بهاره شفیع‌زاده * حسابداری استفاده از روش ارزش منصفانه ‌روش اندازه‌گیری دارایی‌ها و بدهی‌ها براساس برآورد ارزش فعلی آنها طی دو هفته گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این امر نشان‌دهنده مهاجرتی بزرگ از سنت صد ساله دفترداری در حسابداری بهای تمام شده است؛ به علاوه، این روش دارای مفاهیمی در گستره دنیای تجارت است، زیرا مبنای حسابداری خواه ارزش جاری یا بهای تمام شده تاریخی‌، انتخاب‌های سرمایه‌گذاری و تصمیم‌های مدیریت را تحت تاثیر قرار داده و بر کل فعالیت‌های اقتصادی تاثیر می‌گذارد. استدلال حسابداری ارزش منصفانه این است که این روش، اطلاعات حسابداری مربوط‌تری را ارائه می‌دهد. در حالی که حسابداری بهای تمام شده تاریخی محافظه‌کارانه‌تر و قابل‌اتکاتر است. حسابداری ارزش منصفانه به دلیل برخی رویه‌های مشکوک در دوره منتهی به سقوط وال استریت در سال ۱۹۲۹ مورد انتقاد شدید قرار گرفت و تقریبا از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۰ توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده ممنوع شد. اما بحران مالی سال ۲۰۰۸، استفاده مجدد از آن را به ارمغان آورد. برخی از محققان و افراد حرفه‌ای گسترش استفاده از ارزش منصفانه به عنوان معیار سنجش عملکرد مبتنی بر حسابداری را به دلیل فعالیت بانکداران و مدیران در طول دوره منتهی به بحران می‌دانستند. به ویژه، همزمان با افزایش قیمت دارایی‌ها در سال ۲۰۰۸، سود ناشی از استفاده از روش ارزش منصفانه در مورد دارایی‌هایی که بازار فعال داشتند، در محاسبه سود خالص شناسایی شد، بنابراین برای محاسبه پاداش مدیران (که مبتنی بر سود خالص است) مورد استفاده قرار گرفت و بعد از اینکه قیمت دارایی‌ها شروع به کاهش کرد، بسیاری از مدیران مالی، ارزش منصفانه را به دلیل شتاب در شناسایی این کاهش (شناسایی کاهش قیمت‌ها قبل از وقوع آن) مورد انتقاد قرار دادند. هنوز، هم اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) در ایالات متحده آمریکا و هم استانداردهای گزارشگری مالی بین‌المللی (IFRS)، که در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان اجرا و به‌کار گرفته می‌شوند، به طور گسترده‌ای از ارزش منصفانه استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان به حسابداری مربوط به ابزارهای مشتقه و مصون‌سازی، سهام تشویقی کارکنان، دارایی‌های مالی و سرقفلی اشاره کرد. یک دلیل ظهور حسابداری ارزش منصفانه در حسابداری مالی، این است که بازارهای مالی کارآ هستند و قیمت عمومی آنها معیار قابل اتکایی برای سنجش است. تحقیقات دانشگاهی حسابداری در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، تاثیر زیادی بر تغییر دیدگاه‌ها نسبت به قابلیت اتکای روش‌های بهای تمام شده و ارزش منصفانه داشتند. در مقاله‌ای که در مه ‌۲۰۱۲ در مجله «Accounting and Economics» تحت عنوان «پیش به سوی درک نقش استانداردگذاران در فرآیند تدوین استاندارد» به چاپ رسید، از جنبه دیگری به این موضوع پرداخته شد. این مطالعه تمام اعضای هیات‌ تدوین استانداردهای حسابداری GAAP را از آغاز به کار آن از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۶ در‌بر‌می‌گرفت. در این تحقیق، سوابق این افراد و ماهیت استانداردهایی که پیشنهاد داده‌اند، بررسی شده است. همچنین، به منظور پیشگیری از تعصب و سوگیری محقق، از ارزیابی‌های بزرگترین موسسات حسابرسی در خصوص استانداردها که در آرشیو هیات تدوین استانداردهای حسابداری (FASB ) نگهداری می‌شود، استفاده شده است. FASB برقراری توازن بین دو ویژگی اصلی حسابداری یعنی قابلیت اتکا و مربوط بودن را به رسمیت می‌شناسد و افزایش استفاده از حسابداری ارزش منصفانه را با بحث در مورد افزایش مربوط بودن حسابداری توجیه می‌کند. از سویی دیگر، بسیاری از دانشگاهیان، معتقدند حسابداری ارزش منصفانه، قابلیت اتکای گزارشگری مالی را کاهش می‌دهد. تحقیقات نشان داد که سوابق تدوین‌کنندگان استاندارد در FASB بر نوع استانداردهایی که پیشنهاد می‌دهند، تاثیرگذار است. نکته قابل توجه اینکه، افرادی با پیشینه خدمات مالی - در زمینه مدیریت سرمایه‌گذاری- گرایش بیشتری به روش‌های ارزش منصفانه دارند. قبل از ۱۹۹۳، اعضای FASB شامل افراد با سابقه در زمینه خدمات مالی نبودند؛ در حالی که در حال حاضر این افراد بیش از یک چهارم اعضا را تشکیل می‌دهند. ارتباط بین طرح ارزش منصفانه و سابقه خدمات مالی، به موارد متعددی بستگی دارد، از جمله تصدی سمت هیات مدیره توسط اعضا، وابستگی‌های سیاسی، پیشینه فعالیت اعضا در کمیسیون بورس و اوراق بهادار، شرایط اقتصاد کلان و تعصباتی که گاهی در میان موسسات حسابرسی بزرگ وجود دارد. شواهد تجربی وجود دارد که بحث یادشده را تایید می‌کند. به طور مثال، موسسات سرمایه‌گذاری، به شدت از به‌کارگیری ارزش منصفانه در زمان طرح بیانیه ۱۵۷ FASB حمایت کردند و در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ سه موسسه سرمایه‌گذاری بزرگ ‌گلدمن ساچ، مورگان استنلی و مریل لینچ حامیان مشتاق برای استفاده از ارزش منصفانه برای فعالیت‌های مربوط به ادغام و تحصیل بودند. انگیزه‌های افرادی که به خدمات مالی مشغولند، برای حمایت از حسابداری ارزش منصفانه، بسیار پیچیده و متعدد است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود. اول اینکه، موسسات سرمایه‌گذاری به استفاده از روش ارزش منصفانه در کسب و کار خود عادت کرده‌اند تا از طریق آن بتوانند ترازنامه‌هایی خاصِ مدیریت با هدف مدیریت ریسک تهیه کنند و این روش موجب شکل‌دهی به عملکرد آنها در قالب استانداردهای گزارشگری مالیِ عمومی می‌شود. دوم اینکه سود در GAAP بیشتر بر مبنای ارزش منصفانه تعریف شده است تا بهای تمام شده تاریخی و این امر شناسایی سود را به خصوص در زمان افزایش قیمت دارایی‌ها، تسریع می‌بخشد و تا زمانی که پاداش‌های مدیریتی بر مبنای اعداد سود GAAP هستند، مدیران مالی نیز در نظام ارزش منصفانه، پاداش‌های بیشتری کسب می‌کنند. سوم اینکه، استفاده از ارزش منصفانه به منظور تعیین زیان سرقفلی ناشی از ادغام و تحصیل (به جای رویکرد مستهلک کردن بر مبنای بهای تمام شده تاریخی) به طور میانگین، منجر به سود کمتری می‌شود، بنابراین موجب افزایش فعالیت‌های مربوط به ادغام و تحصیل که یک منبع درآمد عمده برای موسسات سرمایه‌گذاری است، می‌شود. آیا این به این معنی است که فرآیند انتخاب اعضای FASB بر منافع مالی شرکت‌ها تاثیرگذار است؟ نمی‌توان به طور قطع چنین چیزی بیان کرد. این اعضا از طریق هیات امنای حسابداری مالی خصوصی که تحت تاثیر کمیسیون بورس و اوراق بهادار است، انتخاب می‌شوند. افزایش نسبت اعضای FASB که دارای سابقه مالی بوده‌اند نشان‌دهنده رشد در آن صنعت است. به علاوه،FASB وSEC معمولا به مدیریت دارایی‌ها به عنوان بخش جداگانه‌ای از خدمات مالی نگاه نمی‌کنند بلکه آن را به عنوان یک استفاده‌کننده از اطلاعات حسابداری که نیاز به محافظت دارد، قلمداد می‌کنند. در هر صورت، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا توضیح دهد که چرا ارائه خدمات مالی افزایش یافته است. اما آنچه که روشن است این است که میزان ارائه این‌گونه خدمات، تحت تاثیر استانداردهای حسابداری افزایش یافته است. منبع: Ramanna, Karthik. ۲۰۱۳. "Why "Fair Value" Is the Rule", Harvard Bussiness Review. * کارشناس بازار سرمایه