دنیای اقتصاد- این روزها معاملات درون گروهی و چرخشی که از محل انجام آن سود و عایدی نصیب سهامداران نمی‌شود، در بورس تهران رونق گرفته است. در کنار این روند روبه تزاید، ده‌ها پرسش اذهان بازار را متوجه خود کرده است. پرسش‌هایی نظیر اینکه:معاملات درون‌گروهی و چرخشی با چه هدفی انجام می‌شود؟

«دنیای اقتصاد» بررسی می‌کند
رونق معاملات صوری و سودهای کاغذی در بورس تهران
گروه بورس- این روزها معاملات درون گروهی و چرخشی که از محل انجام آن سود و عایدی نصیب سهامداران نمی‌شود، در بورس تهران رونق گرفته است. اما در کنار این روند روبه تزاید، ده‌ها پرسش اذهان بازار را متوجه خود کرده است. پرسش‌هایی نظیر سوالات زیر که در گزارش پیش‌روی کارشناسان به آنها پاسخ‌های مختلف می‌دهند.
اما پرسش‌های مصاحبه خبرنگاران ما با کارشناسان این است؟
معاملات درون‌گروهی و چرخش با چه هدفی انجام می‌شود؟ چرا معاملات کاغذی در بورس تهران این روزها رونق دارد؟ و باز در ادامه گزارش پاسخ این سوال را دریافت می‌کنید که آیا انجام این معاملات، بازار و به ویژه سهامداران تازه‌وارد بازار را منحرف نمی‌کند؟ پرسش دیگری که کارشناسان در این گزارش به آن پاسخ داده‌اند این است که چرا حسابرسان و بازرسان به عنوان امین سهامداران نسبت به ازدیاد این معاملات واکنشی از خود نشان نمی‌دهند؟ و از همه مهم‌تر اینکه چرا سازمان بورس به عنوان نهاد نظارتی و تنظیمی بازار در برابر معاملات صوری سکوت کرده است؟ و چه رابطه‌ای میان ارزش معاملات بازار (گزارش عملکرد) با معاملات صوری وجود دارد و در پایان گزارش یک سوال بدون جواب: آیا با ادامه این روند حجم معاملات صوری از معاملات واقعی بازار پیشی نمی‌گیرد؟
حباب قیمتی و افت‌های آتی
یک کارشناس بازار سرمایه، اولین پیامد رواج معاملات
درون گروهی را حبابی شدن قیمت‌ها برشمرد و گفت: زمانی که سودسازی کاغذی انجام می‌شود، سود غیر‌واقعی وارد حساب‌های شرکت می‌شود، در نتیجه این سود باعث افزایش قیمت سهام کاذب سهم می‌شود.
علی لطفی اضافه کرد: از آنجایی که سود کاغذی مقطعی است و در سال‌های بعد تکرار نمی‌شود، بنابراین طبیعی است که قیمت سهام در سال‌های بعد کاهش زیادی پیدا می‌کند. چون افزایش قیمتی که داشته نه به شکل واقعی، بلکه به صورت صوری و حبابی بوده است.
وی تاکید کرد: سهامدارانی که سهام این قبیل شرکت‌ها را بعد از شناسایی سود کاغذی خریداری می‌کنند، به دلیل آشنا نبودن به روند این قبیل معامله‌ها، متحمل زیان می‌شود.
از این گروه به آن گروه
لطفی در ادامه نسبت به اپیدمی شدن این‌گونه معاملات و اثر آن بر کل بازار سرمایه هشدار داد و اضافه کرد: معاملات درون گروهی ممکن است در یک گروه خاص فعال در بازار رایج شود. همانند گروه‌های پتروشیمی که در سال‌های قبل معاملات درون گروهی زیادی را انجام دادند.
وی افزود: با توجه به اثرگذاری گروه‌ها در بورس روی یکدیگر، این احتمال وجود دارد که حبابی شدن قیمت‌ها در یک گروه، گروه‌های دیگر را نیز تحت‌تاثیر خود قرار دهد. وقوع چنین حالتی در کل باعث تسری به کل بازار و حبابی شدن آن می‌شود.
خروج سرمایه‌گذاران
این کارشناس بازار در ادامه به خروج سرمایه‌گذاران از بازار در نتیجه زیاد شدن معاملات حبابی اشاره کرد و افزود: شاید بتوان گفت یکی از مهم‌ترین پیامدهای منفی معاملات درون‌گروهی، کاهش اتحاد سرمایه‌گذاران به بازار است، چرا که در نتیجه وجود قیمت‌های حبابی، سرمایه‌گذاران بورس با زیان‌های عدیده‌ای روبه‌رو شدند و در نهایت تصمیم به خارج کردن سرمایه‌های خود از بازار می‌گیرند.
وی یادآور شد: علاوه بر بی‌اعتمادی سهامداران به مجموعه بازار، بی‌اعتمادی نسبت به گروهی که این قبیل معاملات هم در آن رواج دارد، نیز تشدید می‌شود.
بازار، تجربه چنین بی‌اعتمادی را در سال‌های قبل به طور عمده‌ای مشاهده کرده است. به طوری که حتی زمانی که شرکت‌های فعال در این گونه گروه‌ها، خوب هم کار می‌کردند، ولی از سوی بازار مورد توجه قرار نمی‌گرفتند.
نقش کمرنگ تحلیلگری
لطفی، نبود تحلیگری میان دست‌اندرکاران بازار را از عوامل ایجادکننده حباب قیمتی دانست و گفت: حباب قیمتی که در نتیجه انجام معاملات درون‌گروهی ایجاد می‌شود، در شرایطی که فضای بازار از تحلیل دور می‌شود، شدت
دو چندان می‌گیرد.
وی گفت: حباب همزمان با یک جو هیجان و کاذب ایجاد می‌شود، گر چه در سال‌های اخیر تلاش‌های عمده‌ای برای تقویت تحلیلگری و اشاعه فرهنگ آن در بازار انجام شده است.
سازمان بورس چه می‌کند؟
وی شفاف سازی اطلاعات را از سوی سازمان بورس برای جلوگیری این معاملات اساسی دانست و گفت: سازمان بورس می‌تواند با شفاف‌سازی هرچه بیشتر در بازار، دست‌اندرکاران و به خصوص سهامدارن جزء را آگاه کند.
وی تصریح کرد: البته باید توجه کرد که نظارت سازمان به دخالت تبدیل نشود و بتواند به سهامداران جزء در تصمیم‌گیری بهتر کمک کند.
سودهای کاغذی بازار را منحرف می‌کند
از سوی دیگر، مدیرمالی و اقتصادی شرکت سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات، معاملاتی را که به صورت درون‌گروهی و با هدف شناسایی سود کاغذ انجام می‌پذیرد، مخرب و زیان‌بار خواند.
مرتضی علی‌اکبری در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما افزود: سودی که در این معاملات دوطرفه شناسایی می‌شود، سود غیرواقعی است، چراکه در این‌گونه معاملات خرید یا فروش رخ نداده که سودی از محل آن شناسایی شود.
وی دلیل انجام این معاملات را شناسایی سود در مواقع خاص عنوان کرد و گفت: در برخی موارد شرکت‌ها هنگامی که از پوشش EPS خود ناتوان هستند، اقدام به انجام معاملات درون‌گروهی می‌کنند که در واقع این کار حفظ ظاهر است و در عمل هیچ اتفاقی برای سود شرکت رخ نداده است.
طفره در پرداخت سود
وی گفت: این سود غیرواقعی بعدها باید از طریق فروش سرمایه‌گذاری‌ها در شرکت‌های سرمایه‌گذاری، تسهیلات و ... تامین شود و در برخی اوقات هم موجب می‌شود که شرکت‌ها از پرداخت سود سهامداران در موعد قانونی طفره روند.
وی با بیان اینکه معاملات درون‌گروهی به جهت شناسایی سود فایده‌ای جز سود غیرواقعی ندارد، گفت: سود شناسایی شده از این محل قابلیت تقسیم ندارد و در حساب‌های تلفیقی حذف می‌شود.
مدیرمالی و اقتصادی سرمایه‌گذاری توسعه معادن و فلزات ادامه داد که معاملاتی که با هدف شناسایی سود کمتری انجام می‌پذیرد، موجب انحراف بازار می‌شود.
وقتی که بازارسازها بازار نمی‌سازند!
اما عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و ولز در خصوص رواج معاملات درون گروهی در بورس تهران نظرات دیگری را مطرح کرد.مجید محلاتی گفت: وجود بازارسازها می‌تواند تا حد زیادی از زیاد شدن این گونه معاملات جلوگیری کند.
وی در خصوص نحوه عملکرد بازارسازها اضافه کرد: بازارسازها با مشخص کردن محدوده قیمتی مشخص و ساماندهی به عرضه و تقاضا اجازه انجام معامله‌های اضافی را نمی‌دهند.
وی تصریح کرد: با توجه به فقدان بازارسازها برای ساماندهی بازار، تعریف این گروه برای نظم بخشی و نظارت بر روند کلی بازار بسیار ضروری به نظر می‌رسد.
قیمت‌های غیرواقعی
وی مبهم بودن قیمت واقعی سهام را از جمله تبعات اولیه معاملات درون گروهی برشمرد و گفت: قیمت‌های سهام در چنین حالتی نمی‌تواند به صورت واقعی خود را نشان دهد.
چرا که سهام اجازه نوسان پیدا نمی‌کند و در جریان معاملات درون گروهی تنها چیزی که مهم است انجام معامله و شناسایی سود کاغذی است.
وی اضافه کرد: متضرران اصلی شفاف نشدن قیمت‌ها، سهامداران حقیقی شرکت‌ها هستند، چرا که سهام را در قیمت بالا می‌خرند و بعد از مدت کوتاهی با زیان فراوان مجبور به فروش آن می‌شوند.
تبانی
محلاتی نقش برخی کارگزاران را در انجام یا عدم انجام معاملات درون گروهی بسیار اساسی خواند و گفت: بدیهی است که بدون حضور کارگزاران چنین معاملاتی عملیاتی نمی‌شوند.
وی افزود: چنین برنامه‌هایی از پیش تعیین شده برخلاف جریان عرضه آزاد بازار است.
وی تصریح کرد: برای جلوگیری از عمومی شدن این معاملات، کارگزاران نباید خود را درگیر انجام دادن این قبیل معاملات کنند تا سهامداران جزء بازار متضرر نشوند.
استاندارد این است:
منع دارد، اما ...
غلامرضا سلامی، حسابرس معتمد بورس نیز درباره معاملات درون‌گروهی سهام توسط شرکت‌ها گفت: طبق استانداردهای حسابرسی آمریکا که منشا استانداردهای داخلی است، خرید سهام یک شرکت توسط شرکت‌های تابعه منع قانونی ندارد، اما باید دانست که ساختار اقتصادی آمریکا با ما متفاوت است.
به گونه‌ای که در آنجا سهام سرمایه ثبت‌شده و سهام خزانه وجود دارد، اما در ایران طبق ماده 198 قانون تجارت، خرید سهام یک شرکت توسط همان شرکت ممنوع است.
وی افزود: این ممنوعیت در جهت جلوگیری از کاهش سرمایه است، اما خرید سهام توسط شرکت‌های زیرمجموعه از نظر تلفیق، نوعی کاهش سرمایه به شمار می‌رود، مغایر قانون است و حسابرس باید با آن برخورد کند.
از سوی دیگر، چون قانون براستانداردها ارجح است و استانداردها نیز حکم می‌کند که روی تلفیق اظهارنظر شده و باید خرید توسط زیرمجموعه ممنوع شود.
رونق خریدهای ضربدری
عضو جامعه حسابداران رسمی در ادامه گفت: در برخی موارد، شرکت‌ها به صورت ضربدری خریداری می‌کنند که این کار در اواخر سال مالی به منظور شناسایی سود صورت می‌گیرد و در ابتدای سال مالی بعد به حالت قبل برمی‌گردند که این نیز نوعی دستکاری در قیمت محسوب شده و سود واهی ایجاد می‌کند.
پایین‌نمایی زیان
سلامی، سپس به سوءاستفاده‌ از استانداردها توسط برخی شرکت‌ها اشاره کرد و گفت: در کشور ما متاسفانه از تفاوت بین سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت وبلندمدت، سوءاستفاده می‌شود. به گونه‌ای که در سرمایه‌گذاری بلندمدت لزومی بر تعدیل حساب سرمایه‌گذاری نیست، اما در سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت باید این تعدیل صورت گیرد.
وی افزود: برخی شرکت‌ها برای اینکه دچار زیان نشوند، بخش زیادی از سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت را به بلندمدت منتقل می‌کنند، بدون اینکه این سرمایه‌گذاری‌ها ماهیت بلندمدت داشته باشد و از این طریق، زیان خود را کمتر جلوه می‌دهند.عضو جامعه حسابداران رسمی پیشنهاد کرد: سازمان بورس باید با این موارد برخورد قانونی انجام دهد، اما متاسفانه این سازمان با مواردی که موجب افزایش شاخص می‌شود، برخورد لازم را نمی‌کند، در صورتی که برای رسیدن به شفافیت، این برخورد ضروری است.
در کنار موارد فوق جابه‌جایی‌های سهام از سوی بنیاد مستضعفان و واگذاری بلوک‌های بزرگ سهام شرکت‌های سیمان تهران و معدنی دماوند و واگذاری سهام از سوی بانک مسکن به شرکت‌های زیرمجموعه نیز وجود دارد.
بانک مسکن در حال واگذاری سهام تحت تملک خود به شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری بانک مسکن است که این شرکت زیرمجموعه بانک مسکن است. هدف از واگذاری این شرکت شناسایی سود نیست، بلکه این بانک قصد دارد تا فعالیت‌هایش را تخصصی کند. همانند اتفاقاتی که برای بنیاد مستضعفان افتاده است و با ایجاد یکسری هلدینگ‌های تخصصی، شرکت‌های زیرمجموعه خود را براساس نوع صنعت انتقال داد. نمونه بارز آن انتقال سیمان تهران به هلدینگ کانی‌های غیرفلزی بود.