گفتوگو با ادارهکننده نهاد حامی بازار
شاخصسازی نکردیم
گروه بورس- علیرضا باغانی: صحبت از صندوق توسعه بازار سرمایه است، عبارتی که در چند ماه اخیر به یکی از مهمترین تیترهای خبری بازار سرمایه تبدیل شده است. بهگونهای که کمتر خبری در مورد شرایط فعلی بازار سرمایه میتوان یافت که در آن به این موضوع اشاره نشده باشد. در کنار این توجه خبری، انتقادات متعددی هم توسط فعالان بازار به این صندوق وارد شده است. تا جایی که به محض اعلام توافق وزیر اقتصاد با بانکها و بیمهها برای حمایت از بازار سرمایه، اخباری مبنی بر غیرواقعی بودن این توافق و عدم همکاری بانکها منتشر شد. پس از واریز بخشی از منابع تعهد شده به صندوق توسط بانکها و بیمهها، دوباره انتقادهایی مبنی بر اینکه وجوه پرداختی بسیار اندک است و این حمایتها ادامه نخواهد داشت، شنیده شد. همراه با افزایش منابع صندوق و تداوم فعالیت صندوق در بازار، دوباره اتهاماتی مبنی بر تلاش صندوق برای شاخص سازی، عدم تقارن اطلاعاتی و تضاد منافع مدیر صندوق و همچنین ابهام در استراتژی مدیریت صندوق مطرح شد. جالبتر اینکه در گزارشهای اخیر، این صندوق در کنار عواملی چون افزایش قیمت خوراک شرکتهای پتروشیمی، شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد کشور و نااطمینانی در مورد شرایط اقتصاد سیاسی، به عنوان یکی از عوامل افت قیمت سهام در بازار مطرح شد. اما پس از عبور این نهاد مالی از فراز و نشیبهای بازار سهام، علی سنگینیان مدیر این صندوق و مدیرعامل تامین سرمایه امین در گفتوگو با خبرنگار ما با غیرمنصفانه خواندن انتقادهای مطرح شده ،به شفافسازی آخرین ابهامات درباره این نهاد مالی حامی بازار پرداخت.این گفتوگو را در ادامه بخوانید: چه پاسخی در برابر شائبه حمایت نکردن درست و حسابی از بازار دارید؟
همانگونه که بارها مطرح شد، صندوق توسعه بازار سرمایه مطابق اساسنامه خود، سه هدف اصلی افزایش اعتماد سرمایهگذاران به بازار، بازارگردانی و افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش ریسک سرمایهگذاری در بازار را دنبال میکند. بررسی آمار معاملات بورس تهران در ماههای اردیبهشت، خرداد و تیر نشان میدهد که به همراه افزایش تعداد دفعات و ارزش معاملات در این دوره، تعداد و اندازه نوسان شاخص کاهش پیدا کرده و تقریبا در هیچ روزی، بازار با صفهای سنگین فروش بسته نشده است. به عبارت دیگر، اهداف کلی صندوق در این دوره کموبیش محقق شده است.
بدیهی است این عملکرد باید به تناسب منابع در اختیار صندوق ارزیابی شود و نمیتوان انتظار داشت صندوقی با منابع محدود بتواند روندهای کلی بازار را تغییر دهد. هرچند که از ابتدا هم چنین ماموریتی برای صندوق توسعه پیشبینی نشده بود.
برگردیم به همان سوال اول، آیا صندوق توانسته به وظیفه حمایتی خود درست عمل کند؟
ببینید صندوق فقط باید به عنوان یکی از راهکارهای حمایتی مورد ارزیابی قرار گیرد. اعتقاد عمومی بر این است که افت قیمت سهام در چندماه گذشته ناشی از عوامل روانی و واقعی متعددی از جمله، رشد شدید قیمتها در دوره قبل، افزایش هزینه شرکتهای پتروشیمی و معدنی در اثر افزایش قیمت خوراک و عوارض بهرهبرداری از معادن، کاهش فعالیت شرکتها به دلیل شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد کشور، بیثباتی موجود در سیاستگذاریها و شرایط اقتصاد سیاسی مرتبط با موضوع مذاکرات
هستهای است. بنابراین، چگونه انتظار داریم با باقی بودن تقریبا همه موارد موثر در کاهش قیمتها، یک صندوق به تنهایی و با منابع محدود، بتواند حامی کل بازار باشد.همچنین انتقاد وارده به صندوق توسعه مبنی بر عدم واریز همه منابع تعهدشده از سوی بانکها نیز کاملا از اراده صندوق خارج است، چراکه منابع تزریق شده به صندوق نتیجه توافق وزیر اقتصاد با برخی بانکها و بیمهها برای حمایت از بازار به درخواست سازمان بورس بوده است. سازمان بورس برای حل محدودیت نقدینگی سرمایهگذاران حقوقی و همچنین تزریق متمرکز و سریع نقدینگی به بازار، پیشنهاد داد منابع مالی به جای حمایتهای جداگانه، به صورت یکجا و از طریق صندوق توسعه انجام شود، ضمن آنکه منابع تعهد شده توسط بانکها نیز بسیار کمتر از اعداد اعلامی توسط رسانهها است و همین منابع نیز به دلیل نیاز به اخذ مجوزهای لازم و تامین نقدینگی، به تدریج و با پیگیریهای سازمان و صندوق توسعه، واریز شده است.
بنابراین، منطقی نیست، صندوق توسعه را برای واریز نشدن همه منابع تعهد شده توسط اشخاص ثالث، ملامت کرد. البته بخشی از منتقدان این موضوع، مدیران و همکاران شاغل در نهادهای مالی هستند که خود هیچ مشارکتی در صندوق نداشته و بیرون گود نشستهاند. چون از ۱۷ گروه سرمایهگذار در صندوق توسعه و به عبارتی مالکان صندوق توسعه، هیچگاه اعتراضی نسبت به عملکرد صندوق ارائه نشده است.
آیا اتهام شاخصسازی توسط صندوق را تایید میکنید یا اینکه خرید و فروشهایش با هماهنگی نهاد ناظر و صرفا جهت کنترل افت شاخص انجام گرفته است؟
شاخصسازی یا تلاش برای مثبت کردن شاخص نیز یکی دیگر از اتهامات وارده به صندوق در دوره اخیر است. در پاسخ به این نقد، یادآوری دو نکته خالی از لطف نیست. نخست اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم، بازار سرمایه ما دچار پدیده شاخصزدگی است. به عبارت دیگر، توجه صرف به تغییرات شاخص، بدون بررسی دلایل آن و همچنین پرداختن بیش از حد به این موضوع، به یک اپیدمی تبدیل شده است. تقریبا بیشتر فعالان بازار، رسانهها و حتی مسوولان، شرایط بازار را فقط با افزایش یا کاهش شاخص میسنجند و سرمایهگذاران هم سرمایهگذاری خود را با توجه به روند شاخص برنامهریزی میکنند. به همین دلیل، حجم و ارزش معاملات در روزهای مثبت، بیشتر از روزهای منفی است و در دورههای نزولی، نقدشوندگی بازار به شدت کاهش مییابد.
غافل از اینکه شاخص، نشاندهنده عملکرد مجموعه فعالان بازار است نه معیاری برای تصمیمگیری. بنابراین اگر صندوق در مقاطعی خاص از دوره فعالیت، نیمنگاهی هم به شاخص داشته است، در همین راستا و با هدف تحرک فعالیت سایر سرمایهگذاران بوده است وگرنه افزایش تصنعی شاخص، هیچوقت، در راهبردهای صندوق جای نداشته است.
دوم اینکه، خرید سهام برخی شرکتها که به عقیده منتقدان، از ارزندگی کافی برخوردار نیست هم با هدف رشد شاخص انجام نگرفته است، بلکه صندوق در راستای اهداف کلی خود یعنی حفظ اعتماد به بازار و افزایش نقدشوندگی سهام، دست به خرید سهام شرکتهای یادشده زده است. در غیراینصورت، وجود صفهای فروش طولانی در این نمادها و قفل شدن دارایی سهامداران علاقهمند به خروج از بازار، سایر اقدامات صندوق را هم بی اثر میساخت. ضمن اینکه همین نمادهای در ظاهر فاقد ارزش ذاتی، در پرتفوی بسیاری از سهامداران حقوقی هم یافت میشود.
چه پاسخی برای موضوع تضاد منافع مدیران صندوق توسعه و وجود رانت اطلاعاتی که گاه و بیگاه از طرف برخی منتقدان مطرح میشود، دارید؟
بدیهی است، واگذاری مدیریت صندوق به هر شخص حقوقی دارای پرتفوی سرمایهگذاری، همین شائبه را ایجاد خواهد کرد. هرچند این شائبه در مورد تامین سرمایهها کمتر است. چون این شرکتها، مشارکت کمتری در بازار سهام دارند و از امکانات کارشناسی و مالی بهتری نسبت به دیگر نهادهای مالی برای اختصاص ظرفیتهای فنی و تجهیز تیم مدیریتی مستقل برخوردارند. از طرف دیگر، انتخاب تامین سرمایه امین برای مدیریت صندوق، از سوی سازمان بورس نبوده است و سهامداران صندوق با توجه به دیدگاه مطرحشده، مدیر را از میان سهامداران انتخاب کردهاند و در مجمع اخیر هم این انتخاب را تایید کردهاند. البته مدیر صندوق هم برای حفظ استقلال مدیران سرمایهگذاری، نسبت به تشکیل شورای راهبردی صندوق از میان دارندگان واحدهای سرمایهگذاری، بهکارگیری کارشناسان و معاملهگران مستقل غیرشاغل در امین، اختصاص فضای فیزیکی جدا و سایر اقدامات احتیاطی اقدام کرده است.
افشا نشدن ترکیب پرتفولیو و مشخص نبودن استراتژی سرمایهگذاری صندوق چه دلایلی دارد؟
فعالان بازار استحضار دارند که این اطلاعات در اوایل فعالیت صندوق از طریق سایت به اطلاع بازار میرسید، اما نگرانی از دنبالهروی سایر سرمایهگذاران، بهویژه سرمایهگذاران حقیقی از پرتفوی بازار، موجب شد این اطلاعات به صورت مقطعی منتشر نشود. در مورد استراتژی صندوق هم باید توضیح داد که تعیین مدل ریاضی مشخص برای خرید و فروشهای این صندوق با توجه به کارکرد تعیینشده در اساسنامه، چندان آسان نیست؛ اما راهبردهای کلی سرمایهگذاری تعیین شده است و بر اساس آن، در حال تدوین الگوریتمهای مناسب هستیم تا با کمک گرفتن از فناوری، معاملات این صندوق بیشتر به صورت الگوریتمیک و بر اساس اهداف کلی صندوق انجام شود.
ترکیب پرتفوی صندوق توسعه شامل ۶۶ شرکت پذیرفتهشده در بورس و فرابورس و بسیار نزدیک به پرتفوی بازار است.
ظاهرا در برخی خریدهایتان و آن هم در بازار منفی حقوقیها فروشنده بودهاند!؟
گروهی دیگر از فعالان بازار به کلیت فعالیت این صندوق ایراد دارند. برخی از این دوستان، طرفدار عدم مداخله در بازارند و عقیده دارند بازار باید به حال خود رها شود تا قیمتها به کف برسد و سازوکار خوداصلاحی با اصلاح قیمتها، شرایط صعود دوباره را فراهم آورد. این گزاره هرچند از نظر تئوری درست است اما در اقتصادی که قیمتها به صورت دستوری تعیین میشوند، تصمیمهای سیاسی و سیاستی بدون بررسی آثار و نتایج نهایی بر بازارها، اخذ و اجرا میشوند، سازوکارهای پوشش ریسک در بازار طراحی نشدهاند، بازار مملو از سرمایهگذاران حقیقی غیرحرفهای است و بسیاری از ناکارآمدیهای دیگر، چندان اجرایی به نظر نمیرسد یا اینکه حداقل تجربهای در مورد آن در داخل کشور وجود ندارد.
البته این کارشناسان هم هیچگاه کف قیمتی ثابتی مشخص نکردهاند و گاه شاهد بودیم با کاهش قیمت سهام، کفهای تعیینشده دوباره و چندباره اصلاح شدهاند و باز هم بازار شاهد حضور این گروه از سرمایهگذاران بوده است. دیگر اینکه برخی از همین سرمایهگذاران حقوقی، فرصتهای ایجاد شده را برای فروش سهم به صندوق توسعه غنیمت شمرده و در مواقع مقتضی، از خجالت
آن درآمدهاند.
بالاخره چقدر نقدینگی به بازار تزریق کردید،۵۰۰۰ میلیارد تومان، ۴۰۰۰ میلیارد تومان؛ یا...؟
این صندوق با همه کاستیهای خود، در این شرایط کمرونقی، در مجموع، نزدیک به ۵۰۰۰ میلیارد ریال منابع تازه وارد بازار کرده است و این تزریق نقدینگی همچنان ادامه دارد.
از اینرو، اگر به صندوق توسعه فقط به عنوان یک خریدار جدید و نه یک صندوق برای حمایت از بازار، نگاه کنیم، عملکرد آن در افزایش حجم معاملات و جلوگیری از ایجاد صفهای فروش که خود میتوانسته شرایط بازار سرمایه را پیچیدهتر از وضع موجود کند، قابل دفاع است. بنابراین نام بردن از صندوق توسعه به عنوان یکی از دلایل افت قیمت سهام در بورس، فرار به جلو است. چون فعالیت این صندوق، مانع پیگیری راهحلهای دیگر و تلاش مدیران و فعالان بازار سرمایه برای اصلاح شرایط کلان بازار سرمایه از جمله رفع ابهام در فعالیت شرکتهای پتروشیمی و پالایشی، تکمیل نهادها و ابزارهای مورد نیاز بازار، بهبود شفافیت بازار و اصلاح رویههای معاملاتی و در مجموع اصلاح ساختار بازار نیست و بهتر آن است به جای انتقاد به صندوق توسعه، به دنبال اصلاح آن و معرفی راهکارهای دیگر برای خروج از شرایط موجود و حرکت به سمت بازاری توسعهیافتهتر در همه
ابعاد باشیم.
ارسال نظر