پایان فضای دوقطبی در بورس
علیرضا باغانی سرانجام پس از گذشت یک ماه از ابقای علی صالحآبادی در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار، او به تغییرات مدیریتی در نهاد ناظر بازار سرمایه تن داد. علی صالحآبادی در روز نوزدهم شهریورماه سال جاری با نظر وزیر اقتصاد و دیگر اعضای شورای بورس در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار ابقا شد. اما این ابقا دارای شروطی بود و مهمترین این شروط به تغییر و تحولات اساسی در سیستم نظارتی بازار سرمایه مربوط میشد.
در واقع پس از روی کار آمدن دولت جدید، معتمدین دولت تدبیر و امید در بازار سرمایه به وزیر اقتصاد پیشنهاد دادند فارغ از گرایشهای سیاسی و تنها براساس شایستهسالاری، لیاقت و سلامت نفس، علی صالحآبادی را بهرغم حضوری حدودا ۹۰ ماهه در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار باز هم در سمت خود ابقا کند.
علیرضا باغانی سرانجام پس از گذشت یک ماه از ابقای علی صالحآبادی در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار، او به تغییرات مدیریتی در نهاد ناظر بازار سرمایه تن داد. علی صالحآبادی در روز نوزدهم شهریورماه سال جاری با نظر وزیر اقتصاد و دیگر اعضای شورای بورس در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار ابقا شد. اما این ابقا دارای شروطی بود و مهمترین این شروط به تغییر و تحولات اساسی در سیستم نظارتی بازار سرمایه مربوط میشد.
در واقع پس از روی کار آمدن دولت جدید، معتمدین دولت تدبیر و امید در بازار سرمایه به وزیر اقتصاد پیشنهاد دادند فارغ از گرایشهای سیاسی و تنها براساس شایستهسالاری، لیاقت و سلامت نفس، علی صالحآبادی را بهرغم حضوری حدودا ۹۰ ماهه در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار باز هم در سمت خود ابقا کند. اما با توجه به نارضایتیهایی که از عملکرد سازمان بورس در دوره اخیر وجود داشت (دوره ۵/۲ ساله سوم) مقرر شد که حتما تغییراتی جدی در اداره نهاد ناظر بازار سرمایه رخ دهد.
در اینجا لازم است باز هم به وجود فضای دوقطبی در بورس دوران احمدینژاد اشاره کنیم. پیشتر در نوشتاری اشاره کردیم که بورس دوره احمدینژاد دارای دو قطب اصلی بود، قطب نخست شخص علی صالحآبادی که فارغ از مشکلات موجود با نگاه توسعهگرایانه و البته سلامت نفس کامل توانست به رشد و رونق بازار کمک قابل توجهی کند و قطب دوم شامل معاونتهایی بود که به طور مستقیم با مقوله نظارت در بورس سر و کار داشتند. در واقع نوک پیکان انتقاد از عملکرد بورس در دوران دولتدهم به همین قطب دوم بورس برمیگردد، قطبی که به دلیل ماندگاری طولانیمدت در اداره بخشهای نظارتی و حساس بازار سرمایه اسیر اقدامات فراقانونی، غیرمنطقی و بعضا مداخلهجویانه شده بود. مداخله در سیاست تقسیم سود شرکتها، سنگاندازی در فرآیند افزایش سرمایه شرکتها، محدودیت شدید جریان آزاد اطلاعرسانی در بورس و مهمتر از همه خروج از مسیر ارشادی و اداره بازار از طریق نگاه بازدارنده، تنها بخشی از اقدامات ناصواب قطب دوم بازار سرمایه در دوره پیش است.
اما در این نوشتار قصد نداریم که دوباره بر طبل انتقاد از سازمان بورس بکوبیم؛ چراکه رییس سازمان بورس و اوراق بهادار خوشبختانه خود را با انتظارات دولت تدبیر و امید تطبیق داده و بعد از ۸ سال به تغییرات گسترده در زیرمجموعههای خود اقدام کرده است.
مهمترین این تغییرات به جابهجایی معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار برمیگردد، جایی که توسط سیدعلی حسینی اداره میشد.
براساس خبرهای منتشرشده سیدعلی حسینی به بورس انرژی کوچ کرده تا چهارمین بورس کشور را اداره کند و محمدرضا عربی معاون شرکت بورس اوراق بهادار تهران جایگزین وی در مهمترین بخش نظارتی بازار سرمایه شده است. البته قبل از هرچیز لازم است که از شخصیت قابل احترام و متواضع سیدعلی حسینی در اداره معاونت نظارت بر بورسها و ناشران سازمان قدردانی کنیم؛ چراکه او از چهرههای آرام و میانهرو در بازار سرمایه به شمار میرفت و البته خدمات ارزندهای را به بازار سرمایه ایران نمود. بنابراین مشکلات موجود در اداره بخشهای نظارتی زیرمجموعه وی، نباید نافی زحمات بسیار فراوانی باشد که او در طول مدیریت خود در بازار سرمایه داشت، به عنوان نمونه میتوان به راهاندازی سیستم یکپارچه ناشران که الان آن را به نام کدال میشناسیم، اشاره کرد. از یاد نبرید که قبل از راهاندازی این سامانه توسط دکتر حسینی سهامداران مجبور بودند اطلاعات شرکتها را به صورت دستی آن هم از تالار حافظ تهیه کنند.
اما با اینحال بدون شک تغییرات مدیریتی در این بخش را میتوان به فال نیک گرفت. چه از این نظر که بالاخره رییس سازمان بورس و اوراق بهادار درخواست بخش عمدهای از فعالان بازار سرمایه را پذیرفته و چه اینکه از طریق جابهجایی مدیران در تلاش است تا شکل جدید و البته منطقیتری را از سیستم نظارتی بورس به نمایش بگذارد و چه اینکه فرد جدید انتخاب شده برای معاونت نظارت بر ناشران از نهاد اجرایی بازار به نهاد ناظر بازار سرمایه کوچ کرده است. به این معنی که برای اولین بار در تاریخ بازار سرمایه، از نهاد اجرایی بازار سرمایه یک فرد به سطوح عالی نهاد ناظر بازار راه یافته است و نهاد ناظر به این نتیجه رسیده که باید از تجربیات مدیران اجرایی هم در اداره بازار استفاده کند.
البته این تغییر فقط نباید به جابهجایی یک مدیر ختم شود، بلکه خواست بازار و خبرگان تغییر رویه بورس در امر نظارت است. همچنین سازمان بورس برای اداره بازار سرمایه به ویژه در مقوله نظارت نیازمند بهکارگیری روشهای نوینتر و کارآتری است. در این بازار حقوق فعالان بازار سرمایه، ارکان بازار، رسانهها و همه باید رعایت شود و قطعا اداره بازار سرمایه بهروشهای گذشته برای رسیدن به بازاری کارآ و عمیق مناسب نیست.
بر این اساس ضمن تغییر در برخی از مدیریتهای زیرمجموعه معاونت بورسها و ناشران که البته افرادی لایق، با تجربه و سالم در آن حضور دارند، به نظر میرسد که از خدمات این افراد باید در شکل جدید بازار سرمایه در بخشهای دیگر استفاده شود. بر همین اساس ادامه جابهجاییهای مدیریتی در این معاونت و بدنه آن ضروری است.
افزون بر این احتمالا رسیدن به یک بازار سرمایه مطلوب هم تنها با جابهجایی یک مدیر قابل دسترسی نیست و برخی از معاونتهای پرچالش بازار سرمایه نیز باید با خانهتکانی مواجه شوند.
در اینجا البته به نقطه خاصی در سازمان بورس اشاره نمیکنیم، چراکه معتقدیم تغییرات مدیریتی اخیر نشان میدهد که علی صالحآبادی کاملا در جریان خواستههای بازار سرمایه قرار گرفته و انشاءالله با تمکین به همه این خواستهها دوره به مراتب موفقتری را از مدیریت خود در سازمان بورس و اوراق بهادار به نمایش خواهد گذاشت.
همچنین امید داریم در دوره جدید مدیریت دکتر عربی سیستم نظارتی بورس بتواند به جایگاه اصلی و واقعی خود بازگردد به آن معنی که دیگر بورس در مجامع شرکتها مداخله چندانی نداشته باشد، کسی به خاطر فرآیند خرید و فروش سهام در بورس مورد سوال قرار نگیرد، دسترسی به اطلاعات برای فعالان بازار سرمایه به شکل عادلانه انجام شود، ناشران بورس شفافتر از گذشته عمل کنند، هیچ شرکتی برای افزایش سرمایه در ساختمان بورس گیر نکند و هیچ کارشناس، کارگزار یا مدیری در بورس از مصاحبه با رسانهها منع نشود و در مجموع شاهد پایان فضای دوقطبی در بورس باشیم.
ارسال نظر