گروه بورس - علیرضا کدیور: بورس اوراق‌بهادار تهران در حالی روز گذشته شاهد ارزش معاملات بیش از ۲۰میلیارد تومان بود که معاملات سهام دو شرکت ملی صنایع مس ایران و فولاد مبارکه اصفهان به تنهایی بیش از ۷۵درصد ارزش کل معاملات را به خود اختصاص داد. در حقیقت دو شرکت فوق توانستند از مجموع ۲۰۳میلیارد ریال سهام معامله‌شده، شاهد جابه‌جایی ۱۵۵میلیارد ریال از سهام خود باشند که در این میان فولاد مبارکه اصفهان با ۱۲۲میلیارد ریال معامله، نقش پررنگ‌تری در این ارزش داشت. همچنین معاملات سهام این دو شرکت با توجه به وجود صف‌های خرید (که این صف در مورد فولاد مبارکه در ساعات ابتدایی با عرضه‌های سنگین از بین رفت، ولی دوباره با ورود تقاضای جدید به سامانه معاملات، شاهد صف خرید شد) و رشد دودرصدی قیمت، نزدیک به ۳۸ واحد از ۵۰ واحد رشد شاخص کل بورس را به نام خود ثبت کردند.

از سوی دیگر، وجود صف خرید و تقاضای سنگین برای سهام این دو شرکت در حالی اتفاق می‌افتد که بنا به اطلاعیه منتشره شده از سوی مسوولان شرکت بورس، سهام چهارمین شرکت مشمول سیاست‌های کلی اصل ۴۴، سه‌شنبه همین هفته برای نخستین‌بار در بورس عرضه خواهد شد و با ورود فولاد خوزستان، دامنه انتخاب سرمایه‌گذاران برای خرید شرکت‌های بزرگ دولتی افزایش می‌یابد.

اما در این میان به نظر می‌رسد مسوولان بورس و سازمان خصوصی‌سازی و سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) گلایه‌ای نسبت به دو قطبی شدن بازار سرمایه ایران ندارند و حتی تلویحا از آن حمایت می‌کنند.

از دید مسوولان بورس، حضور این دو شرکت و معاملات گسترده سهام آنها از یک سو می‌تواند ارزش معاملات روزانه سهام را افزایش دهد و از سوی دیگر با توجه به انتظار سهامداران نسبت به افزایش قیمت سهام این دو شرکت و تاثیر چشمگیر این دو نماد در رشد شاخص‌های بورس، وجود این دو شرکت می‌تواند به عنوان اهرمی در جهت صعود شاخص‌ها عمل کند. از دید مسوولان سازمان خصوصی‌سازی و «ایمیدرو» نیز رشد قیمت سهام این دو شرکت مثبت ارزیابی می‌شود چرا که از یک طرف رشد قیمت سهام شرکت‌های صدر اصل ۴۴، می‌تواند نشانگر عملکرد مثبت این دو نهاد در عرضه سهام دولتی محسوب شود و از طرف دیگر با توجه به رشد قیمت مستمر، می‌تواند زمینه‌ساز حضور موفق فولاد خوزستان در بورس شود. (هر چند نباید در این میان از تاثیر افزایشی قیمت سهام این شرکت‌ها بر رشد درآمد ناشی از فروش سهام دولتی چشم‌پوشی کرد.)

به بیان دیگر به نظر می‌رسد کلیه متولیان امر، اهداف کوتاه‌مدتی همچون رشد شاخص‌های بورس، افزایش درآمدهای دولتی و ارتقای کارنامه کاری خود را فدای پویایی بورس تهران کرده‌اند. شرایطی که با توجه به وضعیت موجود، مقطعی به نظر می‌رسد و دوباره به سمت ترغیب سهامداران به خرید سهام تنها چند شرکت و حبابی شدن قیمت سهام این شرکت‌ها پیش می‌رود. شایسته است که مسوولان ذی‌ربط در این مقطع زمانی، تجربیات و راه‌های پیموده‌شده در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ و نتایج درازمدت سیاست‌های اتخاذ شده در آن زمان را مدنظر قرار دهند.