گروه بورس- بهزاد بهمن‌نژاد: بورس تهران بر‌خلاف برخی پیش‌بینی‌ها سیر نزولی را از ابتدای سال 93 آغاز کرده است؛ به طوری که روز گذشته نیز یکی از کم‌سابقه‌ترین افت‌های روزانه تاریخ بورس را رقم زد. علت قرار گرفتن بورس در این شرایط و از آن مهم‌تر پایداری مسیر نزولی و تکرارپذیری چنین شوک‌هایی، ذهن بسیاری از فعالان بازار سرمایه را مشغول کرده است.
به‌رغم آنکه بسیاری از کارشناسان افزایش نرخ سود بانکی و اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها را برای توجیه روند فعلی بازار عنوان می‌کنند با کمی بازگشت به عقب به عوامل موثرتر دیگری هم برخورد می‌کنیم که ریشه در روندهای گذشته بازار دارد. ۱۵ دی سال ۹۲ بود که شاخص به رقم رویایی ۸۹۵۰۰ واحدی دست یافت و توانست از ابتدای سال ۱۳۵ درصد بازدهی را عاید سهامداران کند. اما پس از آن، بازار روند نزولی در پی گرفت تا در نهایت با بازدهی سالانه ۱۰۸ درصدی پرونده سال ۹۲ بسته شد. بنابراین، آنچه وضعیت فعلی بازار را رقم زده است، وقایعی است که در چند ماه پایانی سال ۹۲ رخ داد. طی زمان اوج شاخص کل (۱۵ دی‌ماه) نسبت قیمت به درآمد (P/E) کل بازار به ۳/۸ مرتبه رسید که نسبت به میانگین سال‌های گذشته رشد قابل توجهی داشت و این مساله بر خلاف انتظار سهامداران، با تعدیل مثبت پیش‌بینی سود شرکت‌ها در گزارش‌های ۹ ماهه مواجه نشد. بر این اساس، طبیعی بود که بازار برای تعدیل قیمت‌ها گام بردارد. اما متاسفانه، در اثر وضع برخی قوانین دستوری توسط سازمان بورس روند طبیعی بازار به هم ریخت. این اقدام نه تنها تعدیل قیمت‌ها را به تعویق انداخت (آنچه در حال حاضر شاهد هستیم)، بلکه موجب بی‌اعتمادی سهامداران نسبت به سایر تصمیمات سازمان و اخبار مثبت مربوط به شرکت‌ها شد.
از سوی دیگر، بررسی وضعیت فعلی حجم بالای نقدینگی که در سال گذشته وارد بورس شد می‌تواند نتایج جالبی به دست دهد. بسیاری از سهامداران که از ابتدای سال ۹۲ توانسته بودند سود مناسبی را عاید خود کنند با مشاهده اولین نشانه‌های احتمالی ریزش بازار، سهام خود را فروخته و بخش قابل توجهی از نقدینگی از بازار خارج شد.
در این میان، برخی دیگر که در اواسط سال و یا در دوران اوج بازار، سهام را در نسبت‌های قیمت به درآمد بالا خریداری کرده بودند، به امید بهبود وضعیت بازار سعی در حفظ سهام خود کردند. کاهش نسبی حجم و ارزش معاملات از ابتدای سال گواهی بر انتظار کشیدن این نقدینگی «آماده فرار» است. اما باید در نظر داشت که با به فرجام رسیدن انتظار این سهامداران در خصوص بهبود وضعیت بازار و شناسایی ضرر بیش از اندازه توسط آنها، سیل صف‌های فروش راه خواهد افتاد و شوک‌های شدیدی را به بازار وارد می‌کند. به عبارت دقیق‌تر، در محاسبه شاخص کل، قیمت پایانی نمادها لحاظ می‌شود که این قیمت وابسته به حجم معاملات و حجم مبنای نمادهاست.
به عنوان مثال، اگر حجم مبنای شرکت ۸ میلیون سهم باشد و در روز مورد نظر، تنها ۴ میلیون سهم با قیمت ۴درصد کمتر از روز قبل معامله شود، آنگاه قیمت پایانی به جای ۴ درصد افت، ۲ درصد کاهش را تجربه خواهد کرد (حجم معاملات نصف حجم مبنا بوده است). در حالی که اگر حجم معاملات بیش از ۸ میلیون سهم باشد، قیمت به همان اندازه ۴ درصد افت خواهد داشت. بنابراین زمانی که حجم و ارزش معاملات افزایش می‌یابد، قیمت‌های پایانی با شدت بیشتری کاهش یافته و شوک‌های منفی به شاخص وارد می‌شود.
مثلا طی روز گذشته، که حجم و ارزش معاملات نسبت به میانگین آنها از ابتدای سال به ترتیب ۷۵ و ۸۳ درصد رشد داشته‌اند، افت شدید شاخص نیز رقم می‌خورد. بر این اساس، پیش‌بینی می‌شود تنها راه برون رفت از این وضعیت، شفاف‌سازی هرچه سریع‌تر شرکت‌های بورسی در خصوص نقش دقیق عوامل مثبت و منفی مطرح شده در خصوص وضعیت خود یا به عبارت دیگر، بازگشت اعتماد سهامداران و جذب مجدد نقدینگی به بازار است. در غیر این صورت، باید شاهد شرکت‌های دیگری مشابه آنچه دیروز رخ داد باشیم.