها منتشر شد. با این وجود متقاضیان در روزهای ۲۷ بهمن و ۱۹ اسفند سال گذشته به خرید آنها اقبالی نشان ندادند تا توپ خصوصیسازی فوتبال برای گل شدن در سال ۹۴ دنبال شود.
شرایط واگذاری این دو باشگاه که در مزایده نخست ۴۰ درصد نقد و بقیه اقساط ۲ ساله و در مزایده دوم ۲۵ درصد نقد و بقیه اقساط ۴ ساله بود، برای مزایده سوم ۲۰ درصد نقد و بقیه اقساط ۵ ساله تعیین شد تا شاید این بار خریداران اقبالی به آنها نشان دهند که از قضا این اتفاق افتاد و سرانجام در نهم اردیبهشت، ۴ پاکت روی میز مزایده قرار گرفت که سهم آبیها یک و سهم قرمزها ۳ پاکت بود؛ اما پاکت استقلالیها و یک پاکت پرسپولیسیها بهدلیل نقص مدارک در گام اول از گردونه رقابت حذف شدند و دو شرکت استیل آذین ایرانیان با مبلغ پیشنهادی ۲۹۶ میلیارد تومان و بهنام پیشرو کیش با ۲۹۸ میلیارد تومان به مرحله تایید صلاحیت راه پیدا کردند؛ با این فرض که بهنام پیشرو شرط واریز سپرده ۷/ ۸ میلیارد تومانی را رعایت کرده است.
بر این اساس، شروط نداشتن بدهی معوق بانکی، عدم سابقه محکومیت موثر کیفری و عدم سوءسابقه امنیتی ثبت شده جزو شرایط اهلیت متقاضیان خرید سرخابیها بود که بهنام پیشرو کیش بهدلیل واریز سپرده پس از مهلت قانونی از رقابت کنار گذاشته شد و دست آخر استیل آذین ایرانیان به فینال این واگذاری رسید.
با این حال پس از بررسیها مشخص شد برخی از سهامداران این شرکت یکی از شروط هیات واگذاری را شامل نبودند و اهلیت این شرکت هم بهدلیل بدهی بانکی تایید نشد تا مزایده چهارم سرخابیها این بار در روز ۲۹ اردیبهشت دنبال شود.
اما صرف نظر از اینکه این بار و در مزایده چهارم توپ خصوصیسازی فوتبال شوت خواهد شد یا نه؛ معماهایی در فوتبال ما وجود دارد که بهنظر میرسد بهتر بود در سطح کلان و قبل از واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فکری به حال حل آنها میکردیم؛ آنگاه بهطور حتم میدیدیم که خریداران و سرمایهگذاران اقبال بیشتری از خود برای تصاحب این دو باشگاه نشان میدهند و کار به اگر و اما و شاید نمیرسید.
از نگاه کارشناسان، خصوصیسازی زمانی به موفقیت میرسد که پیشنیازهای آن رعایت شود. یکی از این پیشنیازها، تدوین قوانین مناسب و تسهیل شرایط رقابت میان صنایع و بنگاههای مختلف قبل از واگذاری است که همزمان با آن باید توانمندسازی بخش خصوصی نیز برای ورود و خرید سهام و شرکتهای دولتی اتفاق بیفتد که متاسفانه این موارد درخصوص واگذاری باشگاههای استقلال و پرسپولیس هم رعایت نشده است.
از نگاهی دیگر موضوع درآمدزایی باشگاههای ورزشی نیز از جمله معماهای قبل از واگذاری سرخابیها است که پای لنگ آن، جذابیتی را برای بخش خصوصی و سرمایهگذاران برای ورود به بحث واگذاری این دو باشگاه فراهم نمیکند.بر اساس قواعد موجود، حق پخش تلویزیونی در دنیا بهطور معمول ۷۰ درصد درآمد تیمها را تشکیل میدهد که قرمز و آبیهای پایتخت نیز مانند سایر تیمهای فوتبال وطنی در حالی سالها دستشان از این درآمد کوتاه است که بنابر شنیدهها صداوسیما سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان از محل پخش مسابقات فوتبال درآمد کسب میکند.
همچنین فعالیتهای تبلیغاتی و بلیتفروشی تامینکننده بخش دیگری از درآمدهای باشگاههای فوتبال در دنیا هستند که این دو بخش در فوتبال ما، درآمد ناچیزی را نصیب تیمهای فوتبال میکند.
از سوی دیگر موضوع آزادسازی برند قبل از خصوصیسازی(به معنای اینکه همه تصمیمها و اختیارات به مالک برند تعلق بگیرد) از دیگر دغدغههای حلنشده قبل از واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستند که کار را برای خریداران احتمالی این دو باشگاه از منظر درآمدزایی سختتر میکند.
در مجموع در حالی معماهای درآمدزایی باشگاههای ورزشی بهویژه دو تیم استقلال و پرسپولیس پیش از واگذاری آن هم از محلهایی چون حق پخش تلویزیونی، بلیتفروشی، تبلیغات دور زمین، اسپانسرها، حق کپی رایت و فروشگاههای اینترنتی حلنشده باقی مانده که گردش مالی فوتبال سالانه بیش از فروش نفت است و بنابر آمار در سال ۲۰۰۰ میلادی، ورزش ششمین صنعت بزرگ امریکا با تولید ناخالص داخلی ۲۱۳ میلیارد دلار بوده است.
ارسال نظر